نکات کلیدی
1. آسیبهای اصلی سقط جنین: زندگی کودک نوزاد
سقط جنین به کودک نوزاد آسیب میزند. سقط جنین کودک نوزاد را میکشد، کودکی که بهطور کامل انسانی و بهطور کامل ارزشمند است—بهطور کامل یک شخص—همانطور که شخصی که این کتاب را میخواند.
واقعیت زیستی. از لحظهی لقاح، یک موجود انسانی جدید و منحصر به فرد به وجود میآید که دارای کد ژنتیکی و مسیر توسعهای خاص خود است. کودک نوزاد تنها یک "زندگی بالقوه" نیست بلکه یک انسان زنده در مرحلهی اولیهی توسعه است، درست مانند یک نوزاد یا کودک نوپا.
- انکار این واقعیت زیستی راهی برای غیرانسانی کردن نوزاد است، با استفاده از اصطلاحاتی مانند "جنین" یا "تودهای از سلولها" برای پنهان کردن حقیقت.
- کودک نوزاد بخشی از بدن مادر نیست بلکه یک فرد جداگانه است که در درون او زندگی میکند.
- اعضای بدن کودک برای زندگی کودک خدمت میکنند، نه برای مادر.
وظیفهی اخلاقی. هر انسان، صرفنظر از سن، اندازه یا مرحلهی توسعه، دارای ارزش و کرامت ذاتی است. این ارزش از طبیعت انسانی مشترک ما بهعنوان موجودات عقلانی ناشی میشود، نه از توانایی ما در انجام اقدامات خاص.
- استدلالهای مربوط به شخصیت که وضعیت اخلاقی را از نوزادان سلب میکنند، خودسرانه و خطرناک هستند و بهطور تاریخی برای توجیه سرکوب و خشونت استفاده شدهاند.
- ظرفیت برای عقل، حتی اگر بلافاصله قابل استفاده نباشد، اساس ارزش ذاتی ماست.
- دولت وظیفهای اساسی دارد که از همه انسانهای بیگناه، از جمله نوزادان، در برابر خشونت مرگبار محافظت کند.
2. فریب سقط جنین: نه یک مزیت برای زنان
سقط جنین بهجای اینکه زنان را از بار بارداری آزاد کند، همانطور که فمینیستها ادعا میکردند، راههایی را که فرهنگ ما بارداری را بهعنوان "مشکل زنان" میبیند، تشدید کرده است.
وعدههای دروغین. ادعای اینکه سقط جنین به زنان قدرت میدهد تا در جامعه بهطور برابر با مردان شرکت کنند، یک افسانه است. سقط جنین مشکلاتی را که وعده داده بود حل نکرده و باعث افزایش موفقیتهای آموزشی یا شغلی زنان نشده است.
- سقط جنین خشونت را به رابطه مقدس بین مادر و کودک وارد کرده است.
- این امر حمایت از مادران باردار را افزایش نداده بلکه فرهنگی را تغذیه کرده که زنان را که بارداری را ادامه میدهند، بهعنوان افرادی تنها میبیند.
- این امر برای مردان آسانتر کرده که زنان را ترک کنند و برای زنان سختتر کرده که از سقط جنین امتناع کنند.
هزینههای جسمی و روانی. سقط جنین خطرات قابل توجهی برای سلامت زنان بهدنبال دارد، هم در کوتاهمدت و هم در بلندمدت.
- عوارض فوری شامل خونریزی، عفونت و آسیب به اعضای مجاور است.
- خطرات بلندمدت شامل افزایش احتمال ابتلا به سرطان سینه و زایمان زودرس در بارداریهای آینده است.
- بسیاری از زنان پس از سقط جنین دچار آسیب روانی شدید، پشیمانی و شرم میشوند.
3. بیعدالتی سقط جنین: تداوم نابرابری
سقط جنین نابرابری را تشدید کرده و تقسیم نژادی و طبقهبندی اجتماعی را ادامه میدهد.
ریشههای نژادی. جنبش حقوق سقط جنین مدرن ریشه در جنبش نژادپرستی دارد که بهدنبال محدود کردن رشد جمعیتهای "ناخواسته"، از جمله آمریکاییهای غیرسفید، فقرا و افراد دارای معلولیت بود.
