نکات کلیدی
1. تکامل جهانیسازی: از کالاها تا ایدهها
در مرحله بعدی توسعه اقتصادی، جریان ایدهها و خدمات است که اقتصادهای جهان را به هم نزدیکتر میکند.
تحول مکرر. جهانیسازی پدیدهای ایستا نیست، بلکه فرآیندی پویا است که به طور مداوم تحت تأثیر پیشرفتهای فناوری، تغییرات جمعیتی، آرزوهای کارآفرینی و سیاستهای دولتی شکل میگیرد. آنچه جهانیسازی در سال 1890 به معنای آن بود، به طور قابل توجهی با معنای آن در سالهای 1980 یا 2020 متفاوت است.
مراحل متمایز. این کتاب بر این نکته تأکید دارد که دوره از اواخر دهه 1980 تا اوایل دهه 2010 را باید به عنوان یک مرحله منحصر به فرد، "جهانیسازی سوم"، در نظر گرفت که با زنجیرههای ارزش بلندمدت که به واسطه پیشرفتهای حمل و نقل، ارتباطات و فناوری اطلاعات امکانپذیر شده، مشخص میشود. این مرحله از آنچه پیش از آن بود و آنچه احتمالاً پس از آن خواهد آمد، متمایز است.
تمرکز بر آینده. آینده جهانیسازی نه در حرکت کالاهای فیزیکی، بلکه در تبادل ایدهها و خدمات نهفته است. این تغییر، عصر جدیدی را رقم میزند که در آن داراییهای نامشهود و سرمایههای فکری به عوامل اصلی پیوستگی اقتصادی تبدیل میشوند.
2. مسیر پرخطر رویاهای جهانی: شکستهای اولیه جهانیسازی
مفهوم زنجیره تأمین صنعتی بلندمدت در حال شکلگیری بود، اما تحولات لازم برای عملی کردن آن هنوز به وقوع نپیوسته بود.
تلاشهای اولیه. حتی در قرن هجدهم، کارآفرینانی مانند پیتر هاسنکلاور به زنجیرههای تأمین جهانی فکر میکردند، اما محدودیتهای فناوری و چالشهای لجستیکی این نوع تلاشها را غیرعملی میکرد. تلاش او برای تأمین آهن تولید شده در آمریکا برای نیروی دریایی سلطنتی به دلیل مشکلات حمل و نقل و ناامنی در حمل و نقل دریایی شکست خورد.
زمینه تاریخی. در حالی که تجارت در فواصل وسیع در طول تاریخ رخ داده است، روابط اقتصادی پیش از صنعتی به طور قابل توجهی با جهانیسازی مدرن متفاوت بود. این تبادلات اولیه عمدتاً شامل کالاهای لوکس، بردهها یا کالاهای اساسی بود و تجارت بینالمللی نقش محدودی در زندگی خانوادههای متوسط ایفا میکرد.
موانع کلیدی. پیش از انقلاب صنعتی، تجارت به دلیل حمل و نقل ابتدایی، نقش فراگیر واسطهها، مالیاتها و زمانبندیهای نامطمئن تحویل، کند و پرهزینه بود. این عوامل به طور قابل توجهی توسعه زنجیرههای تأمین جهانی گسترده را مختل میکرد.
3. ظهور سرمایهداری و اولین جهانیسازی
تحت نظام تجارت کاملاً آزاد، هر کشور به طور طبیعی سرمایه و نیروی کار خود را به مشاغلی اختصاص میدهد که برای هر یک از آنها سودمندتر است.
ایدئولوژی تجارت آزاد. ظهور سرمایهداری در قرن نوزدهم با خود ایدئولوژیهای اقتصادی جدیدی به ارمغان آورد، به ویژه نظریه مزیت نسبی دیوید ریکاردو. این نظریه از تجارت آزاد حمایت میکرد و استدلال میکرد که کشورها باید در تولید کالاهایی که میتوانند به طور مؤثر تولید کنند، تخصص یابند و برای تأمین نیازهای دیگر خود تجارت کنند.
