Searching...
فارسی
EnglishEnglish
EspañolSpanish
简体中文Chinese
FrançaisFrench
DeutschGerman
日本語Japanese
PortuguêsPortuguese
ItalianoItalian
한국어Korean
РусскийRussian
NederlandsDutch
العربيةArabic
PolskiPolish
हिन्दीHindi
Tiếng ViệtVietnamese
SvenskaSwedish
ΕλληνικάGreek
TürkçeTurkish
ไทยThai
ČeštinaCzech
RomânăRomanian
MagyarHungarian
УкраїнськаUkrainian
Bahasa IndonesiaIndonesian
DanskDanish
SuomiFinnish
БългарскиBulgarian
עבריתHebrew
NorskNorwegian
HrvatskiCroatian
CatalàCatalan
SlovenčinaSlovak
LietuviųLithuanian
SlovenščinaSlovenian
СрпскиSerbian
EestiEstonian
LatviešuLatvian
فارسیPersian
മലയാളംMalayalam
தமிழ்Tamil
اردوUrdu
The Melting Point

The Melting Point

High Command and War in the 21st Century
توسط Kenneth F. McKenzie 2024 360 صفحات
4.37
115 امتیازها
گوش دادن
Try Full Access for 7 Days
Unlock listening & more!
Continue

نکات کلیدی

۱. بار سنگین و منحصر به فرد فرمانده رزمی

تنها فرمانده رزمی است که بر مرز تصمیم‌گیری و اجرا ایستاده است.

موقعیتی بی‌نظیر. فرماندهان رزمی در نقطه‌ی حساسی قرار دارند که سیاست‌گذاری و عملیات نظامی به هم می‌رسند. آن‌ها به رهبران عالی‌رتبه‌ی غیرنظامی در زمینه‌ی استراتژی و گزینه‌ها مشورت می‌دهند و سپس مسئولیت نهایی اجرای این تصمیمات را بر عهده دارند؛ یعنی اراده‌ی سیاسی را به نتایج ملموس در میدان نبرد تبدیل می‌کنند. این نقش دوگانه، آن‌ها را از رؤسای نیروهای مسلح یا رئیس ستاد مشترک متمایز می‌سازد که در زنجیره‌ی فرماندهی عملیات قرار ندارند.

خلق و خو اهمیت دارد. ویژگی‌های شخصی فرمانده در این «نقطه‌ی ذوب جنگ» بسیار تعیین‌کننده است. در لحظاتی که فشار شدید، عدم قطعیت و احتمال از دست دادن جان‌ها وجود دارد، خلق و خوی فرمانده—چه جسور، مردد، عاقل یا فلج‌شده باشد—به طور عمیقی بر موفقیت یا شکست مأموریت‌ها و سرنوشت نیروهای تحت فرمانش تأثیر می‌گذارد.

مسئولیت اجرا. اگرچه سیاست‌ها در بالاترین سطوح تعیین می‌شوند، فرمانده رزمی کسی است که باید آن‌ها را عملی کند. این شامل بسیج نیروها، مدیریت لجستیک پیچیده، هماهنگی با متحدان و اتخاذ تصمیمات لحظه‌ای در محیط‌های پویا است، در حالی که مسئولیت نتایج، چه خوب و چه بد، بر دوش اوست.

۲. مواجهه با ایران: بازدارندگی و تشدید تنش

ایرانی‌ها از این تجربه درسی گرفتند که باورشان را تقویت کرد: ایالات متحده بی‌اراده است.

بازدارندگی از دست رفته. در سال ۲۰۱۹، اطلاعات حاکی از آن بود که ایران در حال برنامه‌ریزی حملاتی است که نشان می‌داد بازدارندگی شکست خورده است. سال‌ها کاهش نیروهای آمریکا و اعلام‌های عمومی درباره‌ی تغییر تمرکز از خاورمیانه، ایران را جسور کرد و باعث شد باور کند که آمریکا اراده‌ی لازم برای پاسخ قاطع به تحریکات را ندارد.

چرخه‌ی تشدید. ایران حملاتی به کشتی‌ها و زیرساخت‌ها آغاز کرد که به حملات سپتامبر ۲۰۱۹ به تأسیسات نفتی عربستان سعودی انجامید. پاسخ آمریکا محتاطانه بود و بیشتر بر تنظیم مواضع نیروها تمرکز داشت تا تلافی مستقیم. این واکنش نه چندان قاطع، باور ایران به بی‌ارادگی آمریکا را تقویت کرد و احتمالاً به اقدامات تهاجمی بیشتر دامن زد.