- مارگارت سنگر، بنیانگذار پلنپرنتهود، یک نژادپرست برجسته بود.
- امروزه، تعداد نامتناسبی از نوزادان سیاهپوست و اسپانیاییتبار در رحم کشته میشوند.
- سقط جنینهای تبعیضآمیز به دختران نوزاد و کودکانی که دارای معلولیت تشخیص داده شدهاند، هدف قرار میگیرند.
تضعیف همبستگی. سقط جنین همبستگی با فقرا، ضعیفان، حاشیهنشینان و هر کسی که در حاشیه زندگی است را تضعیف میکند.
- این امر به کسانی که در قدرت هستند اجازه میدهد تا برخی زندگیها را غیرقابل تحمل بدانند.
- این فرهنگ را تداوم میبخشد که بارداری را بهعنوان یک مشکل برای حل کردن میبیند نه بخشی طبیعی از زندگی.
- این امر کار مراکز منابع بارداری را که به مادران گزینههایی غیر از سقط جنین ارائه میدهند، تضعیف میکند.
4. فساد سقط جنین: پزشکی و اخلاق
سقط جنین علم را تحریف کرده و پزشکی را فاسد میکند، بهگونهای که وانمود میکند کودک در رحم اصلاً یک انسان نیست و ابزارهایی که برای درمان طراحی شدهاند، میتوانند بهدرستی به کشتن تبدیل شوند.
انحراف در عمل پزشکی. سقط جنین حرفه پزشکی را با تبدیل ابزارهای درمانی به ابزارهای مرگ فاسد میکند.
- پزشکانی که سقط جنین انجام میدهند، از تخصص خود برای کشتن بهجای درمان استفاده میکنند.
- سازمانهای پزشکی و پزشکان درباره زیستشناسی زندگی انسانی دروغ میگویند تا سقط جنین را توجیه کنند.
- سوگند بقراط، که سقط جنین را ممنوع میکند، برای سازگاری با این عمل تجدید نظر شده است.
نفوذ سیاسی. پزشکان حامی سقط جنین بر تصمیم دیوان عالی کشور که حق سقط جنین را اختراع کرد، تأثیر گذاشتند و سازمانهای پزشکی به گروههای سیاسی شفاف تبدیل شدهاند.
- کالج آمریکایی متخصصان زنان و زایمان (ACOG) از یک سازمان حرفهای غیرحزبی به یک گروه حامی سقط جنین تبدیل شده است.
- پلنپرنتهود، بزرگترین ارائهدهنده سقط جنین در کشور، یک کسبوکار بیرحمانه است که از کشتن نوزادان سود میبرد.
- سقط جنین خطراتی برای حقوق وجدان و آزادی مذهبی بهدنبال دارد.
5. بیقانونی سقط جنین: تضعیف قانون اساسی
بهدرستی درک شود، هیچچیز در قانون اساسی ما از خشونت مرگبار در رحم محافظت نمیکند.
فراتر رفتن قضایی. تصمیم دیوان عالی در پرونده رو در برابر وید بهعنوان یک عمل آشکار از فعالگرایی قضایی بود که حق سقط جنین را اختراع کرد که هیچگونه مبنایی در متن، تاریخ یا سنت قانون اساسی ندارد.
- دیوان یک حق سقط جنین را از هیچچیز تولید کرد و از استدلالهای معیوب و دسیسههای سیاسی استفاده کرد.
- استناد به "حریم خصوصی"، "خودمختاری" و "برابری" نباید مانع از آن شود که قانونگذاران از نوزادان محافظت کنند.
- رویههای بعدی دیوان در مورد سقط جنین وضعیت ناعادلانه و غیرقابل اجرایی ایجاد کرده است.
تضعیف خودگردانی. رو بحث سقط جنین را از دستان مردم آمریکا خارج کرده و به دستان قضات غیرمنتخب سپرده است.
- تصمیم دیوان یک میدان مین قانونی ایجاد کرده که محافظت از نوزادان را تقریباً غیرممکن میکند.
- دیوان حتی از اعمال ابتداییترین قوانین و دکترینها در مورد سقط جنین خودداری کرده است.
- نقش صحیح دولت محافظت از انسانهای بیگناه در برابر خشونت مرگبار، از جمله نوزادان است.
