نکات کلیدی
۱. شخصیت ثابت نیست: شما میتوانید بهطور عمدی شکل دهید که چه کسی میشوید
"انسانها آثار در حال پیشرفت هستند که به اشتباه فکر میکنند تمام شدهاند."
شخصیت قابل تغییر است. برخلاف باور عمومی، شخصیت ذاتی یا غیرقابل تغییر نیست. شخصیت ما تحت تأثیر اهداف، تجربیات و محیطمان شکل میگیرد. تحقیقات نشان میدهد که شخصیت افراد بهطور قابل توجهی در طول زمان تغییر میکند، حتی بدون تلاش آگاهانه. با درک این موضوع، میتوانیم نقش فعالی در شکلدهی به آنچه که میشویم، ایفا کنیم.
تغییر عمدی ممکن است. از طریق تعیین اهداف، تلاش مستمر و طراحی محیط، میتوانیم بهطور عمدی ویژگیهای شخصیتی خود را تغییر دهیم. این شامل:
- باز بودن به تجربیات جدید
- وجدان کاری
- برونگرایی
- توافقپذیری
- ثبات عاطفی (نوروتیسیسم)
با تمرکز بر توسعه ویژگیها و رفتارهای مطلوب، میتوانیم به فردی که میخواهیم باشیم تبدیل شویم، نه اینکه به خودپندارههای گذشته یا حال خود محدود شویم.
۲. خود آیندهتان باید راهنمای هویت و اقدامات کنونیتان باشد
"همیشه آیندهتان را بزرگتر از گذشتهتان بسازید."
خود آیندهتان را تصور کنید. بهجای اینکه توسط گذشتهتان تعریف شوید، بر روی اینکه میخواهید چه کسی شوید تمرکز کنید. یک تصویر واضح و دقیق از خود آیندهتان بسازید، شامل:
- روالهای روزانه
- دستاوردها
- روابط
- ارزشها و باورها
- مهارتها و دانش
از دیدگاه خود آیندهتان عمل کنید. هنگامی که یک تصویر واضح دارید، از آن بهعنوان یک فیلتر برای تصمیمات و اقدامات کنونیتان استفاده کنید. از خود بپرسید:
- در این موقعیت، خود آیندهام چه کاری انجام میدهد؟
- آیا این انتخاب با تبدیل شدن به خود آیندهام همراستا است؟
- چگونه میتوانم فاصله بین خود کنونی و آیندهام را پر کنم؟
با عمل کردن مداوم از دیدگاه خود آیندهتان، بهطور طبیعی در طول زمان به آن فرد تبدیل خواهید شد.
۳. تروما شخصیت را شکل میدهد، اما میتوان آن را از طریق بازنگری تغییر داد
"تروما آنچه برای ما اتفاق میافتد نیست، بلکه آنچه در غیاب یک شاهد همدل در درون نگه میداریم است."
تأثیر تروما را درک کنید. تروما، چه بزرگ و چه کوچک، میتواند بهطور قابل توجهی شخصیت ما را شکل دهد و پتانسیل ما را محدود کند. این اغلب منجر به:
- ذهنیتهای ثابت
- رفتارهای اجتنابی
- سختی عاطفی
- تخیل و اهداف محدود
تروما را از طریق بازنگری تغییر دهید. برای غلبه بر اثرات تروما:
۱. شاهدان همدل را برای به اشتراک گذاشتن تجربیات خود جستجو کنید
۲. تمرین تنظیم عاطفی و انعطافپذیری روانی کنید
۳. رویدادهای گذشته را بهعنوان اتفاقاتی "برای شما" بهجای "به شما" بازنگری کنید
۴. از نوشتن برای پردازش احساسات و بهدست آوردن دیدگاههای جدید استفاده کنید
۵. در تجربیاتی شرکت کنید که باورهای مبتنی بر تروما را به چالش بکشند
با کار فعال برای تغییر تروما، میتوانید امکانات جدیدی برای رشد و تغییر شخصی باز کنید.
۴. روایت شما واقعیت شما را تعیین میکند: از تمرکز بر گذشته به آینده تغییر دهید
"ما جهان را نه بهعنوان آنچه هست، بلکه بهعنوان آنچه هستیم میبینیم."
قدرت روایت را بشناسید. داستانهایی که درباره خودمان میگوییم، هویت، رفتار و نتایج ما را شکل میدهند. روایتهای بیشتر افراد ریشه در گذشته آنها دارد و پتانسیل آنها برای رشد و تغییر را محدود میکند.