زنجیره تأمین پنبه. صنعت پنبه نمونهای از اولین جهانیسازی بود، با مواد اولیهای که از مزارع در قاره آمریکا تأمین میشد و در کارخانههای بریتانیایی پردازش میشد و سپس به سراسر جهان صادر میشد. این زنجیره تأمین جهانی با رقابت شدید و شیوههای کاری استثمارگرانه مشخص میشد.
پیشنیازهای فناوری. حمل و نقل ارزان برای مقیاس جهانی صنعت پنبه ضروری بود. نوآوریهایی مانند کشتیهای بخار و تلگراف تجارت در فواصل دور را متحول کرد و هماهنگی تولید و توزیع در قارهها را ممکن ساخت.
4. جنگ جهانی اول: پایان ناگهانی موج اول جهانیسازی
از سرگیری کسب و کار در آن صبح، نیویورک را به تنها بازاری تبدیل میکرد که در آن یک وحشت جهانی میتوانست خود را تخلیه کند.
اختلال در بازارهای مالی. آغاز جنگ جهانی اول در سال 1914 بحران مالی جهانی را به همراه داشت و منجر به تعطیلی بورسها و تعلیق تجارت ارزهای خارجی شد. این آغاز پایان اولین جهانیسازی بود.
جنگ تجاری. مختل کردن تجارت بینالمللی به یک هدف استراتژیک کلیدی برای هر دو قدرت مرکزی و متحدان انتانت تبدیل شد. نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا آلمان را محاصره کرد، در حالی که آلمان با تهدید به غرق کردن کشتیهای تجاری که به سمت بریتانیا میرفتند، تلافی کرد.
ملیگرایی اقتصادی. پس از جنگ، ملیگرایی اقتصادی افزایش یافت و کشورها تعرفهها را افزایش دادند، سرمایهگذاری خارجی را محدود کردند و کنترل داخلی بر حمل و نقل را در اولویت قرار دادند. این عقبنشینی از جهانیسازی با بحران بزرگ اقتصادی تشدید شد.
5. برتون وودز و دسترسی نابرابر جهانیسازی دوم
مالکان خصوصی ثروت حق ندارند که آزادی حرکت وجوه را در سراسر جهان بر اساس راحتی شخصی خود داشته باشند.
نرخهای ارز مدیریتشده. توافق برتون وودز در سال 1944 به دنبال ایجاد یک سیستم پولی بینالمللی پایدارتر با نرخهای ارز ثابت بود. با این حال، این توافق همچنین کنترلهای سختگیرانهای بر جریانهای سرمایه برای جلوگیری از ناپایداری مالی اعمال کرد.
تقسیم شمال-جنوب. جهانیسازی دوم عمدتاً به نفع کشورهای ثروتمند در اروپا، آمریکای شمالی و ژاپن بود، در حالی که کشورهای فقیر در "جنوب" عمدتاً به عنوان صادرکنندگان کالا باقی ماندند. این توزیع نابرابر منافع منجر به انتقادات از جهانیسازی به عنوان ابزاری برای استثمار شد.
جایگزینی واردات. اقتصاددان رائول پربیش برای جایگزینی واردات استدلال کرد و گفت که کشورهای در حال توسعه باید صنایع داخلی خود را با تعرفههای بالا حمایت کنند و صنعتیسازی را بر تجارت آزاد اولویت دهند. این رویکرد بر سیاستهای اقتصادی در بسیاری از نقاط جهان تأثیر گذاشت.
6. انقلاب کانتینر: تغییر پارادایم در تجارت
مطمئناً کالاها اگر به صورت جداگانه به جای کانتینرها بارگیری میشدند، فضای کمتری را اشغال میکردند.
هزینههای بالای حمل و نقل. هزینههای بالای حمل و نقل مانع بزرگی برای تجارت بینالمللی پس از جنگ جهانی دوم بود. روشهای سنتی حمل و نقل بارهای شکسته کند، نیروی کاربر و مستعد سرقت و آسیب بودند.
کانتینری شدن. معرفی حمل و نقل کانتینری در سال 1956 صنعت را متحول کرد و با سادهسازی حمل و نقل بار و کاهش هزینههای حمل و نقل، نقش کلیدی در enabling جهانیسازی سوم ایفا کرد.
