Facebook Pixel
Searching...
فارسی
EnglishEnglish
EspañolSpanish
简体中文Chinese
FrançaisFrench
DeutschGerman
日本語Japanese
PortuguêsPortuguese
ItalianoItalian
한국어Korean
РусскийRussian
NederlandsDutch
العربيةArabic
PolskiPolish
हिन्दीHindi
Tiếng ViệtVietnamese
SvenskaSwedish
ΕλληνικάGreek
TürkçeTurkish
ไทยThai
ČeštinaCzech
RomânăRomanian
MagyarHungarian
УкраїнськаUkrainian
Bahasa IndonesiaIndonesian
DanskDanish
SuomiFinnish
БългарскиBulgarian
עבריתHebrew
NorskNorwegian
HrvatskiCroatian
CatalàCatalan
SlovenčinaSlovak
LietuviųLithuanian
SlovenščinaSlovenian
СрпскиSerbian
EestiEstonian
LatviešuLatvian
فارسیPersian
മലയാളംMalayalam
தமிழ்Tamil
اردوUrdu
Sexing the Body

Sexing the Body

Gender Politics and the Construction of Sexuality
توسط Anne Fausto-Sterling 2000 496 صفحات
4.16
2k+ امتیازها
گوش دادن
گوش دادن

نکات کلیدی

1. جنسیت یک طیف است، نه یک دوگانگی

جنسیت یک بدن به قدری پیچیده است که نمی‌توان آن را به سادگی تقسیم‌بندی کرد. هیچ گزینه‌ای وجود ندارد. بلکه، تفاوت‌ها در سایه‌های مختلف وجود دارند.

فراتر از مرد و زن. ایده‌ی وجود تنها دو جنس یک ساخت اجتماعی است، نه یک واقعیت بیولوژیکی. طبیعت یک پیوستار از ویژگی‌های جنسی را ارائه می‌دهد که در دو سر آن مرد و زن قرار دارند و در میان آن‌ها تنوع وسیعی وجود دارد.

  • افراد بیناجنسی که با ترکیبی از ویژگی‌های مردانه و زنانه به دنیا می‌آیند، محدودیت‌های یک سیستم دوگانه را نشان می‌دهند.
  • وجود هر دو بیضه و تخمدان در برخی افراد یا تنوع در ترکیب کروموزومی، پیچیدگی جنسیت را بیشتر نمایان می‌سازد.
  • دسته‌بندی‌های سخت‌گیرانه مرد و زن نمی‌توانند تنوع کامل زیستی انسان را در بر بگیرند.

چالش دوگانگی‌ها. مفهوم پیوستار جنسی، ایده‌ی عمیقاً ریشه‌دار این‌که جنسیت یک پیشنهاد ساده و دوگانه است را به چالش می‌کشد. این مفهوم ما را وادار می‌کند تا معانی اجتماعی و فرهنگی که به بدن‌های مردانه و زنانه می‌دهیم را دوباره بررسی کنیم.

  • وجود افراد بیناجنسی، مصنوعی بودن سیستم دو جنسی را نمایان می‌سازد.
  • ایده‌ی پیوستار، درک دقیق‌تری از تنوع انسانی را ممکن می‌سازد.
  • این مفهوم ما را تشویق می‌کند تا از دسته‌بندی‌های سخت‌گیرانه فراتر برویم و تنوع بدن‌های انسانی را بپذیریم.

پیامدها برای جنسیت. اگر جنسیت یک دوگانگی نیست، پس جنسیت نیز چنین نیست. نقش‌ها و انتظارات اجتماعی مرتبط با مردانگی و زنانگی نیز ساخت‌های فرهنگی هستند، نه نتایج طبیعی جنسیت بیولوژیکی.

  • مفهوم پیوستار جنسی، امکانات بیشتری برای ابرازهای سیال و متنوع جنسیت فراهم می‌آورد.
  • این مفهوم ایده‌ی وجود یک راه صحیح برای مرد یا زن بودن را به چالش می‌کشد.
  • این امر ما را تشویق می‌کند تا به هنجارهای اجتماعی که پتانسیل انسانی را محدود می‌کنند، شک کنیم.