توانمندی‌های ایران. ایران دارای زرادخانه‌ای قدرتمند از سلاح‌های نامتقارن، به ویژه موشک‌های بالستیک، موشک‌های کروز زمین‌پایه و پهپادهاست. تا سال ۲۰۱۹، این توانمندی‌ها به ایران امکان «برتری آتش» نسبت به همسایگان منطقه‌ای را می‌داد و استراتژی جنگ آتش را برای هدف قرار دادن زیرساخت‌های حیاتی و مراکز جمعیتی به کار می‌گرفت؛ رویکردی که با هدف وارد آوردن درد و تحمیل نتایج سیاسی مطلوب طراحی شده بود.

۳. حمله به سلیمانی: اقدامی ضروری با ریسک بالا

خودبزرگ‌بینی‌اش با شهرت بین‌المللی‌اش به شدت افزایش یافت و مغرور شد، باور داشت که آمریکا هرگز او را هدف قرار نخواهد داد.

شخصیتی محوری. قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس، معمار شبکه‌های نیابتی منطقه‌ای ایران و مسئول مستقیم حملات به نیروهای آمریکایی بود. مدیریت دقیق و ارتباط مستقیم او با رهبر معظم، او را برای فعالیت‌های مخرب ایران حیاتی ساخته بود، در حالی که شهرت عمومی‌اش باعث شده بود در امنیت شخصی خود اعتماد به نفس بیش از حد پیدا کند.

تنش‌های رو به افزایش. سلسله‌ای از حملات موشکی توسط شبه‌نظامیان مورد حمایت ایران در عراق، که به کشته شدن یک پیمانکار آمریکایی در دسامبر ۲۰۱۹ انجامید، واکنش آمریکا را ضروری ساخت. در حالی که حملات اولیه زیرساخت‌های شبه‌نظامیان را هدف قرار داد، تصمیم در بالاترین سطوح گرفته شد که در صورت فراهم شدن فرصت، سلیمانی هدف قرار گیرد.

ریسک حساب‌شده. حمله به سلیمانی در ژانویه ۲۰۲۰ تصمیمی با ریسک بالا بود. حذف یک رهبر کلیدی دشمن، در عین حال خطر واکنش گسترده ایران را به همراه داشت. ارزیابی این بود که ایران پاسخ خواهد داد، اما احتمالاً نه با جنگ تمام‌عیار؛ دیدگاهی که در دولت آمریکا به طور کامل پذیرفته نشده بود. حمله موشکی ایران به پایگاه هوایی العدید، هرچند تلفات فوری نداشت، توانایی و تمایل ایران به پاسخ مستقیم را نشان داد.

۴. پایان خلافت داعش: موفقیت تاکتیکی، نه شکست استراتژیک

رهبری داعش همیشه اولویت بالایی برای حفظ جان خود داشت و هیچ نگرانی از رها کردن سربازان پیاده برای مردن نداشت در حالی که خود به دنبال نجات بودند.

خلافت شکست خورد. تا اوایل ۲۰۱۹، نیروهای آمریکا و ائتلاف، با حمایت شرکای محلی مانند نیروهای دموکراتیک سوریه، خلافت فیزیکی داعش در عراق و سوریه را به طور نظامی شکست داده بودند. این دستاوردی تاکتیکی مهم بود که حاصل سال‌ها تلاش بود، اما سازمان و رهبری آن را از بین نبرد.

پراکنده شدن رهبری. با کاهش قلمرو، رهبران داعش از جمله ابوبکر البغدادی، بقای خود را در اولویت قرار دادند و به مناطق دیگر، به ویژه شمال غرب سوریه، پراکنده شدند. این نشان‌دهنده‌ی واقع‌گرایی بی‌رحمانه و تعهد آن‌ها به ادامه مبارزه از راه‌های دیگر بود، نه ایستادگی نهایی.

پایان بغدادی. با تلاش‌های مستمر اطلاعاتی، بغدادی در شمال غرب سوریه شناسایی شد. عملیاتی پیچیده در اکتبر ۲۰۱۹ برنامه‌ریزی و اجرا شد که توانمندی نیروهای ویژه آمریکا و اهمیت برنامه‌ریزی دقیق را به نمایش گذاشت و به مرگ بغدادی به وسیله خودکشی انجامید؛ پایانی ترسناک اما حذف یک چهره کلیدی.

۵. خروج از افغانستان: پایان دردناک و سیاسی

تعیین تاریخ، اشتباهی استراتژیک بزرگ بود که طالبان را جان تازه‌ای بخشید و در عین حال دولت افغانستان را تضعیف کرد.