استانداردهای جهانی. استانداردسازی اندازههای کانتینر و مکانیزمهای بارگیری برای پذیرش گسترده حمل و نقل کانتینری حیاتی بود. این استانداردسازی امکان انتقال بیوقفه کالاها بین کشتیها، کامیونها و قطارها را فراهم کرد و یک سیستم حمل و نقل واقعاً بینمدلی ایجاد کرد.
7. پول داغ: بنیاد ناپایدار مالی جهانی
کشورهای ورشکسته نمیشوند.
پایان برتون وودز. فروپاشی سیستم برتون وودز در اوایل دهه 1970 منجر به آزادسازی مالی بینالمللی و ظهور نرخهای ارز شناور شد. این امر فرصتهای جدیدی برای سرمایهگذاری فرامرزی ایجاد کرد، اما همچنین ناپایداری مالی را افزایش داد.
بازگشت دلارهای نفتی. شوکهای قیمت نفت در دهه 1970 منجر به ورود گسترده دلارهای نفتی به بانکهای غربی شد که سپس این وجوه را به کشورهای در حال توسعه وام دادند. این امر منجر به افزایش بدهی کشورهای در حال توسعه و افزایش خطر بحرانهای مالی شد.
بحران بدهی کشورهای در حال توسعه. بحران بدهی کشورهای در حال توسعه در دهه 1980 خطرات وامدهی بینالمللی بدون نظارت را نمایان کرد. بسیاری از کشورهای در حال توسعه قادر به بازپرداخت بدهیهای خود نبودند و این امر منجر به سختیهای اقتصادی و ناآرامیهای اجتماعی شد.
8. آزادسازی: جرقهای برای جهانیسازی سوم
بازارها عامل وحدتبخش اقتصاد جهانی شدند.
جنبش آزادسازی. یک جنبش جهانی برای آزادسازی فعالیتهای تجاری در اواخر قرن بیستم به اوج خود رسید. حامیان استدلال میکردند که آزادسازی موجب افزایش رقابت، نوآوری و کاهش قیمتها خواهد شد.
آزادسازی حمل و نقل. آزادسازی صنایع حمل و نقل، به ویژه در ایالات متحده، منجر به کاهش نرخهای بار و خدمات حمل و نقل قابل اعتمادتر شد. این امر امکانپذیر ساخت که تولیدکنندگان و خردهفروشان زنجیرههای تأمین پیچیدهای را در فواصل طولانی ایجاد کنند.
آزادسازی مالی. آزادسازی مالی، در حالی که به منظور ارتقاء کارایی طراحی شده بود، همچنین خطرات جدیدی را ایجاد کرد. عدم نظارت بینالمللی و گسترش ابزارهای مالی پیچیده به بحران مالی جهانی 2008 کمک کرد.
9. قیمت چین: شمشیری دو لبه
شما صدای بلندی از خروج مشاغل از این کشور خواهید شنید.
ظهور چین. اصلاحات اقتصادی چین و پیوستن آن به سازمان تجارت جهانی در سال 2001 اقتصاد جهانی را متحول کرد. این کشور به یک قدرت تولیدی تبدیل شد و هزینههای پایین نیروی کار و بازار وسیعی برای سرمایهگذاری خارجی ارائه داد.
جابجایی شغلی. ظهور چین منجر به جابجایی قابل توجه مشاغل در کشورهای توسعهیافته، به ویژه در صنعت تولید شد. این امر موجب نارضایتی و واکنش منفی علیه جهانیسازی شد.
مزایای نابرابر. در حالی که رشد اقتصادی چین میلیونها نفر را از فقر نجات داد، همچنین نابرابری درآمدی را در بسیاری از کشورها تشدید کرد. مزایای جهانیسازی به طور یکنواخت توزیع نشد و منجر به تنشهای اجتماعی و سیاسی شد.
10. به دست آوردن ارزش: تغییر از تولید به داراییهای نامشهود
مرزهای دولتی کمتر و کمتر مرزهای تفکر یا عمل شرکتی را تعریف میکنند.
