نکات کلیدی
1. شانس در کنار استعداد و تلاش نقش مهمی در موفقیت ایفا میکند
"اگر میخواهید باهوش و پرانرژی باشید، مهمترین قدمی که میتوانید بردارید این است که والدین درستی را انتخاب کنید."
استعداد و تلاش ضروری هستند، اما شانس اغلب تعیین میکند که چه کسی به اوج میرسد. بسیاری از افراد با استعداد و سختکوش هرگز به موفقیت قابل توجهی نمیرسند به دلیل شرایطی که خارج از کنترل آنهاست. عواملی مانند:
- استعداد ژنتیکی
- پیشینه خانوادگی
- فرصتهای آموزشی
- برخوردهای تصادفی و زمانبندی
همگی نقشهای مهمی در شکلگیری مسیر موفقیت فرد ایفا میکنند. به عنوان مثال، دسترسی زودهنگام بیل گیتس به امکانات برنامهنویسی کامپیوتر در دبیرستانش به او مزیت قابل توجهی در صنعت فناوری داد.
موفقیت چندوجهی است و در حالی که افراد میتوانند تلاش خود را کنترل کرده و استعدادهای خود را توسعه دهند، نمیتوانند شانسهایی را که اغلب تفاوت بین موفقیت متوسط و فوقالعاده را ایجاد میکند، کنترل کنند. شناخت این موضوع میتواند به درک دقیقتری از دستاوردها و قدردانی بیشتر از فرصتهایی که دریافت میکنیم منجر شود.
2. بازارهای برنده-همه اهمیت رویدادهای شانسی را تقویت میکنند
"وقتی موفقیت به موقعیت نسبی بستگی دارد، همانطور که تقریباً همیشه در مبارزات رقابتی چنین است، اغلب 'مسابقات تسلیحاتی موقعیتی' بیهودهای رخ میدهد."
فناوری و جهانیسازی بازارهای برنده-همه بیشتری ایجاد کردهاند، جایی که تفاوتهای کوچک در عملکرد میتواند به تفاوتهای عظیم در پاداشها منجر شود. این بازارها:
- به برترین اجراکنندگان اجازه میدهند به مخاطبان بزرگتری دست یابند
- پاداشها را در میان تعداد کمی از برندگان متمرکز میکنند
- شانس را در تعیین نتایج حتی مهمتر میکنند
به عنوان مثال، در صنعت موسیقی، فناوری ضبط به بهترین اجراکنندگان اجازه میدهد بیشتر بازار را تصاحب کنند و فضای کمی برای کسانی که تقریباً به همان اندازه با استعداد اما کمتر خوششانس هستند باقی میگذارد.
اثر متیو، جایی که مزایای اولیه با گذشت زمان ترکیب میشوند، نقش شانس را بیشتر تقویت میکند. موفقیت اولیه، که اغلب تحت تأثیر رویدادهای شانسی است، میتواند به فرصتها، منابع و شناخت بیشتری منجر شود و یک چرخه خودتقویتی از موفقیت ایجاد کند. این اثر در زمینههای مختلف، از دانشگاه تا تجارت، مشهود است، جایی که دستاوردهای اولیه میتوانند به طور قابل توجهی مسیرهای شغلی بلندمدت را شکل دهند.
3. باورهای نادرست درباره شانس و استعداد به دلیل تعصبات روانشناختی پایدار میمانند
"هرگز تمایل یک مرد به باور چیزهای چاپلوسانه درباره خودش را دست کم نگیرید."
تعصبات شناختی باعث میشوند افراد نقش شانس در موفقیت را دست کم بگیرند و تواناییهای خود را بیش از حد ارزیابی کنند. این تعصبات شامل:
- تعصب خودخدمتی: نسبت دادن موفقیت به عوامل شخصی و شکست به عوامل خارجی
- تعصب پسنگر: باور به اینکه رویدادها قابل پیشبینیتر از آنچه واقعاً بودند، هستند
- اکتشافی در دسترس: تکیه بیشتر بر اطلاعاتی که به راحتی به یاد میآیند
اهداف تطبیقی ممکن است توضیحدهنده پایداری این باورها باشند. کماهمیت جلوه دادن نقش شانس میتواند:
- افراد را به سختکوشی و پایداری در مواجهه با چالشها ترغیب کند
- اعتماد به نفس و عزت نفس را افزایش دهد
- حس کنترل بر زندگی و آینده خود را فراهم کند
با این حال، این باورهای نادرست میتوانند به پیامدهای منفی منجر شوند، مانند کاهش همدلی برای کسانی که کمتر خوششانس هستند و مقاومت در برابر سیاستهایی که از فرصتهای برابر حمایت میکنند.