به یک روایت متمرکز بر آینده تغییر دهید. برای ایجاد یک داستان توانمندسازتر:
۱. تجربیات گذشته را بهگونهای بازنگری کنید که بر رشد و یادگیری تأکید کند
۲. بر روی خود آیندهتان و نتایج مطلوب تمرکز کنید
۳. از "یادآوری استراتژیک" برای تقویت جنبههای مثبت گذشتهتان استفاده کنید
۴. تمرین کنید که داستان خود را از دیدگاه خود آیندهتان بگویید
۵. بهطور منظم روایت خود را بهروز کنید و به آن متعهد بمانید
با آگاهانه ساختن یک روایت متمرکز بر آینده، ابزاری قدرتمند برای تحول شخصی و دستیابی به اهداف خود ایجاد میکنید.
۵. ذهن ناخودآگاه فیزیکی است: آن را تغییر دهید تا شخصیتتان را تغییر دهید
"یک سلول ماشینی است برای تبدیل تجربه به زیستشناسی."
طبیعت فیزیکی ناخودآگاه را درک کنید. خاطرات، احساسات و عادات ما در بدن فیزیکیمان ذخیره میشوند. این بدان معناست که تغییر شخصیت ما نیاز به تغییر زیستشناسی ما دارد.
استراتژیها برای تغییر ناخودآگاه شما:
۱. روزهداری را برای بازنشانی بدن و ذهن خود تمرین کنید
۲. بهطور منظم به کارهای خیریه بپردازید تا خودپندارهتان را گسترش دهید
۳. تجربیات اوجگیری ایجاد کنید که هویت کنونیتان را به چالش بکشد
۴. از تجسم و تأییدات برای برنامهریزی باورهای جدید استفاده کنید
۵. در فعالیتهای فیزیکی شرکت کنید که ویژگیهای مطلوب شما را تجسم کند
با شناسایی طبیعت فیزیکی ناخودآگاه و کار فعال برای تغییر آن، میتوانید تحول شخصی خود را تسریع کنید و تغییرات ماندگاری ایجاد کنید.
۶. محیط بهطور قوی بر شخصیت تأثیر میگذارد: آن را بهطور استراتژیک طراحی کنید
"اگر ما محیط خود را ایجاد و کنترل نکنیم، محیط ما ما را ایجاد و کنترل میکند."
تأثیر محیط را بشناسید. محیط ما، از جمله فضاهای فیزیکی، گروههای اجتماعی و ورودیهای اطلاعات، بهطور قابل توجهی شخصیت و رفتار ما را شکل میدهد. بیشتر افراد بهطور منفعل محیط خود را میپذیرند و اجازه میدهند که آنها را تعریف کند.
محیط خود را بهطور استراتژیک طراحی کنید. برای حمایت از خود آیندهتان:
۱. خود را با افرادی احاطه کنید که آرزوهای شما را تجسم میکنند
۲. فضاهای فیزیکی ایجاد کنید که اهداف شما را منعکس و تقویت کند
۳. رژیم اطلاعاتی خود را برای حمایت از رشد خود تنظیم کنید
۴. از نشانهها و یادآوریهای بصری برای خود آیندهتان استفاده کنید
۵. عوامل محیطی که مانع پیشرفت شما میشوند را حذف یا به حداقل برسانید
با شکلدهی فعال به محیط خود، یک سیستم پشتیبانی قدرتمند برای تبدیل شدن به خود آیندهتان ایجاد میکنید.
۷. نارضایتی و تجربیات جدید را بپذیرید تا رشد شخصی را پرورش دهید
"زندگی درباره پیدا کردن خود نیست. زندگی درباره خلق خود است."
بهدنبال نوآوری و چالش باشید. رشد شخصی اغلب نیاز به خروج از منطقه راحتی شما دارد. تجربیات، نقشها و چالشهای جدید را بپذیرید تا قابلیتها و خودپندارهتان را گسترش دهید.
استراتژیها برای پذیرش نارضایتی:
۱. بهطور منظم کارهایی را برای اولین بار انجام دهید
۲. نقشهایی را بپذیرید که هویت کنونیتان را به چالش میکشد
۳. به مکانهای جدید سفر کنید و در فرهنگهای مختلف غوطهور شوید
۴. مهارتهای جدید یاد بگیرید، بهویژه آنهایی که خارج از نقاط قوت کنونیتان هستند
۵. در فعالیتهایی شرکت کنید که مرزهای فیزیکی و ذهنی شما را به چالش میکشد
با پذیرش مداوم نارضایتی و تجربیات جدید، فرصتهایی برای رشد و تحول سریع شخصی ایجاد میکنید.
