نکات کلیدی
1. جک ولش جنرال الکتریک و آمریکا را با کارایی بیرحمانهای متحول کرد
"شما باید از این مسابقه موشها در گزارشدهی فصلی و رفتار فصلی خارج شوید."
انقلاب مدیریتی. زمانی که جک ولش در سال 1360 به عنوان مدیرعامل جنرال الکتریک منصوب شد، شرکتی را به ارث برد که نماد سرمایهداری آمریکایی پس از جنگ بود - پایدار، پدرسالار و متمرکز بر برتری مهندسی. در دو دههی بعد، ولش بهطور رادیکالی جنرال الکتریک را به یک کنگلومرای چابک و لاغر تبدیل کرد که به حداکثر کردن سود و بازده سهامداران obsessed بود.
تأثیر گسترده. فلسفه مدیریتی ولش، که به "ولشیسم" معروف شد، فراتر از جنرال الکتریک گسترش یافت و سایر شرکتها به دنبال تقلید از موفقیت او بودند. تمرکز او بر کارایی، کاهش هزینهها و عملکرد مالی به الگوی غالب در آمریکا تبدیل شد. ولش به عنوان "مدیر قرن" توسط مجله فورچون معرفی شد و روشهای او بهطور گستردهای در مدارس کسبوکار تدریس شد.
میراث مختلط. در حالی که ولش در دوران مدیریت خود به خاطر افزایش قیمت سهام جنرال الکتریک و رشد مداوم درآمدها ستایش میشد، عواقب بلندمدت رویکرد او پس از بازنشستگیاش نمایان شد. تمرکز بیوقفه بر نتایج کوتاهمدت به قیمت نوآوری، رفاه کارکنان و پایداری بلندمدت تمام شد. جانشینان ولش در حفظ موفقیت جنرال الکتریک با چالشهایی مواجه شدند که در نهایت به افول و تجزیه شرکت منجر شد.
2. ولش ارزش سهامداران را بالاتر از هر چیز دیگری قرار داد و هدف شرکتی را بازتعریف کرد
"وظیفه اصلی مدیریت و هیئتمدیرهها به سهامداران شرکت مربوط میشود."
اولویت سهامداران. ولش ایدهای را که حداکثر کردن ارزش سهامداران باید هدف اصلی شرکتها باشد، پذیرفت و به محبوبیت رساند. این تغییر قابل توجهی از مدل ذینفعان بود که در دوران پس از جنگ غالب بود، جایی که شرکتها منافع کارکنان، مشتریان، جوامع و سهامداران را متعادل میکردند.
تمرکز مالی. تحت مدیریت ولش، جنرال الکتریک به شدت بر دستیابی به اهداف درآمدی فصلی و افزایش قیمت سهام متمرکز شد. این اغلب به قیمت سرمایهگذاریهای بلندمدت در تحقیق و توسعه، رفاه کارکنان و تعامل با جامعه تمام میشد.
- ولش بهطور مشهور اعلام کرد که هدف شرکت این است که در هر کسبوکاری که فعالیت میکند "#1 یا #2" باشد، در غیر این صورت باید از آن کسبوکار خارج شود.
- او برنامههای خرید سهام تهاجمی را برای افزایش قیمت سهام اجرا کرد.
- جنرال الکتریک به خاطر دستیابی مداوم به انتظارات درآمدی والاستریت شناخته شد، اغلب از طریق حسابداری خلاق و مهندسی مالی.
3. موفقیت جنرال الکتریک تحت مدیریت ولش بر اساس کاهش اندازه، معاملات و مالیسازی بود
"جک نوترون"
اخراجهای گسترده. ولش به خاطر تلاشهای تهاجمیاش در کاهش اندازه، که صدها هزار شغل در جنرال الکتریک را از بین برد، لقب "جک نوترون" را به خود اختصاص داد. او یک سیستم جنجالی به نام "رتبهبندی و اخراج" را پیادهسازی کرد که از مدیران میخواست هر سال 10 درصد از کمعملکردترینها را اخراج کنند.
