نکات کلیدی
1. صعود وایرکارد: یک ستاره فینتک بر پایهی بنیادهای تقلبی
"وایرکارد در سنگاپور همهجا بود، دستگاههای کارتخوان آن بر روی پیشخوانهای فروشگاهها، میزهای رستورانها و در تاکسیها قرار داشت و قرارداد بزرگ آن با سیتیگروپ قرار بود حضور مشابهی در سرتاسر آسیا به آن بدهد."
از پورن تا پرداختها. ریشههای وایرکارد در دنیای مبهم پورنوگرافی آنلاین و قمار قرار داشت. این شرکت که توسط پل باور-اشلیشتگروئل تأسیس شد، در ابتدا بر پردازش پرداختها برای صنایع پرخطر تمرکز داشت. با رشد این شرکت، وایرکارد خود را به عنوان یک نوآور فینتک معرفی کرد و راهحلهای پرداخت پیشرفتهای را ارائه داد و بهطور جهانی گسترش یافت.
دود و آینهها. تحت رهبری مدیرعامل مارکوس براون و مدیر عملیات یان مارسالک، وایرکارد توهمی از رشد سریع و سودآوری ایجاد کرد. این شرکت از یک شبکه پیچیده از شرکتهای تابعه و شراکتها برای بزرگنمایی درآمدها و سودهای خود، بهویژه در آسیا استفاده کرد. سه شرکت شریک کلیدی - ال عالم، سنجو و پیایزی - که بعداً مشخص شد عمدتاً موجودیتهای خیالی بودند که برای جعل معاملات و سودها استفاده میشدند، در این تقلب نقش داشتند.
قهرمان فناوری آلمان. داستان موفقیت ظاهری وایرکارد سرمایهگذاران و نهادهای نظارتی را مجذوب خود کرد. این شرکت به یک ستاره در بازار بورس آلمان تبدیل شد و در نهایت جایگزین کومرتسبانک در شاخص معتبر DAX 30 شد. این وضعیت به عنوان یک قهرمان ملی، چالشهایی را برای شکاکان در به چالش کشیدن ادعاها و شیوههای این شرکت ایجاد کرد.
2. قدرت روزنامهنگاری تحقیقی در کشف تقلبهای شرکتی
"میدانستم که باید کار کثیف گزارشنویسی را با آستینهای بالا زده و دستانی کثیف یاد بگیرم."
تحقیقات مداوم. روزنامهنگار فایننشال تایمز، دن مککرام، سالها به تحقیق دربارهی وایرکارد پرداخت و با موانع و تهدیدات متعددی مواجه شد. کار او، به همراه همکارانی چون استفانیا پالما، شامل تحقیق دقیق، گزارشنویسی میدانی و پرورش منابع درون و اطراف شرکت بود.
اتصال نقاط. این تحقیق نیاز به کنار هم گذاشتن دادههای مالی پیچیده، پیگیری ردپای کاغذی در چندین کشور و کشف ماهیت واقعی شراکتها و شرکتهای تابعهی وایرکارد داشت. این اغلب شامل بازدید از مکانهای دورافتاده برای تأیید وجود دفاتر یا شرکای ادعایی وایرکارد بود.
مقابله با فشارهای شرکتی. در طول تحقیقات خود، مککرام و همکارانش با فشارهای شدیدی از سوی وایرکارد مواجه شدند، از جمله تهدیدات قانونی، نظارت و تلاشهایی برای بیاعتبار کردن کارشان. با وجود این چالشها، آنها به انتشار یافتههای خود ادامه دادند و به تدریج پروندهای قانعکننده علیه این شرکت ساختند.
3. ناکامیهای نظارتی و چالشهای تحقیقات فرامرزی
"به نظر میرسید که مقامات آلمانی کارهای بهتری برای انجام دادن نسبت به تحقیق دربارهی این شرکت دارند."
کور شدن از افتخار ملی. نهادهای نظارتی آلمان، بهویژه بافین، در واکنش به ادعاهای علیه وایرکارد کند عمل کردند و اغلب انتقادات از این شرکت را به عنوان حملات به یک قهرمان ملی میدیدند. این بیتحرکی نظارتی اجازه داد تا تقلب برای سالها ادامه یابد و رشد کند.