ضرورت سیاسی. هر دو دولت ترامپ و بایدن هدف سیاسی روشنی داشتند: پایان دادن به حضور نظامی آمریکا در افغانستان. این منجر به توافق آمریکا و طالبان در فوریه ۲۰۲۰ شد که تاریخ خروج را مشخص کرد؛ تصمیمی که دولت و ارتش افغانستان را به شدت تضعیف و طالبان را تقویت کرد.

نادیده گرفتن شرایط. اگرچه توافق شامل شرایطی برای خروج بر اساس عملکرد طالبان بود، این شرایط در عمل تا حد زیادی نادیده گرفته شد. طالبان به حملات علیه نیروهای افغان ادامه داد و ارتباط کامل با القاعده را قطع نکرد، اما خروج آمریکا ادامه یافت و اعتبار رویکرد مبتنی بر شرایط را زیر سؤال برد.

سقوط سریع. خروج نهایی در ۲۰۲۱، به ویژه تصمیم ترک پایگاه بگرام و فروپاشی سریع دولت و ارتش افغانستان، با سرعت و هرج‌ومرج همراه بود. با وجود هشدارها درباره شکنندگی نیروهای افغان و خطرات خروج سریع، جدول زمانی خروج رعایت شد و به پایانی دردناک و ناپسند برای یک درگیری بیست ساله انجامید.

۶. روابط مدنی-نظامی: اولویت پایدار کنترل غیرنظامیان

در یک دموکراسی، غیرنظامیان حق اشتباه دارند.

اصل بنیادین. کنترل غیرنظامیان بر ارتش، سنگ بنای جمهوری آمریکا است. اگرچه اختلاف و تنش بین رهبران غیرنظامی و فرماندهان نظامی اجتناب‌ناپذیر و حتی سالم است، در نهایت ارتش خدمتگزار و مجری تصمیمات مقامات غیرنظامی منتخب و منصوب است.

مشورت در برابر تصمیم. رهبران نظامی بهترین مشورت حرفه‌ای خود را بر اساس تخصص فنی و تجربه عملیاتی ارائه می‌دهند، اما رهبران غیرنظامی ملزم به پذیرش آن نیستند. آن‌ها باید توصیه‌های نظامی را در برابر ملاحظات سیاسی، اقتصادی و دیپلماتیک گسترده‌تر بسنجند و تصمیماتشان، حتی اگر از نظر نظامی استراتژیک نادرست به نظر برسد، نهایی است.

مدیریت تنش. این رابطه نیازمند اعتماد، ارتباط روشن و احترام متقابل است. چالش‌ها زمانی بروز می‌کند که رهبری غیرنظامی فاقد تجربه باشد، ملاحظات سیاسی بر منطق استراتژیک غلبه کند یا راهنمایی سیاستی واضحی وجود نداشته باشد که منجر به سردرگمی و ناکارآمدی در صفوف نظامی مسئول اجرا شود.

۷. اهمیت برنامه‌ریزی، سازگاری و ریسک

هیچ برنامه‌ای پس از برخورد با نیروی اصلی دشمن سالم نمی‌ماند.

برنامه‌ریزی حیاتی است. برنامه‌ریزی دقیق برای عملیات نظامی ضروری است و چارچوبی برای اقدام فراهم می‌کند و چالش‌های احتمالی را پیش‌بینی می‌کند. اما برنامه‌ها ثابت نیستند؛ باید با واقعیت‌های پویا در میدان نبرد و اقدامات دشمن سازگار شوند.

سازگاری کلیدی است. فرماندهان باید توانایی تغییر سریع برنامه‌ها را در صورت تغییر شرایط داشته باشند. این نیازمند درک عمیق از محیط عملیاتی، توانمندی‌های نیروهای خودی و دشمن و توان تصمیم‌گیری به موقع تحت فشار است که اغلب بر پایه کارهای مقدماتی در مرحله برنامه‌ریزی استوار است.

درک ریسک. عملیات نظامی ذاتاً با ریسک همراه است. فرماندهان باید این ریسک‌ها را به وضوح به رهبران غیرنظامی منتقل کنند. ریسک فقط ارزیابی دوگانه بالا یا پایین نیست؛ بلکه شامل شناسایی تهدیدهای خاص، تعیین کسانی که ریسک را متحمل می‌شوند (یگان‌ها، افراد، اهداف) و درک ماهیت زمانی آن است. در نهایت، رهبران غیرنظامی تصمیم می‌گیرند کدام ریسک‌ها برای دستیابی به اهداف سیاستی قابل قبول است.