معاملات مداوم. جنرال الکتریک تحت مدیریت ولش به یک ماشین برای ادغام و خرید تبدیل شد و بهطور مداوم کسبوکارها را خرید و فروش میکرد تا پرتفوی شرکت را بازسازی کند. این شامل معاملات بزرگی مانند خرید RCA (که مالک NBC بود) و ایجاد GE Capital بود.
- جنرال الکتریک در دوران ولش نزدیک به 1000 خرید انجام داد.
- این شرکت همچنین صدها کسبوکار کمعملکرد را فروخت یا تعطیل کرد.
مهندسی مالی. ولش بهطور چشمگیری GE Capital را گسترش داد و کنگلومرای صنعتی را به یک بازیگر بزرگ خدمات مالی تبدیل کرد. این به جنرال الکتریک اجازه داد تا درآمدها را هموار کند و در حرکات حسابداری پیچیدهای برای برآورده کردن انتظارات والاستریت شرکت کند.
- تا اواخر دهه 1990، GE Capital تقریباً نیمی از سود شرکت را تشکیل میداد.
- بخش مالی به قدری بزرگ و پیچیده شد که خطرات سیستمی برای اقتصاد کلان ایجاد کرد.
4. سبک رهبری ولش چالشبرانگیز بود و فرهنگی از ترس ایجاد کرد
"کار کردن برای او مانند جنگ است. بسیاری از مردم آسیب میبینند؛ بازماندگان به نبرد بعدی میروند."
مدیریت تهاجمی. ولش به خاطر سبک رهبری چالشبرانگیز و گاهی تندش شناخته شده بود. او فرهنگی فوقالعاده رقابتی را پرورش داد که در آن مدیران در برابر یکدیگر قرار میگرفتند و ترس مداوم از از دست دادن شغل به عنوان انگیزهای برای کار استفاده میشد.
پرستش شخصیت. ولش به یک شخصیت بزرگتر از زندگی هم در جنرال الکتریک و هم در دنیای کسبوکار تبدیل شد. شخصیت قوی و موفقیت ظاهری او باعث شد بسیاری او را به عنوان یک اوراکل در حکمت مدیریتی ببینند.
- ولش یک مرکز آموزش رهبری به نام کروتونویل تأسیس کرد که به "کلیسای جک" معروف شد.
- او شخصاً بر توسعه و ارتقاء مدیران ارشد نظارت داشت.
- کتابها و سخنرانیهای ولش او را به یک گورو مدیریتی تبدیل کرد.
5. GE Capital به یک مرکز سود بزرگ تبدیل شد اما خطرات قابل توجهی را معرفی کرد
"از آنجایی که من تمام عمرم در ساختن چیزها مشغول بودم، نمیتوانستم باور کنم که این 'به نظر' چقدر آسان است."
قدرت مالی. تحت مدیریت ولش، GE Capital از یک بخش کوچک که تأمین مالی محصولات جنرال الکتریک را انجام میداد به یک عملیات بزرگ خدمات مالی تبدیل شد. این بخش در فعالیتهای متنوعی از جمله وامدهی تجاری، بیمه و تجارت مشتقات پیچیده مشغول بود.
خطرات پنهان. رشد سریع و پیچیدگی GE Capital خطرات قابل توجهی را برای کل شرکت به همراه داشت. این خطرات اغلب با حسابداری غیرشفاف و توانایی این بخش در هموار کردن درآمدهای جنرال الکتریک پنهان میشد.
- داراییهای GE Capital از 11 میلیارد دلار در سال 1980 به بیش از 370 میلیارد دلار تا سال 2001 افزایش یافت.
- فعالیتهای این بخش جنرال الکتریک را در برابر بحرانهای مالی آسیبپذیر کرد، همانطور که در سال 2008 نمایان شد.
- در نهایت، نهادهای نظارتی GE Capital را به عنوان یک "نهاد مالی سیستماتیک مهم" شناسایی کردند.
6. جانشینان ولش در حفظ موفقیت جنرال الکتریک با چالش مواجه شدند و در نهایت شکست خوردند
"دنبال کردن شما هیچ لذتی نداشت."