پیچیدگیهای قضایی. عملیات جهانی وایرکارد و ساختار شرکتی پیچیدهاش، تحقیق مؤثر هر نهاد نظارتی واحدی را دشوار میکرد. این موضوع چالشهای نظارت بر شرکتهای چندملیتی را در دنیای مالی بهطور فزایندهای به هم پیوسته نشان میدهد.
اولویتهای نادرست. به جای تحقیق جامع دربارهی وایرکارد، بافین بر روی ادعاهای دستکاری بازار توسط فروشندگان کوتاه و روزنامهنگاران تمرکز کرد. این رویکرد نادرست بهطور مؤثری وایرکارد را از نظارت مناسب محافظت کرد و افشای شیوههای تقلبی آن را به تأخیر انداخت.
4. نقش حسابرسان در تسهیل یا افشای تخلفات مالی
"ارنست و یانگ تنها نظارت موجود بود، زیرا هیچ شرکت حسابرسی محلی برای تهیهی ارقام برای کاردسیستمز وجود نداشت."
شکست EY. برای سالها، ارنست و یانگ (EY) به تأیید صورتهای مالی وایرکارد ادامه داد، با وجود نشانههای متعدد. این شکست سؤالات جدی دربارهی کارایی فرآیند حسابرسی و تضاد منافع بالقوه در رابطهی حسابرس و مشتری را مطرح میکند.
حسابرسی ویژه KPMG. تحت فشار فزاینده، وایرکارد در سال 2019 از KPMG خواست تا یک حسابرسی ویژه انجام دهد. بر خلاف EY، حسابرسان جنایی KPMG رویکردی سختگیرانهتر اتخاذ کردند و در نهایت ناهماهنگیهای قابل توجه و کمبود شواهد برای درآمدها و سودهای ادعایی وایرکارد را کشف کردند.
مسئولیت حسابرسان. رسوایی وایرکارد نقش حیاتی حسابرسان در حفظ یکپارچگی بازارهای مالی را برجسته میکند. همچنین محدودیتهای شیوههای حسابرسی کنونی و نیاز به اصلاحات برای بهتر شناسایی و پیشگیری از تقلبهای مالی را افشا میکند.
5. فروشندگان کوتاه و افشاگران: قهرمانان ناشناخته در بازارهای مالی
"میدانستم اگر من مارکوس براون بودم چه میکردم: کووید را مقصر میدانستم، حسابرسی را در زمانی که کسی توجه نمیکند دستکاری میکردم و از پاندمی برای بازتنظیم کسبوکار استفاده میکردم. به چپ و راست میچرخیدم و از چنگال قانون فرار میکردم."
هشدارهای اولیه. فروشندگان کوتاه مانند متیو ارل و فریزر پرینگ (تحقیقات زاتارا) از جمله اولین کسانی بودند که بهطور عمومی به سوال دربارهی صورتهای مالی و شیوههای تجاری وایرکارد پرداختند. تحقیقات و ادعاهای آنها، هرچند در ابتدا نادیده گرفته شد، در نهایت بهطور عمدهای دقیق بود.
صداهای داخلی. افشاگرانی مانند پاو گیل، وکیل سابق وایرکارد در سنگاپور، نقشهای حیاتی در افشای شیوههای تقلبی این شرکت ایفا کردند. تصمیم گیل برای به اشتراکگذاری اسناد داخلی با روزنامهنگاران، نقطه عطفی در تحقیق بود.
مقابله با واکنشها. هم فروشندگان کوتاه و هم افشاگران با خطرات شخصی و حرفهای قابل توجهی برای اقدامات خود مواجه شدند. آنها اغلب تحت تهدیدات قانونی، نظارت و تلاشهایی برای بیاعتبار کردن شخصیت و انگیزههای خود قرار میگرفتند.