2. تصمیمات اجتماعی جنسیت را تعریف می‌کنند، نه بیولوژی

برچسب زدن به کسی به عنوان مرد یا زن یک تصمیم اجتماعی است. ما ممکن است از دانش علمی برای کمک به این تصمیم استفاده کنیم، اما تنها باورهای ما درباره‌ی جنسیت—نه علم—می‌توانند جنسیت ما را تعریف کنند.

معیارهای تعیین جنسیت. معیارهای استفاده شده برای تعیین جنسیت یک فرد صرفاً علمی نیستند، بلکه تحت تأثیر باورهای اجتماعی و فرهنگی درباره‌ی جنسیت قرار دارند.

  • پزشکان هنگام تعیین جنسیت نوزادان بیناجنسی، بر توانایی‌های تولید مثل (برای دختران بالقوه) یا اندازه‌ی آلت تناسلی (برای پسران بالقوه) تمرکز می‌کنند.
  • کمیته بین‌المللی المپیک از آزمایش‌های کروموزومی یا DNA برای تعیین جنسیت ورزشکاران استفاده می‌کند که نشان‌دهنده‌ی نگرانی اجتماعی درباره‌ی انصاف و مرزهای جنسیتی است.
  • این معیارها مطلق نیستند و بسته به زمینه و اهداف تصمیم‌گیرندگان می‌توانند متفاوت باشند.

نقش باورها. باورهای ما درباره‌ی جنسیت، نوع دانش‌هایی که دانشمندان درباره‌ی جنسیت تولید می‌کنند را شکل می‌دهد.

  • تمایل به حفظ یک سیستم دو جنسی بر نوع سوالات تحقیقاتی که دانشمندان می‌پرسند تأثیر می‌گذارد.
  • این امر همچنین بر نحوه‌ی تفسیر داده‌ها و نتایجی که به دست می‌آورند تأثیر می‌گذارد.
  • خود عمل اندازه‌گیری و دسته‌بندی بدن‌های انسانی می‌تواند واقعیت اجتماعی که سعی در درک آن داریم را تغییر دهد.

ساخت اجتماعی جنسیت. عمل برچسب زدن به کسی به عنوان مرد یا زن یک تصمیم اجتماعی است، نه صرفاً بیولوژیکی.

  • ما از دانش علمی برای کمک به این تصمیمات استفاده می‌کنیم، اما باورهای ما درباره‌ی جنسیت در نهایت جنسیت ما را تعریف می‌کند.
  • دسته‌بندی‌هایی که برای تعریف، اندازه‌گیری و تحلیل رفتار جنسی انسانی استفاده می‌کنیم، با گذشت زمان تغییر می‌کنند.
  • سازماندهی اجتماعی و ابراز جنسیت انسانی نه زمانی و نه جهانی است.

3. مداخلات پزشکی هنجارهای جنسیتی را تقویت می‌کنند

با کمک به این‌که «عادی» بر «طبیعی» اولویت یابد، پزشکان همچنین به سیاست‌های بیوپولیتیک جمعیتی کمک کرده‌اند. ما به یک «جامعه‌ی نرمال‌سازی» تبدیل شده‌ایم، به نقل از فوکو.

نگاه پزشکی. متخصصان پزشکی نقش مهمی در حفظ سیستم دو جنسی با مداخله در زندگی افراد بیناجنسی ایفا می‌کنند.

  • پزشکان اغلب بر روی نوزادان بیناجنسی جراحی انجام می‌دهند تا بدن آن‌ها را «اصلاح» کنند و آن‌ها را در یکی از دسته‌های مرد یا زن قرار دهند.
  • این مداخلات غالباً ناشی از تمایل به حفظ «عادی» و جلوگیری از انگ اجتماعی است.
  • تمرکز حرفه پزشکی بر حفظ عادی غالباً تنوع طبیعی بدن‌های انسانی را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.

«اصلاحات» جراحی. جراحی‌های انجام شده بر روی نوزادان بیناجنسی غالباً جنبه‌ی زیبایی‌شناختی دارند و به منظور ایجاد اندام تناسلی که با انتظارات اجتماعی همخوانی داشته باشد، طراحی شده‌اند.

  • کاهش کلیتوریس، ساخت واژن و بازسازی آلت تناسلی همگی به منظور تطابق بدن‌ها با سیستم دوگانه انجام می‌شوند.
  • این جراحی‌ها می‌توانند عواقب منفی جسمی و روانی، از جمله زخم، از دست دادن حس و جراحی‌های متعدد داشته باشند.
  • کمبود تحقیق در مورد توزیع‌های طبیعی آناتومی تناسلی، پایه اجتماعی، نه علمی، این مداخلات را بیشتر نمایان می‌سازد.