انتظارات غیرممکن. جف ایملت، که در سال 1380 به عنوان مدیرعامل ولش منصوب شد، شرکتی را به ارث برد که انتظارات غیرواقعی و آسیبپذیریهای پنهان داشت. او در حفظ عملکرد درخشان جنرال الکتریک در یک محیط کسبوکار در حال تغییر با چالشهایی مواجه شد.
سری بحرانها. جنرال الکتریک تحت مدیریت ایملت و مدیران بعدی با چالشهای متعددی مواجه شد، از جمله:
- تأثیر حملات 11 سپتامبر بر کسبوکارهای هواپیمایی و بیمه جنرال الکتریک.
- بحران مالی 2008 که نقاط ضعف GE Capital را نمایان کرد.
- خریدهای ناموفق و تصمیمات استراتژیک ضعیف در بخشهای انرژی و نفت و گاز.
افول و تجزیه. قیمت سهام و شهرت جنرال الکتریک در سالهای پس از بازنشستگی ولش به شدت کاهش یافت. در سال 2021، این شرکت اعلام کرد که قصد دارد خود را به سه شرکت جداگانه تقسیم کند و بهطور مؤثر دوران جنرال الکتریک به عنوان یک کنگلومرای صنعتی به پایان رسید.
7. فلسفه مدیریتی ولش در سراسر آمریکا گسترش یافت
"جک مسیر را تعیین کرد. او کل دنیا را دید. او بالاتر از کل دنیا بود. آنچه او در جنرال الکتریک ایجاد کرد، به روشی که شرکتها اکنون عمل میکنند تبدیل شد."
شبکه فارغالتحصیلان جنرال الکتریک. بسیاری از مدیرانی که تحت مدیریت ولش کار کرده بودند، به رهبری سایر شرکتهای بزرگ پرداختند و فلسفه مدیریتی او را در صنایع مختلف گسترش دادند. این شامل رهبران شرکتهایی مانند بوئینگ، هوم دیپوت و کرایسلر بود.
آموزش کسبوکار. رویکرد ولش بهطور گستردهای در مدارس کسبوکار و برنامههای آموزشی مدیریتی تدریس شد. کتابها و سخنرانیهای او ایدههایش را بیشتر محبوب کرد.
تأثیر فرهنگی گستردهتر. ولشیسم بر نحوهی دیدگاه جامعه به نقش شرکتها و مدیران تأثیر گذاشت. این امر به افزایش "مدیران سلبریتی"، تمرکز بیشتر بر قیمتهای سهام و درآمدهای فصلی در پوشش رسانهای و افزایش نابرابری درآمدی منجر شد.
8. عواقب منفی ولشیسم با گذشت زمان نمایان شد
"ولشیسم آمریکا را فقیرتر، نابرابرتر و ناامنتر کرده است."
تأثیرات اقتصادی. گسترش فلسفه مدیریتی ولش به روندهای اقتصادی گستردهتری از جمله:
- دستمزدهای ثابت برای کارگران.
- کاهش مشاغل تولیدی در ایالات متحده.
- افزایش مالیسازی اقتصاد.
- افزایش نابرابری درآمدی.
اسکاندالهای شرکتی. فشار برای دستیابی به اهداف مالی کوتاهمدت منجر به تقلبهای حسابداری و دیگر تخلفات اخلاقی در بسیاری از شرکتها، از جمله انرون، ورلدکام و در نهایت خود جنرال الکتریک شد.
هزینههای بلندمدت. تمرکز بر ارزش سهامداران و نتایج کوتاهمدت به قیمت:
- سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه.
- آموزش و توسعه کارکنان.
- ابتکارات مسئولیت اجتماعی شرکتی.
- برنامهریزی استراتژیک بلندمدت.
9. برخی شرکتها و رهبران اکنون رویکرد ولش را رد میکنند
"اگر میخواهید بازده سهامداران خود را حداکثر کنید، به طور خودکار به یک مدل کسبوکار مسئولانه ESG و چند ذینفعه منجر میشود."
سرمایهداری ذینفعان. تعداد فزایندهای از رهبران کسبوکار و شرکتها به رویکردی متعادلتر که منافع چندین ذینفع را در نظر میگیرد، نه فقط سهامداران، روی آوردهاند. این شامل:
- یونیلیور تحت رهبری پل پولمن، که ارائه راهنماییهای فصلی را متوقف کرد و بر پایداری تمرکز کرد.
