نکات کلیدی
1. واقعیت از طریق دانش بهطور اجتماعی ساخته میشود
استدلالهای اصلی این کتاب در عنوان و زیرعنوان آن نهفته است، بهطوریکه واقعیت بهطور اجتماعی ساخته میشود و جامعهشناسی دانش باید فرآیندهایی را که در این زمینه رخ میدهد، تحلیل کند.
تعریف واقعیت و دانش. واقعیت کیفیت پدیدههایی است که ما آنها را مستقل از اراده خود میشناسیم، در حالی که دانش اطمینان از واقعی بودن این پدیدهها و ویژگیهای خاص آنهاست. جامعهشناسی دانش بررسی میکند که چگونه جوامع آنچه را که واقعی و شناختهشده میدانند، تعیین میکنند و بر فرآیندهای اجتماعی که درک ما از جهان را شکل میدهند، تمرکز دارد.
نسبیت اجتماعی واقعیت. آنچه واقعی تلقی میشود در جوامع و زمینههای اجتماعی مختلف متفاوت است. واقعیت یک راهب تبتی بهطور قابل توجهی با واقعیت یک تاجر آمریکایی متفاوت است و دانش یک مجرم با دانش یک جرمشناس در تضاد است. این نسبیت اجتماعی نیازمند وجود "جامعهشناسی دانش" است تا تحلیل کند که چگونه واقعیتها و سیستمهای دانش خاص به زمینههای اجتماعی معین مرتبط هستند.
ساخت واقعیت. جامعهشناسی دانش نه تنها تنوع دانش در جوامع را بررسی میکند، بلکه فرآیندهایی را که هر مجموعهای از دانش بهطور اجتماعی بهعنوان واقعیت تثبیت میشود، نیز مورد بررسی قرار میدهد. این علم بررسی میکند که چگونه دانش در موقعیتهای اجتماعی توسعه، انتقال و حفظ میشود و منجر به شکلگیری واقعیتی میشود که برای افراد در یک جامعه بهطور طبیعی پذیرفته شده است.
2. دانش روزمره ادراکات ما را شکل میدهد
دانش معمولی، دانشی است که من با دیگران در روالهای عادی و بدیهی زندگی روزمره به اشتراک میگذارم.
واقعیت پذیرفتهشده. زندگی روزمره بهعنوان یک جهان منسجم خود را ارائه میدهد که توسط افراد تفسیر میشود و برای آنها معنادار است. این واقعیت توسط اعضای عادی جامعه بهطور طبیعی پذیرفته میشود و پایهگذار اعمال و افکار آنهاست. جامعهشناس هدفش درک این واقعیت بهگونهای است که تجربه میشود و سوالات مربوط به اعتبار نهایی آن را کنار میگذارد.
سازماندهی واقعیت. واقعیت زندگی روزمره حول "اینجا"ی بدنهای ما و "اکنون"ی که در آن هستیم، سازماندهی میشود. این واقعیت بهطور فضایی و زمانی ساختار یافته است و درجات مختلفی از نزدیکی و دوری را شامل میشود. زبان نقش مهمی در تعیین مختصات زندگی ما ایفا میکند و آن را با اشیاء معنادار و تعاملات اجتماعی پر میکند.
بینموضوعی و عقل سلیم. زندگی روزمره بهطور ذاتی بینموضوعی است و با دیگرانی که نیز درک میکنند، به اشتراک گذاشته میشود. این درک مشترک دانش عقل سلیم را تشکیل میدهد که بهطور طبیعی پذیرفته میشود و نیازی به تأیید اضافی ندارد. این دانش پایهگذار تعاملات اجتماعی و ارتباطات است.
3. تعامل اجتماعی واقعیت را تقویت میکند
در موقعیتهای رو در رو، دیگری بهطور زندهای در حالتی مشترک به من ارائه میشود.
ملاقاتهای رو در رو. مهمترین تجربه از دیگران در موقعیتهای رو در رو رخ میدهد، جایی که افراد بهطور متقابل حاضر و بیپرده هستند. این محیط اجازه میدهد تا تبادل مداوم معانی ذهنی صورت گیرد و موضوعیت دیگری بهطور زنده در دسترس باشد. الگوهای تیپیکال برای درک و تعامل با دیگران استفاده میشود، اما این الگوها انعطافپذیر و قابل تغییر از طریق مذاکره مداوم هستند.