قدرت نرمال‌سازی. مداخلات پزشکی بر روی بدن‌های بیناجنسی به یک «جامعه‌ی نرمال‌سازی» کمک می‌کند، جایی که عادی بر طبیعی اولویت دارد.

  • پزشکان اغلب اطلاعات را از افراد بیناجنسی و والدین آن‌ها پنهان می‌کنند تا افسانه‌ی عادی را حفظ کنند.
  • هدف این است که بدن‌های بیناجنسی را در یکی از دو دسته قرار دهند، به جای این‌که تنوع بدن‌های انسانی را به رسمیت بشناسند.
  • این فرآیند نرمال‌سازی می‌تواند به عنوان یک شکل از کنترل اجتماعی دیده شود، نه صرفاً یک مداخله پزشکی.

4. بیناجنسی به چالش سیستم دو جنسی می‌پردازد

از آن‌جا که افراد بیناجنسی به معنای واقعی کلمه هر دو جنس را تجسم می‌کنند، ادعاها درباره‌ی تفاوت جنسی را تضعیف می‌کنند.

بدن‌های سرکش. افراد بیناجنسی که بدن‌های آن‌ها به راحتی در دسته‌های مرد یا زن قرار نمی‌گیرند، اساس سیستم دو جنسی را به چالش می‌کشند.

  • آن‌ها هر دو جنس را تجسم می‌کنند و مرزها را محو کرده و ادعاها درباره‌ی تفاوت جنسی را تضعیف می‌کنند.
  • وجود آن‌ها مصنوعی بودن سیستم طبقه‌بندی دوگانه را نمایان می‌سازد.
  • بدن‌های بیناجنسی غالباً به عنوان سرکش یا کفرآمیز دیده می‌شوند زیرا با هنجارهای اجتماعی همخوانی ندارند.

سیاست invisibility. مدیریت پزشکی بیناجنسی به طور تاریخی به دنبال ناپدید کردن بدن‌های بیناجنسی از دید بوده است.

  • با «اصلاح» نوزادان بیناجنسی از طریق جراحی و درمان‌های هورمونی، پزشکان به ناپدید شدن بیناجنسی کمک کرده‌اند.
  • این فرآیند محو، به حفظ سیستم دو جنسی و خاموش کردن صدای کسانی که آن را به چالش می‌کشند، کمک کرده است.
  • کمبود تحقیق در مورد توزیع‌های طبیعی آناتومی تناسلی، پایه اجتماعی، نه علمی، این مداخلات را بیشتر نمایان می‌سازد.

سیاست در حال تغییر. ظهور فعالان بیناجنسی به چالش کشیدن کنترل پزشکی بر بدن‌های بیناجنسی را آغاز کرده است.

  • افراد بیناجنسی حق تعریف هویت‌های خود و تصمیم‌گیری درباره‌ی درمان پزشکی را مطالبه می‌کنند.
  • آن‌ها برای افزایش شفافیت در هویت‌های جنسی سیال و پایان دادن به جراحی‌های غیرضروری تناسلی نوزادان فشار می‌آورند.
  • این حرکت، سیاست‌های در حال تغییر علم و بدن را منعکس می‌کند، سیاست‌هایی که تنوع را در آغوش می‌گیرد و مرزهای سخت سیستم دو جنسی را به چالش می‌کشد.

5. مغز یک ارگان اجتماعی ساخته شده است

بدن‌های ما به قدری پیچیده هستند که نمی‌توانند پاسخ‌های واضحی درباره‌ی تفاوت جنسی ارائه دهند. هر چه بیشتر به دنبال یک پایه‌ی فیزیکی ساده برای «جنس» باشیم، بیشتر مشخص می‌شود که «جنس» یک دسته‌ی خالص فیزیکی نیست.

فراتر از آناتومی. جستجو برای یک پایه‌ی فیزیکی ساده برای جنسیت دانشمندان را وادار کرده است تا فراتر از اندام‌های تناسلی خارجی به مغز نگاه کنند.