- پیپال تحت رهبری دن شولتز، که دستمزدها را افزایش داد و مزایای بهتری برای کارگران کمدرآمد فراهم کرد.
- بیانیه 2019 گروه تجاری در مورد هدف یک شرکت، که بر منافع ذینفعان تأکید کرد.
تمرکز بر بلندمدت. برخی شرکتها ایجاد ارزش بلندمدت را بر نتایج کوتاهمدت ترجیح میدهند، از جمله:
- تمایل آمازون به چشمپوشی از سود برای سالها به منظور افزایش سهم بازار.
- سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر و شیوههای کسبوکار پایدار توسط شرکتهایی مانند پاتاگونیا.
توانمندسازی کارگران. درخواستهای فزایندهای برای افزایش نمایندگی کارگران در هیئتمدیرههای شرکتی و ترتیبات تقسیم سود وجود دارد.
10. حرکت به فراتر از ولشیسم نیازمند تغییرات سیستمی و اولویتهای جدید است
"برای ایجاد یک اقتصاد جدید، به یک چارچوب جدید برای موفقیت نیاز داریم."
تغییرات سیاستی. پرداختن به تأثیرات منفی ولشیسم ممکن است نیازمند اقدام دولت باشد، از جمله:
- افزایش حداقل دستمزد.
- تقویت اجرای قوانین ضد انحصار.
- اصلاح قوانین حاکمیت شرکتی.
- تغییر سیاستهای مالیاتی برای جلوگیری از کسب سودهای کوتاهمدت.
اصلاحات شرکتی. شرکتها میتوانند اقداماتی برای متعادل کردن اولویتهای خود انجام دهند، از جمله:
- پیوند دادن جبران خسارت مدیران به معیارهای عملکرد بلندمدت.
- سرمایهگذاری بیشتر در آموزش و توسعه کارکنان.
- در نظر گرفتن تأثیرات زیستمحیطی و اجتماعی در تصمیمگیری.
- افزایش شفافیت در گزارشهای مالی.
تغییر فرهنگی. حرکت به فراتر از ولشیسم همچنین نیازمند تغییر در نحوهی دیدگاه جامعه به نقش کسبوکار و اندازهگیری موفقیت است. این شامل:
- بازتعریف هدف شرکتها فراتر از حداکثر کردن سود.
- جشن گرفتن رهبران کسبوکار که منافع ذینفعان را در اولویت قرار میدهند.
- تشویق تفکر بلندمدت در سرمایهگذاری و استراتژی کسبوکار.
آخرین بهروزرسانی::
FAQ
What's The Man Who Broke Capitalism about?
- Focus on Jack Welch: The book examines Jack Welch's tenure as CEO of General Electric and his significant impact on American capitalism.
- Critique of Shareholder Primacy: It critiques Welch's focus on maximizing shareholder value, which led to negative consequences for employees and communities.
- Legacy and Consequences: The book explores the long-term effects of Welch's strategies, including the decline of the middle class and corporate responsibility.
Why should I read The Man Who Broke Capitalism?
- Understanding Modern Capitalism: It provides insights into the evolution of corporate America and the roots of current economic challenges.
- Lessons from Leadership: Readers can learn from Welch's leadership style, understanding both its successes and societal harms.
- Relevance to Current Issues: The book addresses themes like corporate accountability and economic inequality, which are highly relevant today.
What are the key takeaways of The Man Who Broke Capitalism?
- Definition of Welchism: Welchism is a corporate philosophy prioritizing shareholder profits, often at the expense of employees and ethics.
- Impact of Downsizing: Welch's downsizing strategies altered employer-employee relationships, leading to job insecurity.
- Financialization of Corporations: Welch's focus on financial engineering over manufacturing has had lasting economic implications.
How did Jack Welch's leadership style influence corporate America?
- Shareholder Value Focus: Welch's emphasis on shareholder value became a guiding principle for many corporations.
- Aggressive Cost-Cutting: His tactics, including mass layoffs, were widely adopted, contributing to job insecurity.