4. دست کم گرفتن نقش شانس منجر به کاهش حمایت از سرمایهگذاریهای عمومی میشود
"زیرا رویدادهای شانسی در تقریباً هر مسیر شغلی برجسته هستند، افرادی که ادعا میکنند موفقیت خود را کاملاً به تلاشهای خود نسبت میدهند، تقریباً مطمئناً بیش از آنچه واقعاً شایستهاند، اعتبار میگیرند."
کاهش سرمایهگذاری عمومی نتیجه باور افراد موفق به این است که دستاوردهایشان صرفاً به دلیل تلاشهای خودشان است. این باور منجر به:
- مقاومت در برابر مالیاتهای بالاتر
- حمایت کمتر از برنامههای اجتماعی و زیرساختها
- افزایش نابرابری و کاهش تحرک اجتماعی
به عنوان مثال، کاهش حمایت از آموزش عمومی منجر به افزایش هزینههای تحصیل و افزایش بدهی دانشجویی شده است، که دسترسی افراد از پیشینههای کمدرآمد به آموزش عالی و بهبود چشماندازهای اقتصادیشان را دشوارتر میکند.
بار باورهای نادرست فراتر از نگرشهای فردی به شکلدهی سیاستهای عمومی گسترش مییابد. وقتی جامعه نقش شانس و زیرساختهای مشترک در موفقیت را نمیشناسد، حفظ و بهبود شرایطی که فرصتها را برای نسلهای آینده ایجاد میکند، دشوارتر میشود. این یک چرخه خودتقویتی ایجاد میکند که در آن کاهش سرمایهگذاری منجر به فرصتهای کمتر میشود و نابرابریهای موجود را بیشتر تثبیت میکند.
5. مالیات مصرفی پیشرفته میتواند منابعی برای کالاهای عمومی حیاتی ایجاد کند
"بدون درخواست فداکاریهای دردناک از کسی، این تغییر سیاست نسبتاً ساده به ما امکان میدهد تریلیونها دلار در سال را برای بازسازی نهادها و زیرساختهایی که به طور قابل اعتماد استعداد و تلاش را به موفقیت تبدیل میکنند، به کار بگیریم."
پیشنهاد اصلاح مالیاتی: جایگزینی مالیات بر درآمد فعلی با مالیات مصرفی پیشرفته. این کار:
- تشویق به پسانداز و سرمایهگذاری
- دلسرد کردن از هزینههای "موقعیتی" بیهوده
- تولید درآمد برای سرمایهگذاریهای عمومی
مالیات با کسر پسانداز سالانه از درآمد محاسبه میشود، با یک کسر استاندارد بزرگ. نرخهای بالاتر برای سطوح بالاتر مصرف اعمال میشود، که ثروتمندان را به پسانداز بیشتر و هزینه کمتر برای کالاهای لوکس ترغیب میکند.
مزایای پیشنهاد:
- کاهش هدررفت از "آبشارهای هزینه" (همگام شدن با همسایگان)
- افزایش سرمایهگذاری در زیرساختها، آموزش و سایر کالاهای عمومی
- بهبود رشد اقتصادی از طریق نرخهای بالاتر پسانداز
- توزیع عادلانهتر منابع بدون کاهش انگیزههای موفقیت
چالشهای اجرایی شامل مقاومت سیاسی و نیاز به یک انتقال تدریجی است، اما مزایای بالقوه آن را به گزینهای جذاب برای مقابله با نابرابری و کمسرمایهگذاری در کالاهای عمومی تبدیل میکند.