تیپسازی و ناشناسی. تیپسازیهای تعامل اجتماعی بهطور فزایندهای ناشناس میشوند وقتی که از موقعیتهای رو در رو دور میشوند. در حالی که ملاقاتهای مستقیم اجازه فردیسازی را میدهند، روابط دورتر به دستههای وسیعتر و انتزاعیتر متکی هستند. ساختار اجتماعی مجموع این تیپسازیها و الگوهای تکراری تعامل است که آنها ایجاد میکنند.
ساختار اجتماعی و تعامل. ساختار اجتماعی از تیپسازیها و الگوهای تعاملی که افراد در زندگی روزمره خود توسعه میدهند، شکل میگیرد. این الگوها، چه در روابط نزدیک و چه در ملاقاتهای ناشناس، نحوه درک و تعامل ما با جهان اجتماعی را شکل میدهند و واقعیت وجود مشترک ما را تقویت میکنند.
4. زبان دانش را عینیت میبخشد و منتقل میکند
زبان، که میتوان آن را بهعنوان یک سیستم نشانههای صوتی تعریف کرد، مهمترین سیستم نشانهای در جامعه انسانی است.
عینیت از طریق زبان. بیان انسانی از طریق محصولات فعالیت انسانی، از جمله نشانهها، عینیت مییابد که بهعنوان نشانههایی از معانی ذهنی عمل میکنند. زبان، بهعنوان یک سیستم نشانههای صوتی، مهمترین عینیت است که اجازه میدهد ارتباطی فراتر از "اینجا و اکنون" برقرار شود. این زبان امکان انباشت، حفظ و انتقال مقادیر زیادی از دانش را در طول نسلها فراهم میکند.
زبان و تعامل متقابل. در موقعیتهای رو در رو، زبان دارای یک تعامل متقابل منحصر به فرد است که با نیتهای ذهنی گفتوگوکنندگان همزمان میشود. این نزدیکی بینموضوعی معانی را بهطور عینی در دسترس قرار میدهد و واقعیت آنها را تقویت میکند. زبان ذهنیت را بلورین و تثبیت میکند و آن را برای گوینده و شنونده "واقعیتر" میسازد.
فراگذری و یکپارچگی. زبان "اینجا و اکنون" را فرا میگذارد و مناطق مختلفی را در زندگی روزمره به هم پیوند میزند و آنها را به یک کل معنادار یکپارچه میکند. این زبان نمادهایی میسازد که بهطور بسیار انتزاعی از تجربه روزمره جدا شدهاند، اما قادرند بهطور "بازگردانده شده" بر زندگی روزمره تأثیر بگذارند. این قدرت زبان را برای ساخت اجتماعی واقعیت ضروری میسازد.
5. نهادها نظم اجتماعی عینی را فراهم میکنند
نهادسازی زمانی رخ میدهد که یک تیپسازی متقابل از اعمال عادتزده توسط انواع بازیگران وجود داشته باشد.
عادتزایی و تیپسازی. فعالیت انسانی تحت تأثیر عادتزایی قرار میگیرد، جایی که اعمال تکراری به الگوهای خاصی تبدیل میشوند. نهادسازی زمانی رخ میدهد که این اعمال عادتزده بهطور متقابل توسط انواع بازیگران تیپسازی شوند. این بدان معناست که نهادها تیپسازیهای مشترکی هستند که اعمال و بازیگران را تعریف میکنند و حس نظم و پیشبینیپذیری را فراهم میآورند.
تاریخمندی و کنترل. نهادها تاریخی دارند که در طول زمان از طریق تجربیات مشترک شکل میگیرد. آنها همچنین بر رفتار انسانی کنترل اعمال میکنند و الگوهای از پیش تعیینشدهای را تعیین میکنند که رفتار را به سمت جهات خاصی هدایت میکنند. این کنترل در ذات نهادسازی نهفته است و قبل از هر مکانیزم خاصی از تحریمها وجود دارد.
عینیت و انتقال. با انتقال نهادها به نسلهای جدید، آنها عینیت پیدا میکنند و فراتر از افرادی که آنها را تجسم میکنند، وجود دارند. این عینیت "غلیظ" و "سخت" میشود و بهعنوان یک واقعیت خارجی و قهری به افراد مواجه میشود. انتقال نهادها نیاز به مشروعیت دارد و نظم نهادی را برای اعضای جدید توضیح و توجیه میکند.