- Competitive Corporate Culture: Welch fostered a cutthroat environment, leading to stress and insecurity among workers.
What is the "rank and yank" method described in The Man Who Broke Capitalism?
- Performance Evaluation System: This method involved ranking employees and firing the bottom 10 percent annually.
- Impact on Morale: It created a transactional view of work, leading to insecurity and reduced morale.
- Widespread Adoption: Many companies emulated this method, prioritizing profits over employee well-being.
How did Welch's approach to financialization affect GE?
- Shift to Finance: Welch transformed GE into a financial powerhouse, emphasizing financial engineering.
- Risks of Financialization: This shift introduced substantial risks, evident during the 2008 financial crisis.
- Long-Term Consequences: The focus on financialization led to a culture of short-termism, affecting stability.
What are the societal implications of Welchism as discussed in The Man Who Broke Capitalism?
- Erosion of the Middle Class: Welchism contributed to the decline of the middle class and growing economic inequality.
- Corporate Accountability Issues: The focus on shareholder value led to a lack of accountability and unethical practices.
- Impact on Worker Rights: Welch's strategies weakened labor unions and workers' rights, leading to a precarious workforce.
How did Welch's legacy continue to influence CEOs after his retirement?
- Continued Adoption of Welchism: Many CEOs continued to implement Welch's strategies, perpetuating cost-cutting and shareholder primacy.
- Challenges for Successors: Successors struggled to replicate Welch's success, facing backlash for aggressive tactics.
- Shift in Corporate Culture: Welch's legacy led to a culture prioritizing short-term gains over sustainability.
What are the criticisms of Welch's management style in The Man Who Broke Capitalism?
- Ruthlessness and Lack of Empathy: Welch's aggressive tactics fostered a toxic work environment and eroded loyalty.
- Short-Term Focus: His emphasis on immediate profits led to a lack of investment in innovation and growth.
- Ethical Concerns: The book highlights ethical issues, including earnings manipulation and prioritizing shareholder value over responsibility.
How does The Man Who Broke Capitalism connect Welch's practices to current economic issues?
- Income Inequality: Welch's focus on shareholder value is linked to growing income inequality, benefiting the wealthy.
- Corporate Accountability: The lack of accountability has led to public distrust of big business.
- Impact of COVID-19: The pandemic exposed worker vulnerabilities, underscoring the need for stakeholder capitalism.
What are some examples of companies that embody Welchism today?
- Amazon: The book discusses Amazon's focus on efficiency and profits, often at the expense of employee well-being.
- Boeing: Boeing's management decisions, prioritizing profits over safety, are presented as a consequence of Welchism.
- Kraft Heinz: The company's focus on cost-cutting and financialization has led to challenges like declining sales.
How does the author propose to move beyond Welchism?
- Adopting Stakeholder Capitalism: Gelles advocates for prioritizing the interests of all stakeholders, not just shareholders.
- Policy Changes: Systemic reforms like raising the minimum wage and capping executive compensation are necessary.
- Corporate Responsibility: Companies should focus on long-term growth and sustainability rather than short-term profits.
نقد و بررسی
کتاب مردی که سرمایهداری را شکست نظرات متفاوتی را به خود جلب کرده است. برخی از منتقدان به نقد شیوههای مخرب کسبوکار جک ولش و تأثیرات ماندگار آن بر اقتصاد شرکتی آمریکا اشاره میکنند. این منتقدان تحلیل کتاب را در مورد چگونگی تمرکز ولش بر ارزش سهامداران و سودهای کوتاهمدت که منجر به از دست رفتن گسترده شغلها و نابرابری اقتصادی شده، مورد تحسین قرار میدهند. با این حال، برخی از بررسیکنندگان معتقدند که کتاب بهطرز غیرمنصفانهای جانبدارانه است و فاقد ظرافتهای لازم میباشد و ادعا میکنند که این کتاب روندهای اقتصادی پیچیده را بیش از حد سادهسازی کرده است. با وجود این انتقادات، بسیاری از خوانندگان کتاب را روشنگر و مرتبط با چالشهای اقتصادی کنونی مییابند.
Similar Books