۸. به اهداف خود بهطور کامل متعهد شوید تا از خستگی تصمیمگیری غلبه کنید
"نگهداشتن اصول خود ۱۰۰ درصد از زمان آسانتر از نگهداشتن آنها ۹۸ درصد از زمان است."
خستگی تصمیمگیری را درک کنید. ارزیابی مداوم گزینهها و اتخاذ تصمیمات، اراده ما را تحلیل میبرد و منجر به تصمیمات ضعیف میشود. این میتواند رشد شخصی و دستیابی به اهداف را مختل کند.
تصمیمات متعهدانه بگیرید. برای غلبه بر خستگی تصمیمگیری:
۱. اهداف و اولویتهای خود را بهوضوح تعریف کنید
۲. درباره زمینههای کلیدی زندگیتان تصمیمات قاطع بگیرید
۳. قوانینی ایجاد کنید که تصمیمگیری را خودکار کند
۴. انتخابهای بیاهمیت را حذف یا به حداقل برسانید
۵. بهطور منظم تصمیمات خود را مرور و دوباره متعهد شوید
با اتخاذ تصمیمات متعهدانه و کاهش خستگی تصمیمگیری، انرژی ذهنی را برای رشد شخصی و تفکر در سطح بالا آزاد میکنید.
۹. از یادآوری استراتژیک و نادانی برای حمایت از خود مطلوبتان استفاده کنید
"آنچه ما آغاز مینامیم اغلب پایان است. و برای ایجاد یک پایان، باید یک آغاز ایجاد کنیم. پایان جایی است که ما از آن شروع میکنیم."
یادآوری استراتژیک را تمرین کنید. بهطور آگاهانه انتخاب کنید که بر چه چیزی از گذشتهتان تمرکز کنید تا از خود آیندهتان حمایت کنید. این شامل:
- تأکید بر تجربیات رشد
- بازنگری چالشها بهعنوان فرصتهای یادگیری
- جشن گرفتن موفقیتهای گذشته که با اهداف آیندهتان همراستا است
نادانی استراتژیک را پیادهسازی کنید. بهطور عمدی از اطلاعات و تأثیراتی که از خود آیندهتان حمایت نمیکنند، اجتناب کنید. این ممکن است شامل:
- محدود کردن قرارگیری در معرض اخبار یا رسانههای منفی
- اجتناب از مقایسه با دیگران در رسانههای اجتماعی
- رد فرصتهایی که با اهداف شما همراستا نیستند
با دقت در انتخاب ورودیهای ذهنیتان، محیط داخلی حمایتی برای رشد و تحول شخصی ایجاد میکنید.
۱۰. از توابع اجباری برای تسریع تحول شخصی استفاده کنید
"توانایی مرد متوسط میتواند دو برابر شود اگر از او خواسته شود. اگر وضعیت خواسته باشد."
توابع اجباری را درک کنید. اینها موقعیتها یا محدودیتهایی هستند که شما را مجبور به انجام اقدامات خاص یا تولید نتایج میکنند. آنها میتوانند ابزارهای قدرتمندی برای رشد شخصی و دستیابی به اهداف باشند.
توابع اجباری را در زندگیتان پیادهسازی کنید:
۱. برای اهداف مهم، مهلتهای عمومی تعیین کنید
۲. در نتایج مطلوب خود سرمایهگذاری مالی کنید
۳. شراکتها یا گروههای مسئولیتپذیری ایجاد کنید
۴. خود را در موقعیتهای پرخطر قرار دهید که نیاز به رشد دارند
۵. از محدودیتهای زمانی برای افزایش بهرهوری و تمرکز استفاده کنید
با استفاده استراتژیک از توابع اجباری، فشارهای خارجی ایجاد میکنید که از خواستههای درونی شما برای تغییر حمایت میکند و تحول شخصیتان را تسریع میکند.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب شخصیت دائمی نیست نقدهای متفاوتی دریافت میکند. برخی از خوانندگان آن را بینشزا و تحولآفرین میدانند و ایدههای آن درباره تغییر شخصیت و تمرکز بر آینده را تحسین میکنند. دیگران سبک تکراری، سادهسازی بیش از حد مسائل پیچیده و کمبود همدلی در آن را مورد انتقاد قرار میدهند. بسیاری تمرینات عملی و پیشنهادات نوشتاری آن را میپسندند. منتقدان معتقدند که کتاب فاقد دقت علمی است و بیش از حد به حکایات متکی است. برخی از خوانندگان لحن نویسنده را موعظهگرانه و مثالهای او را غیرواقعی میدانند. به طور کلی، پیام اصلی کتاب با بسیاری همخوانی دارد، اما نحوه ارائه و رویکرد آن بحثبرانگیز است.