6. مشروعیت واقعیت اجتماعی را حفظ میکند
مشروعیت این فرآیند "توضیح" و توجیه است.
توضیح و توجیه. مشروعیت فرآیند توضیح و توجیه نظم نهادی است که اعتبار شناختی و کرامت هنجاری به الزامات عملی آن میدهد. این فرآیند، فرآیندهای نهادی مختلف را به یک کل منسجم یکپارچه میکند و جهان اجتماعی را بهطور عینی در دسترس و بهطور ذهنی قابل قبول میسازد.
سطوح مشروعیت. مشروعیت در سطوح مختلفی رخ میدهد، از تأییدهای ساده تا نظریههای صریح و جهانهای نمادین. جهانهای نمادین سیستمهای جامع معنایی هستند که تمام جنبههای نظم نهادی را یکپارچه میکنند و چارچوبی برای درک بیوگرافی فردی و تاریخ اجتماعی فراهم میآورند.
جهانهای نمادین و نظم. جهانهای نمادین نظم را برای درک ذهنی تجربه بیوگرافی فراهم میکنند و حوزههای مختلف واقعیت را یکپارچه میسازند و آنها را قابل فهم میکنند. آنها همچنین نظم نهادی را مشروعیت میبخشند و آن را در یک زمینه کیهانی قرار میدهند و به زندگی روزمره معنا و اهمیت میبخشند.
7. اجتماعیسازی واقعیت عینی را درونی میکند
نهادها در آنجا هستند، خارجی برای او، در واقعیت خود پایدار، چه او بخواهد و چه نخواهد.
درونیسازی و عینیت. اجتماعیسازی فرآیندی است که در آن افراد واقعیت عینی جامعه را درونی میکنند و آن را بهطور ذهنی واقعی میسازند. این شامل درک نهادها بهعنوان واقعیتهای خارجی و قهری است که بهطور مستقل از اراده فرد وجود دارند. بیوگرافی فرد در تاریخ عینی جامعه قرار میگیرد.
اجتماعیسازی اولیه و ثانویه. اجتماعیسازی اولیه، که در دوران کودکی رخ میدهد، اولین و مهمترین فرآیند است که از طریق آن افراد به اعضای جامعه تبدیل میشوند. اجتماعیسازی ثانویه، که پس از آن رخ میدهد، افراد اجتماعیشده را به بخشهای جدیدی از جهان عینی معرفی میکند. هر دو فرآیند شامل درونیسازی دانش، هنجارها و ارزشها هستند.
توزیع اجتماعی دانش. اجتماعیسازی تحت تأثیر توزیع اجتماعی دانش شکل میگیرد، بهطوریکه افراد و گروههای مختلف دارای انواع مختلفی از دانش هستند. این توزیع بر محتوای اجتماعیسازی و موفقیت آن تأثیر میگذارد و همچنین بر شکلگیری هویتهای فردی تأثیر میگذارد.
8. شکلگیری هویت یک فرآیند اجتماعی است
فرد به آنچه که دیگران به او خطاب میکنند، تبدیل میشود.
هویت و تعامل اجتماعی. هویت از دیالکتیک بین فرد و جامعه ناشی میشود که تحت تأثیر فرآیندهای اجتماعی و از طریق روابط اجتماعی حفظ میشود. این هویت با پذیرش نقشها و نگرشهای دیگران مهم شکل میگیرد و دیدگاههای آنها را درونی میکند و آنها را به خود میگیرد.
نقشها و تیپسازیها. نقشها انواع بازیگران در یک زمینه اجتماعی هستند که رفتارهای نهادینهشده را تجسم میکنند و بخشهای خاصی از دانش را میانجیگری میکنند. با بازی کردن نقشها، افراد در جهان اجتماعی شرکت میکنند و با درونیسازی آنها، جهان بهطور ذهنی واقعی میشود. انبار اجتماعی دانش استانداردهایی برای اجرای نقش فراهم میکند که بر رفتار و انتظارات تأثیر میگذارد.
توزیع اجتماعی دانش. توزیع اجتماعی دانش بهصورت ساختاری در مورد آنچه که بهطور کلی مرتبط است و آنچه که تنها به نقشهای خاص مربوط میشود، شکل میگیرد. این توزیع دسترسی فرد به اطلاعات و درک را شکل میدهد و بر هویت و مشارکت او در جامعه تأثیر میگذارد.