  • ادعاها درباره‌ی تفاوت‌های جنسی در آناتومی مغز، مانند اندازه‌ی جسم پینه‌ای، برای توجیه نابرابری‌های اجتماعی استفاده شده‌اند.
  • اما هر چه بیشتر به دنبال یک پایه‌ی فیزیکی ساده برای «جنس» باشیم، بیشتر مشخص می‌شود که «جنس» یک دسته‌ی خالص فیزیکی نیست.
  • سیگنال‌ها و عملکردهای بدنی که ما به عنوان مردانه یا زنانه تعریف می‌کنیم، در واقع در ایده‌های ما درباره‌ی جنسیت در هم تنیده شده‌اند.

بحث درباره‌ی جسم پینه‌ای. بحث درباره‌ی این‌که آیا مردان و زنان جسم پینه‌ای متفاوتی دارند، نشان می‌دهد که دانشمندان چگونه با انتخاب رویکردها و ابزارهای تجربی خاص، استدلال‌های خود را می‌سازند.

  • کل شکل بحث تحت محدودیت‌های اجتماعی قرار دارد و ابزارهای خاص انتخاب شده برای انجام این مناقشه، محدودیت‌های تاریخی و فنی خود را دارند.
  • ابزارهای علم—به شکل میکروسکوپ و روش‌های جدید آماده‌سازی بافت برای بررسی میکروسکوپی—اساسی می‌شوند.
  • خود عمل اندازه‌گیری، می‌تواند واقعیت اجتماعی را که دانشمندان سعی در کمی‌سازی آن دارند، تغییر دهد.

مغز به عنوان یک ساخت اجتماعی. مغز، مانند بدن، یک موجودیت خنثی نیست بلکه تحت تأثیر نیروهای اجتماعی و فرهنگی شکل می‌گیرد.

  • باورهای ما درباره‌ی جنسیت بر نوع دانش‌هایی که دانشمندان درباره‌ی مغز تولید می‌کنند تأثیر می‌گذارد.
  • مغز یک ارگان پلاستیک است که به تجربه پاسخ می‌دهد و تجربیات ما تحت تأثیر محیط اجتماعی ما شکل می‌گیرد.
  • مغز یک موجودیت ثابت نیست بلکه یک سیستم پویا است که به طور مداوم در حال ساخت و بازسازی است.

6. هورمون‌ها تنظیم‌کننده‌های رشد هستند، نه فقط نشانه‌های جنسیتی

با کمک به این‌که «عادی» بر «طبیعی» اولویت یابد، پزشکان همچنین به سیاست‌های بیوپولیتیک جمعیتی کمک کرده‌اند. ما به یک «جامعه‌ی نرمال‌سازی» تبدیل شده‌ایم، به نقل از فوکو.

فراتر از تولید مثل. مفهوم «هورمون‌های جنسی» برای تعریف و دسته‌بندی بدن‌های انسانی استفاده شده است، اما این مولکول‌ها تأثیرات گسترده‌تری فراتر از تولید مثل دارند.

  • هورمون‌های استروئیدی، مانند تستوسترون و استروژن، بر اندام‌های مختلف بدن، از جمله مغز، استخوان‌ها و عروق خونی تأثیر می‌گذارند.
  • این هورمون‌ها مختص هیچ‌یک از جنس‌ها نیستند و هم مردان و هم زنان هر دو هورمون‌های آندروژن و استروژن تولید می‌کنند.
  • برچسب «هورمون جنسی» بسیاری از نقش‌های غیرجنسی این مولکول‌ها در توسعه انسانی را پنهان کرده است.

ساخت اجتماعی هورمون‌ها. تقسیم هورمون‌های استروئیدی به دسته‌های جنسی و غیرجنسی یک ساخت اجتماعی است، نه یک ضرورت بیولوژیکی.

  • دانشمندان می‌توانستند این مولکول‌ها را به عنوان هورمون‌های رشد دسته‌بندی کنند که بر طیف وسیعی از بافت‌ها تأثیر می‌گذارند.
  • تصمیم به برچسب‌گذاری آن‌ها به عنوان هورمون‌های جنسی، بازتابی از پیش‌داوری فرهنگی درباره‌ی تفاوت جنسی است.
  • این برچسب‌گذاری تأثیر عمیقی بر نحوه‌ی درک ما از بدن‌ها و رفتارهای انسانی داشته است.