6. تاکتیکهای ارعاب شرکتی و خطرات پیش روی روزنامهنگاران
"تصور میکردم که درب را میزنند. سلام افسر، بله، این ماشین من است. ببینید، این ممکن است مدتی طول بکشد، بهتر است بیایید داخل، من شمارهی سردبیر فایننشال تایمز را اینجا دارم..."
تهدیدات قانونی. وایرکارد بهطور مکرر تهدید به اقدام قانونی علیه فایننشال تایمز و روزنامهنگاران فردی کرد و سعی در خاموش کردن گزارشهای انتقادی از طریق ارعاب و احتمال دعاوی پرهزینه داشت.
نظارت و هک. این شرکت از کارآگاهان خصوصی برای ردیابی روزنامهنگاران و منابع آنها استفاده کرد. همچنین تلاشهای متعددی برای هک کردن حسابهای ایمیل و دستگاههای الکترونیکی افرادی که در حال تحقیق دربارهی وایرکارد بودند، صورت گرفت.
حملات به اعتبار. وایرکارد و حامیان آن سعی کردند روزنامهنگاران را با متهم کردن آنها به دستکاری بازار و تبانی با فروشندگان کوتاه بیاعتبار کنند. این ادعاها توسط برخی رسانههای آلمانی تقویت شد و محیطی خصمانه برای گزارشنویسی تحقیقی ایجاد کرد.
7. سقوط وایرکارد: داستان عبرتآموزی برای سرمایهگذاران و نهادهای نظارتی
"وایرکارد اعتراف کرد که 1.9 میلیارد یورو گم نشده، بلکه به احتمال زیاد وجود نداشته و به اخراج مارسالک پرداخت، که از زمانی که همهچیز در پنجشنبهی گذشته به هم ریخت، در مونیخ دیده نشده بود."
سقوط خانهی کارتها. در ژوئن 2020، تقلب وایرکارد سرانجام زمانی که EY از تأیید صورتهای مالی شرکت خودداری کرد، افشا شد. افشای اینکه 1.9 میلیارد یورو موجودی نقدی ادعایی احتمالاً هرگز وجود نداشته، منجر به فروپاشی سریع این شرکت شد.
پیامدها و عواقب.
- وایرکارد در تاریخ 25 ژوئن 2020 درخواست ورشکستگی کرد
- مدیرعامل مارکوس براون دستگیر شد
- مدیر عملیات یان مارسالک ناپدید شد و به یک فراری تبدیل شد
- هزاران کارمند شغل خود را از دست دادند
- سرمایهگذاران متحمل خسارات سنگینی شدند
- نهادهای نظارتی آلمان تحت فشار شدید و درخواستهای اصلاحات قرار گرفتند
درسهای آموخته شده. رسوایی وایرکارد بهعنوان یادآوری قوی از:
- اهمیت حاکمیت شرکتی قوی و نظارتهای نظارتی
- ارزش روزنامهنگاری تحقیقی مستقل در افشای تخلفات شرکتی
- نیاز حسابرسان به حفظ شکاکیت حرفهای و استقلال
- خطرات افتخار ملی که ارزیابیهای عینی از شرکتها را تحت تأثیر قرار میدهد
- نقش حیاتی افشاگران و فروشندگان کوتاه در بازارهای مالی
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب مردان پول نقدهای متفاوتی دریافت کرده است و بهطور میانگین امتیاز 4.05 از 5 را کسب کرده است. خوانندگان داستان جذاب کلاهبرداری مالی در وایرکارد را تحسین میکنند و آن را با دیگر رسواییهای شرکتی مقایسه میکنند. بسیاری از روزنامهنگاری تحقیقی و پشتکار مککرام قدردانی میکنند. با این حال، برخی سبک نگارش را مورد انتقاد قرار میدهند و آن را بیش از حد جزئی و متمرکز بر تجربیات شخصی نویسنده میدانند. این کتاب برای علاقهمندان به جرایم مالی و تحقیقات شرکتی توصیه میشود، اگرچه برخی از خوانندگان به دلیل پیچیدگی آن، دنبال کردنش را چالشبرانگیز یافتند.