۸. مدیریت تنش بین‌دستگاهی و مداخلات سیاسی

هر کسی که فکر می‌کند بین محاسبات سیاسی و ملاحظات استراتژیک در بالاترین سطوح تصمیم‌گیری ملی جدایی واضحی وجود دارد، ساده‌لوح است.

سیاست و استراتژی در هم تنیده‌اند. در بالاترین سطوح دولت، ملاحظات سیاسی از تصمیمات استراتژیک جدا نیستند. فرماندهان باید این واقعیت را درک کنند و در فرآیند پیچیده بین‌دستگاهی حرکت کنند، جایی که منافع متضاد و الزامات سیاسی اغلب سیاست و راهنمایی عملیاتی را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

چالش‌های بین‌دستگاهی. امنیت ملی مؤثر نیازمند هماهنگی بی‌وقفه بین وزارتخانه‌ها و سازمان‌های دولتی است. با این حال، رقابت‌های حوزه‌ای، برنامه‌های متضاد، فقدان اعتماد و ارتباط ضعیف می‌تواند تنش‌های قابل توجهی ایجاد کند و توسعه و اجرای استراتژی منسجم را مختل سازد، همان‌طور که در پایان پرآشوب دولت ترامپ دیده شد.

تأثیر مداخلات. مداخلات سیاسی، به ویژه زمانی که از واقعیت‌های عملیاتی بی‌اطلاع یا ناشی از مصلحت‌های کوتاه‌مدت باشد، می‌تواند اثربخشی نظامی را تضعیف و روابط با متحدان را آسیب بزند. فرماندهان باید حرفه‌ای باقی بمانند و بر اجرای دستورات قانونی تمرکز کنند، حتی زمانی که با دستورهای متناقض یا نادرست مواجه شوند.

۹. تهدید پایدار افراط‌گرایی خشونت‌آمیز

داعش خراسان و القاعده نیز حضور طولانی‌مدتی در منطقه خواهند داشت.

تهدید مداوم. با وجود تلاش‌های گسترده ضدتروریستی و شکست خلافت فیزیکی داعش، سازمان‌های افراطی خشونت‌آمیز مانند داعش خراسان و القاعده همچنان تهدیدی پایدار در منطقه فرماندهی مرکزی آمریکا هستند. این گروه‌ها سازگار می‌شوند، پراکنده می‌شوند و از بی‌ثباتی بهره می‌برند تا توانمندی و قصد حمله خود را حفظ کنند.

پناهگاه و حمایت. خروج از افغانستان توانایی گروه‌هایی مانند القاعده را برای یافتن پناهگاه و حمایت، حتی تحت حکومت طالبان، نشان داد. این چالش مبارزه با تروریسم بدون حضور مستمر و شرکای محلی قابل اعتماد را برجسته می‌کند و عملیات‌های فراتر از افق را دشوار و کم‌اثر می‌سازد.

تکامل تاکتیک‌ها. گروه‌های افراطی به تکامل تاکتیک‌های خود ادامه می‌دهند، از ابزارهای نامتقارن مانند پهپادها استفاده می‌کنند و از فضاهای بدون حاکمیت بهره می‌برند. مقابله با این وضعیت نیازمند تلاش‌های اطلاعاتی مستمر، استراتژی‌های سازگار و همکاری بین‌المللی است، با درک این که اقدام نظامی به تنهایی برای رفع ریشه‌های افراط‌گرایی کافی نیست.

۱۰. آینده خاورمیانه و رقابت جهانی

جنگ بعدی، حتی اگر منطقه‌ای باشد، تأثیرات جهانی خواهد داشت.

چشم‌انداز در حال تغییر. خاورمیانه منطقه‌ای با اهمیت استراتژیک پایدار است که با قدرت رو به رشد ایران، بازگشت بازیگران دولتی مانند سوریه و تهدید مداوم افراط‌گرایی مشخص می‌شود. تغییر تمرکز آمریکا به رقابت قدرت‌های بزرگ با چین و روسیه، نگرانی شرکای منطقه‌ای را برانگیخته که درباره تعهد بلندمدت آمریکا تردید دارند.

رقابت قدرت‌های بزرگ. این منطقه صحنه رقابت جهانی است، جایی که چین نفوذ اقتصادی و احتمالاً نظامی خود را گسترش می‌دهد و روسیه به دنبال نمایش قدرت است. مدیریت این وضعیت نیازمند رویکردی ظریف از سوی آمریکا است که تعادل بین خواسته‌های متضاد را حفظ کرده و از ابزارهای دیپلماتیک و اقتصادی در کنار حضور نظامی بهره گیرد.