قدرت برچسب‌ها. عمل برچسب زدن به یک مولکول به عنوان «هورمون جنسی» تأثیر قدرتمندی بر نحوه‌ی درک ما از بدن دارد.

  • به محض این‌که یک هورمون به عنوان هورمون جنسی برچسب‌گذاری می‌شود، هر بافت یا عملکردی که تحت تأثیر آن قرار می‌گیرد، جنسی می‌شود.
  • این امر منجر به تمرکز باریک بر جنبه‌های تولید مثلی این مولکول‌ها شده و نقش‌های مهم دیگر آن‌ها را نادیده می‌گیرد.
  • همچنین این ایده را تقویت کرده است که بدن‌های مردانه و زنانه به طور بنیادی متفاوت هستند، نه صرفاً تنوع‌هایی بر روی یک تم مشترک.

7. مطالعات جوندگان بازتاب‌دهنده‌ی تعصبات فرهنگی هستند

آزمایش‌ها و مدل‌هایی که نقش هورمون‌ها در توسعه رفتارهای جنسی در جوندگان را به تصویر می‌کشند، شباهت عجیبی با مباحث فرهنگی درباره‌ی نقش‌ها و توانایی‌های مردان و زنان دارند.

جوندگان به عنوان مدل. مطالعات جوندگان برای درک پایه بیولوژیکی رفتار جنسی انسانی استفاده شده‌اند، اما این مطالعات از تعصبات فرهنگی خالی نیستند.

  • دسته‌بندی‌های استفاده شده برای تعریف و اندازه‌گیری رفتار جنسی جوندگان غالباً بازتاب‌دهنده‌ی ایده‌های انسانی درباره‌ی مردانگی و زنانگی هستند.
  • تفسیر نتایج تجربی غالباً تحت تأثیر باورهای پیشین درباره‌ی نقش‌های جنسیتی و گرایش جنسی قرار دارد.
  • خود عمل اندازه‌گیری، می‌تواند واقعیت اجتماعی را که دانشمندان سعی در کمی‌سازی آن دارند، تغییر دهد.

مشکل تفسیر. تفسیر رفتار جوندگان غالباً تحت تأثیر زمینه اجتماعی است که تحقیق در آن انجام می‌شود.

  • به عنوان مثال، ایده‌ای که یک موش همجنس‌گرا، موشی است که بر روی موش دیگر سوار می‌شود، در حالی که یک موش همجنس‌گرا مرد، موشی است که به سوار شدن پاسخ می‌دهد، بازتابی از درک فرهنگی مردانگی و زنانگی است.
  • مقیاس خطی کینزی، که هنوز هم در کارهای علمی به طور گسترده استفاده می‌شود، دیدگاه دوگانه‌ای از جنسیت انسانی را تقویت می‌کند.
  • دسته‌بندی‌های استفاده شده برای تعریف، اندازه‌گیری و تحلیل رفتار جنسی انسانی با گذشت زمان تغییر می‌کنند.

محدودیت‌های مدل‌های حیوانی. مدل‌های حیوانی می‌توانند بینش‌های ارزشمندی درباره‌ی پایه بیولوژیکی رفتار ارائه دهند، اما نمی‌توانند به طور کامل پیچیدگی جنسیت انسانی را درک کنند.

  • رفتار جنسی انسانی تحت تأثیر تعامل پیچیده‌ای از عوامل بیولوژیکی، اجتماعی و فرهنگی شکل می‌گیرد.
  • مطالعات جوندگان، در حالی که مفید هستند، نباید برای توجیه نابرابری‌های اجتماعی یا محدود کردن پتانسیل انسانی استفاده شوند.
  • دسته‌بندی‌های استفاده شده برای تعریف، اندازه‌گیری و تحلیل رفتار جنسی انسانی با گذشت زمان تغییر می‌کنند.

8. فراتر از دوگانگی‌ها: پذیرش پیچیدگی

جنسیت یک واقعیت جسمی است که توسط یک اثر فرهنگی ایجاد می‌شود.

محدودیت‌های تفکر دوگانه. استفاده از دوگانگی‌ها، مانند جنسیت/جنس، طبیعت/پرورش و واقعی/ساخته شده، درک ما از جنسیت انسانی را محدود می‌کند.