9. ارگانیسم و جامعه در یک دیالکتیک درگیر هستند
انسان بهطور بیولوژیکی مقدر شده است که جهانی را با دیگران بسازد و در آن زندگی کند.
مقدربودن بیولوژیکی. انسانها بهطور بیولوژیکی مقدر شدهاند که جهانی را بسازند و در کنار دیگران زندگی کنند، اما شکل خاص این جهان از پیش تعیین نشده است. ارگانیسم انسانی قابل انعطاف و سازگار است و تحت تأثیر نیروهای اجتماعی و فرهنگی قرار میگیرد. این دیالکتیک بین طبیعت و جامعه را ایجاد میکند که هر یک بر دیگری تأثیر میگذارد.
محدودیتهای اجتماعی بر ارگانیسم. جامعه محدودیتهایی بر ارگانیسم تعیین میکند که طول عمر، سلامت و حتی عملکردهای اساسی مانند جنسیت و تغذیه را مشخص میکند. نظم نهادی الگوهای رفتار و تفکری را تحمیل میکند که میتواند امکانات بیولوژیکی را تقویت یا محدود کند.
مقاومت و تحول. ارگانیسم در برابر قالبگیری اجتماعی مقاومت میکند و دیالکتیک داخلی بین زیرساخت بیولوژیکی و هویت اجتماعی تولیدشده را ایجاد میکند. این تنش از طریق مکانیزمهای مختلفی مدیریت میشود، از جمله مشروعیت و کنترل اجتماعی که هدف آن یکپارچهسازی فرد در نظم اجتماعی است.
10. جامعهشناسی دانش نظریه جامعهشناسی را آگاه میسازد
تحلیلهای عینیت، نهادسازی و مشروعیت بهطور مستقیم به مشکلات جامعهشناسی زبان، نظریه عمل اجتماعی و نهادها و جامعهشناسی دین قابل اعمال است.
اهمیت بینرشتهای. جامعهشناسی دانش یک دیدگاه حیاتی برای حوزههای مختلف جامعهشناسی، از جمله جامعهشناسی زبان و دین، نظریه عمل اجتماعی و مطالعه نهادها فراهم میکند. این علم بر اهمیت درک چگونگی شکلگیری پدیدههای اجتماعی از طریق دانش و بالعکس تأکید میکند.
دیدگاه دیالکتیکی. یک دیدگاه دیالکتیکی برای نظریه جامعهشناسی ضروری است که تعامل مداوم بین واقعیت اجتماعی و وجود فردی را شناسایی میکند. این رویکرد از تجسمهای جامعهشناسی و روانشناسی جلوگیری میکند و بر تلاش انسانی برای ساخت واقعیت در تاریخ تأکید میکند.
جامعهشناسی انسانی. جامعهشناسی دانش یک مفهوم انسانی از جامعهشناسی را بهدنبال دارد که جایگاه آن را در میان علوم مربوط به انسان بهعنوان انسان شناسایی میکند. این علم بر اهمیت درک جامعه بهعنوان یک جهان انسانی تأکید میکند که توسط انسانها ساخته شده، توسط انسانها ساکن شده و به نوبه خود انسانها را در یک فرآیند تاریخی مداوم میسازد.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب ساخت اجتماعی واقعیت بهخاطر ایدههای نوآورانهاش در زمینهی چگونگی شکلگیری ادراک ما از واقعیت توسط جامعه، عمدتاً نقدهای مثبتی دریافت کرده است. خوانندگان از بینشهای آن در مورد نهادهای اجتماعی، زبان و شکلگیری دانش قدردانی میکنند. بسیاری این کتاب را چالشبرانگیز اما پاداشدهنده مییابند و به وضوح و مثالهای آن اشاره میکنند. برخی نیز به زبان و مثالهای قدیمی آن انتقاد کردهاند. این کتاب بهعنوان یک متن بنیادی در جامعهشناسی شناخته میشود که به بررسی چگونگی ساخت و حفظ واقعیت اجتماعی توسط افراد و جامعه میپردازد. منتقدان به پیامدهای بالقوه آن برای درک تفاوتهای فرهنگی و ساختارهای قدرت اشاره میکنند.