زنجیرههای ارزش. جهانیسازی سوم شاهد ظهور زنجیرههای ارزش جهانی بود، جایی که فرآیندهای تولید در چندین کشور تقسیم شده بود. این امر فرصتهای جدیدی برای تخصص و کارایی ایجاد کرد، اما همچنین ردیابی منبع و توزیع ارزش را دشوارتر کرد.
داراییهای نامشهود. با اتوماسیون بیشتر تولید، داراییهای نامشهود مانند مالکیت فکری، طراحی و بازاریابی به منابع ارزش فزایندهای تبدیل شدند. این تغییر تمرکز را از تولید فیزیکی به فعالیتهای مبتنی بر دانش منتقل کرد.
آمار تجارت. آمار تجارت سنتی که بر حرکت کالاهای فیزیکی تمرکز دارد، در دنیای زنجیرههای ارزش جهانی کمتر مرتبط شد. اندازهگیری ارزش افزوده برای درک تأثیر واقعی اقتصادی تجارت بینالمللی اهمیت بیشتری پیدا کرد.
11. سقوط بزرگ تجارت و عقبنشینی از کالاها
تا سال 2007، جهان بازتر از یک قرن قبل بود و ساکنان آن از تجارت به مراتب بیشتر از اجداد خود بهرهمند شدند.
بحران مالی. بحران مالی جهانی 2008 منجر به کاهش شدید تجارت بینالمللی شد و آسیبپذیریهای زنجیرههای تأمین متصل را نمایان کرد. این آغاز یک عقبنشینی از جهانیسازی فوقالعاده دهههای گذشته بود.
رشد کند. پس از بهبودی اولیه، رشد تجارت همچنان کند باقی ماند و نتوانست به روند پیش از بحران بازگردد. این نشان میدهد که نیروهای محرکه جهانیسازی در حال تضعیف هستند.
منطقهای شدن. با پیچیدهتر و پرخطرتر شدن زنجیرههای ارزش جهانی، شرکتها شروع به منطقهای کردن شبکههای تولید خود کردند و بر نزدیکی جغرافیایی و کنترل بیشتر بر زنجیرههای تأمین خود تمرکز کردند.
12. جهانیسازی چهارم: ایدهها و خدمات در مرکز توجه
در مرحله بعدی توسعه اقتصادی، جریان ایدهها و خدمات است که اقتصادهای جهان را به هم نزدیکتر میکند.
تغییر تمرکز. جهانیسازی چهارم با تغییر از حرکت کالاها به تبادل ایدهها و خدمات مشخص میشود. داراییهای نامشهود و سرمایههای فکری به عوامل اصلی پیوستگی اقتصادی تبدیل میشوند.
اقتصادهای مبتنی بر خدمات. با کاهش اهمیت تولید، صنایع خدماتی به طور فزایندهای جهانی میشوند. این امر فرصتهای جدیدی برای کارگران در مشاغل با مهارت بالا ایجاد میکند، اما همچنین آنها را در معرض رقابت بینالمللی بیشتری قرار میدهد.
چالشهای جدید. جهانیسازی چهارم چالشهای جدیدی برای دولتها به همراه دارد، از جمله نیاز به سرمایهگذاری در آموزش و پرورش و آموزش برای آمادهسازی کارگران برای بازار کار در حال تغییر و رسیدگی به پیامدهای اجتماعی و اقتصادی ناشی از افزایش رقابت در بخش خدمات.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب خارج از چارچوب بهطور کلی نقدهای مثبتی دریافت کرده و خوانندگان از تاریخ جامع آن در زمینه جهانیسازی تمجید میکنند. بسیاری آن را آموزنده و بهخوبی نوشته شده میدانند و به تحلیل دقیق آن از تجارت، حملونقل و سیاستهای اقتصادی اشاره میکنند. برخی از منتقدان به رویکرد عینی کتاب و تقسیم جهانیسازی به مراحل مختلف آن ارج مینهند. چند نفر از خوانندگان از پوشش محدود پیشبینیهای آینده و جهانیسازی مبتنی بر خدمات ناامید شدهاند. بهطور کلی، این کتاب به افرادی که به درک تحول تجارت جهانی و تأثیر آن بر اقتصادها علاقهمندند، توصیه میشود.
Similar Books