6. سیاست سقط جنین: نیروی تفرقهافکن
سیاست ما و جامعهمان بهتر خواهد بود اگر هیچیک از دو حزب سیاسی بزرگ ما از سقط جنین حمایت نکنند، که نقض آشکار حقوق بشر بنیادی است.
قطبش سیاسی. سقط جنین به یک موضوع سیاسی قطبیکننده تبدیل شده و آمریکاییها را تقسیم کرده و فرآیند سیاسی ما را فاسد کرده است.
- حزب دموکرات بهسمت یک جهت کاملاً حامی سقط جنین حرکت کرده و هر کسی را که از یک موضع بهطور فزایندهای افراطی حمایت نکند، کنار میزند.
- سقط جنین تأیید قضایی را به نبردهای سیاسی سمی تبدیل کرده است.
- بهانههای سیاستمداران دموکرات برای پذیرش سقط جنین آنها را وادار میکند تا نقش صحیح اخلاق و دین را در سیاست ما انکار کنند.
عدم انسجام اخلاقی و قانونی. پذیرش سقط جنین توسط حزب دموکرات فرآیند سیاسی ما را به گروگان سقط جنین تبدیل کرده است.
- بهتر است که شهروندان حامی زندگی یک انتخاب سیاسی معنادار بین دو حزب داشته باشند که هیچکدام به بیعدالتی آشکار متعهد نباشند.
- عدالت ایجاب میکند که قوانین ساختهشده توسط انسان با قانون طبیعی و ابدی همخوانی داشته باشد.
- لحن دموکراتهایی که از سقط جنین حمایت میکنند، ما را به قطع ارتباط سیستم قانونیمان از منابع طبیعی و الهیاش ترغیب میکند.
7. فرهنگ سقط جنین: رسانه و دروغ
سانسور و تعصب توانایی حامیان زندگی را برای به اشتراک گذاشتن حقیقت با کسانی که نیاز به شنیدن آن دارند، محدود میکند، در حالی که توصیفهای جذاب از سقط جنین دروغ بنیادی را منتشر میکند که سقط جنین باید جشن گرفته شود.
تعصب رسانهای. پذیرش گسترده سقط جنین رسانههای سنتی را فاسد کرده و احتمال اینکه حقیقت درباره سقط جنین به بسیاری از آمریکاییها برسد را بهطور قابل توجهی کاهش داده است.
- تعصب حامی سقط جنین در شرکتهای بزرگ فناوری و رسانههای اجتماعی مشهود است.
- هالیوود نحوه تفکر کاربران و بینندگان درباره سقط جنین را شکل میدهد و اغلب آن را بهعنوان یک خوبی مثبت ترویج میکند.
- سانسور و تعصب توانایی حامیان زندگی را برای به اشتراک گذاشتن حقیقت با کسانی که نیاز به شنیدن آن دارند، محدود میکند.
همدستی شرکتی. شرکتهای بزرگ بهطور فزایندهای از قدرت اجتماعی خود برای حفظ سقط جنین قانونی و مسدود کردن سیاستهای حامی زندگی استفاده میکنند.
- آنها از قدرت مالی و فرهنگی خود برای تضعیف قوانین حامی زندگی ایالتها استفاده میکنند.
- آنها دروغ را ترویج میکنند که سقط جنین یک جزء ضروری از برابری زنان است.
- آنها سود را بر رفاه زنان و کودکان ترجیح میدهند.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب ما را از هم میپاشد بهطور کلی نقدهای مثبتی را برای بررسی جامع تأثیرات اجتماعی سقط جنین دریافت کرده است. خوانندگان به استدلالهای خوب تحقیقشده و دادههای پشتیبان موضع حامی زندگی آن اشاره میکنند. برخی آن را آموزنده و اندیشهبرانگیز مییابند، در حالی که دیگران لحن آن را تحقیرآمیز میدانند. این کتاب پس از تصمیم دادگاه دابز بهعنوان کتابی بهموقع تلقی میشود، هرچند برخی به اعتبار برخی آمارها شک دارند. بهطور کلی، این کتاب برای کسانی که به دنبال درک یا تقویت استدلالهای حامی زندگی هستند، توصیه میشود، اما ممکن است نتواند نظر طرفداران قوی سقط جنین را تغییر دهد.