درگیری‌های آینده. درگیری‌های آینده در منطقه احتمالاً با استفاده گسترده از سلاح‌های نامتقارن، حوزه‌های اطلاعاتی و سایبری مورد مناقشه و حتی احتمالاً مؤلفه هسته‌ای همراه خواهد بود. آمریکا باید توانمندی‌ها و مواضع خود را برای بازدارندگی و در صورت لزوم پیروزی در این محیط امنیتی پیچیده و در حال تحول تطبیق دهد.

آخرین به‌روزرسانی::

نقد و بررسی

4.37 از 5
میانگین از 115 امتیازات از Goodreads و Amazon.

کتاب «نقطه ذوب» عمدتاً با بازخوردهای مثبت مواجه شده است و خوانندگان از دیدگاه‌های مک‌کنزی درباره رهبری نظامی و رویدادهای اخیر مانند خروج نیروها از افغانستان و حمله به سلیمانی استقبال کرده‌اند. بسیاری از صراحت او در بیان مسائل مربوط به فرماندهی عالی و روابط میان نیروهای نظامی و دولت قدردانی می‌کنند. با این حال، برخی نقدها به تمرکز محدود کتاب بر ایران و فقدان دیدگاه راهبردی اشاره دارند. این اثر به‌خاطر شرح دقیق عملیات‌های فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) و تجربیات شخصی مک‌کنزی ارزشمند شمرده می‌شود، هرچند چند منتقد به ماهیت فنی کتاب و احتمال وجود سوگیری در ارزیابی‌های خودنوشت او اشاره کرده‌اند.

Your rating:
4.77
6 امتیازها

درباره نویسنده

کنت اف. مک‌کنزی، ژنرال بازنشسته نیروی دریایی ایالات متحده، از سال ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۲ فرماندهی فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) را بر عهده داشت. دوران خدمت نظامی او چندین دهه به طول انجامید و در این مدت مسئولیت‌های متعددی در رده‌های رهبری بر عهده داشت. دوره فرماندهی مک‌کنزی در سنتکام همزمان با رویدادهای مهمی در خاورمیانه بود که از جمله آن‌ها می‌توان به کشته شدن رهبر داعش، ابوبکر البغدادی، ترور سردار ایرانی قاسم سلیمانی و خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان اشاره کرد. کتاب او با عنوان «نقطه ذوب» روایت دست اولی از این وقایع و تجربیاتش در رهبری نظامی در بالاترین سطوح ارائه می‌دهد.

Listen
0:00
-0:00
1x
Dan
Andrew
Michelle
Lauren
Select Speed
1.0×
+
200 words per minute
Now playing
The Melting Point
0:00
-0:00
Now playing
The Melting Point
0:00
-0:00
Voice
Speed
Dan
Andrew
Michelle
Lauren
1.0×
+
200 words per minute
Queue
Home
Library
Get App
Create a free account to unlock:
Requests: Request new book summaries
Bookmarks: Save your favorite books
History: Revisit books later
Recommendations: Personalized for you
Ratings: Rate books & see your ratings
100,000+ readers
Try Full Access for 7 Days
Listen, bookmark, and more
Compare Features Free Pro
📖 Read Summaries
All summaries are free to read in 40 languages
🎧 Listen to Summaries
Listen to unlimited summaries in 40 languages
❤️ Unlimited Bookmarks
Free users are limited to 4
📜 Unlimited History
Free users are limited to 4
📥 Unlimited Downloads
Free users are limited to 1
Risk-Free Timeline
Today: Get Instant Access
Listen to full summaries of 73,530 books. That's 12,000+ hours of audio!
Day 4: Trial Reminder
We'll send you a notification that your trial is ending soon.
Day 7: Your subscription begins
You'll be charged on Jun 9,
cancel anytime before.
Consume 2.8x More Books
2.8x more books Listening Reading
Our users love us
100,000+ readers
"...I can 10x the number of books I can read..."
"...exceptionally accurate, engaging, and beautifully presented..."
"...better than any amazon review when I'm making a book-buying decision..."
Save 62%
Yearly
$119.88 $44.99/year
$3.75/mo
Monthly
$9.99/mo
Try Free & Unlock
7 days free, then $44.99/year. Cancel anytime.
Scanner
Find a barcode to scan

Settings
General
Widget
Loading...