  • این دوگانگی‌ها تقسیمات مصنوعی ایجاد می‌کنند و وابستگی‌های هر جفت را نامرئی می‌سازند.
  • آن‌ها غالباً بر یکدیگر منطبق می‌شوند و ساختارهای قدرت موجود و نابرابری‌های اجتماعی را تقویت می‌کنند.
  • این دوگانگی‌ها مانع از دیدن تعامل پیچیده‌ی نیروهای بیولوژیکی و اجتماعی که تجربه انسانی را شکل می‌دهند، می‌شوند.

تجربه‌ی جسمی. بدن‌های ما صرفاً

آخرین به‌روزرسانی::

نقد و بررسی

4.16 از 5
میانگین از 2k+ امتیازات از Goodreads و Amazon.

کتاب جنسیت بدن به‌خاطر بررسی جامع خود از جنسیت و sexuality از منظر زیست‌شناسی، عمدتاً نقدهای مثبتی دریافت کرده است. خوانندگان به رویکرد علمی فاستو-استرلینگ و چالش او به مفاهیم سنتی دوتایی جنس و جنسیت ارج می‌نهند. این کتاب به‌خاطر تحلیل تاریخی و ایده‌های تحریک‌آمیزش مورد تحسین قرار گرفته، هرچند برخی بخش‌ها را خشک یا قدیمی می‌دانند. منتقدان به کمبود تقاطع‌گرایی و بحث محدود درباره‌ی تجربیات ترنس‌جندر اشاره می‌کنند. به‌طور کلی، بررسی‌کنندگان این کتاب را یک دستاورد مهم در مطالعات جنسیتی می‌دانند که بینش‌های ارزشمندی درباره‌ی تعامل پیچیده بین زیست‌شناسی، فرهنگ و هویت ارائه می‌دهد.

درباره نویسنده

آن فاستو-استرلینگ یک دانشگاهی برجسته در زمینه‌ی زیست‌شناسی و مطالعات جنسیتی در دانشگاه براون است. به عنوان یک چهره‌ی پیشرو در علم جنسیت، او با نوشتارها و تحقیقات گسترده‌اش، سهم بسزایی در درک جنسیت، هویت جنسی و بیناجنسی داشته است. کارهای فاستو-استرلینگ به چالش کشیدن مفاهیم سنتی جنس و جنسیت می‌پردازد و تعاملات پیچیده بین عوامل بیولوژیکی و اجتماعی را بررسی می‌کند. رویکرد بین‌رشته‌ای او، دقت علمی را با تحلیل انتقادی فرضیات فرهنگی ترکیب می‌کند و او را به صدای تأثیرگذاری در مباحث مربوط به جنسیت و sexuality تبدیل کرده است. تخصص و دیدگاه‌های نوآورانه‌ی فاستو-استرلینگ او را به عنوان یک مرجع پیشرو در حوزه‌اش معرفی کرده است.

0:00
-0:00
1x
Dan
Andrew
Michelle
Lauren
Select Speed
1.0×
+
200 words per minute
Create a free account to unlock:
Requests: Request new book summaries
Bookmarks: Save your favorite books
History: Revisit books later
Ratings: Rate books & see your ratings
Try Full Access for 7 Days
Listen, bookmark, and more
Compare Features Free Pro
📖 Read Summaries
All summaries are free to read in 40 languages
🎧 Listen to Summaries
Listen to unlimited summaries in 40 languages
❤️ Unlimited Bookmarks
Free users are limited to 10
📜 Unlimited History
Free users are limited to 10
Risk-Free Timeline
Today: Get Instant Access
Listen to full summaries of 73,530 books. That's 12,000+ hours of audio!
Day 4: Trial Reminder
We'll send you a notification that your trial is ending soon.
Day 7: Your subscription begins
You'll be charged on Mar 1,
cancel anytime before.
Consume 2.8x More Books
2.8x more books Listening Reading
Our users love us
50,000+ readers
"...I can 10x the number of books I can read..."
"...exceptionally accurate, engaging, and beautifully presented..."
"...better than any amazon review when I'm making a book-buying decision..."
Save 62%
Yearly
$119.88 $44.99/year
$3.75/mo
Monthly
$9.99/mo
Try Free & Unlock
7 days free, then $44.99/year. Cancel anytime.
Settings
Appearance
Black Friday Sale 🎉
$20 off Lifetime Access
$79.99 $59.99
Upgrade Now →