6. شناخت اهمیت شانس میتواند به شادی و سخاوت بیشتر منجر شود
"افرادی که نقش شانس در موفقیت خود را میپذیرند، بسیار بیشتر از دیگران تمایل دارند از نوع سرمایهگذاریهای عمومی که محیطهایی را ایجاد و حفظ کردهاند که موفقیت خودشان را ممکن ساختهاند، حمایت کنند."
قدردانی و فروتنی نتایج مثبتی از شناخت نقش شانس در موفقیت هستند. تحقیقات نشان میدهد افرادی که عوامل خارجی مؤثر بر دستاوردهای خود را میپذیرند، تمایل دارند:
- شادی و رضایت بیشتری از زندگی تجربه کنند
- رفتارهای اجتماعی و سخاوت بیشتری نشان دهند
- از سیاستهایی که به نفع جامعه گستردهتر هستند حمایت کنند
به عنوان مثال، آزمایشها نشان دادهاند که القای احساس قدردانی منجر به افزایش تمایل به کمک به دیگران و مشارکت در کالاهای عمومی میشود.
توسعه شخصیت یکی دیگر از مزایای پذیرش دیدگاه متعادلتر از موفقیت است. شناخت اهمیت شانس میتواند:
- همدلی و درک بیشتری برای کسانی که کمتر خوششانس هستند ایجاد کند
- رویکردی همکاریکنندهتر و حمایتیتر به کار و روابط تشویق کند
- به ارزیابیهای واقعبینانهتر از خود و بهبود مستمر خود منجر شود
با پرورش این ویژگیها، افراد نه تنها به همتیمیها و رهبران جذابتری تبدیل میشوند، بلکه به جامعهای همبستهتر و حمایتیتر نیز کمک میکنند.
7. تغییرات تدریجی سیاست میتواند جامعهای بهتر بدون فداکاریهای دردناک ایجاد کند
"تشویق شوید، همانطور که من بودهام، که نظر عمومی در هر موضوعی از یک فرآیند پویا و پیچیده ناشی میشود که در آن آنچه مردم معقول میدانند تا حدی به آنچه همصحبتانشان باور دارند بستگی دارد."
تغییر تدریجی کلید اجرای سیاستهایی است که به نابرابری و کمسرمایهگذاری در کالاهای عمومی میپردازند. با معرفی تدریجی اصلاحاتی مانند مالیات مصرفی پیشرفته، جامعه میتواند:
- زمان برای تنظیم و تطبیق فراهم کند
- از طریق مزایای اثباتشده حمایت ایجاد کند
- اختلال در اقتصاد را به حداقل برساند
گفتمان عمومی نقش مهمی در شکلدهی نظرات و سیاستها ایفا میکند. درگیر شدن در گفتگوها درباره:
- نقش شانس در موفقیت
- اهمیت سرمایهگذاریهای عمومی
- مزایای جامعهای عادلانهتر
میتواند به تغییر ادراکات و ایجاد حمایت برای تغییرات مثبت کمک کند.
مزایای بلندمدت این تغییرات شامل:
- بهبود زیرساختها و خدمات عمومی
- تحرک اقتصادی و فرصتهای بیشتر
- جامعهای پایدارتر و مرفهتر برای همه
با شناخت نقش شانس و اهمیت اقدام جمعی، میتوانیم به سوی آیندهای کار کنیم که بهتر تعادل بین دستاوردهای فردی و مسئولیت اجتماعی را برقرار کند.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب موفقیت و شانس به بررسی نقش شانس در دستاوردهای شخصی میپردازد و افسانهی شایستهسالاری خالص را به چالش میکشد. فرانک استدلال میکند که در حالی که استعداد و سختکوشی مهم هستند، شانس نقش قابلتوجهی در موفقیت دارد. این کتاب بررسی میکند که چگونه پذیرش تأثیر شانس میتواند به همدلی بیشتر و حمایت از سرمایهگذاریهای عمومی منجر شود. فرانک پیشنهاد میکند که یک مالیات تصاعدی بر مصرف برای مقابله با نابرابری اعمال شود. منتقدان این کتاب را اندیشهبرانگیز، با استدلال قوی و مرتبط با مباحث اقتصادی کنونی یافتند، اگرچه برخی احساس کردند که بحث دربارهی سیاست مالیاتی به موضوع اصلی دربارهی شانس و موفقیت بیارتباط است.