Searching...
فارسی
EnglishEnglish
EspañolSpanish
简体中文Chinese
FrançaisFrench
DeutschGerman
日本語Japanese
PortuguêsPortuguese
ItalianoItalian
한국어Korean
РусскийRussian
NederlandsDutch
العربيةArabic
PolskiPolish
हिन्दीHindi
Tiếng ViệtVietnamese
SvenskaSwedish
ΕλληνικάGreek
TürkçeTurkish
ไทยThai
ČeštinaCzech
RomânăRomanian
MagyarHungarian
УкраїнськаUkrainian
Bahasa IndonesiaIndonesian
DanskDanish
SuomiFinnish
БългарскиBulgarian
עבריתHebrew
NorskNorwegian
HrvatskiCroatian
CatalàCatalan
SlovenčinaSlovak
LietuviųLithuanian
SlovenščinaSlovenian
СрпскиSerbian
EestiEstonian
LatviešuLatvian
فارسیPersian
മലയാളംMalayalam
தமிழ்Tamil
اردوUrdu
The Wife Drought

The Wife Drought

توسط Annabel Crabb 2014 288 صفحات
4.18
3.9K امتیازها
گوش دادن
Try Full Access for 7 Days
Unlock listening & more!
Continue

نکات کلیدی

۱. زنان شاغل با بحران کمبود «همسر» مواجه‌اند که کمتر به آن پرداخته شده است.

زنان شاغل در وضعیتی پیشرفته، پایدار و مزمن از کمبود همسر به سر می‌برند و هیچ نشانه‌ای از بهبود این وضعیت دیده نمی‌شود.

یک شوخی رایج. ایده‌ی نیاز به «همسر» – یعنی شریکی که مسئولیت‌های خانه را بر عهده بگیرد – در میان زنانی که کار و خانواده را همزمان مدیریت می‌کنند، به شوخی گفته می‌شود. اما نویسنده معتقد است این فقط شوخی نیست؛ بلکه نشان‌دهنده‌ی یک نابرابری واقعی است. داشتن همسری که به‌طور اختصاصی امور خانه را مدیریت کند، سرمایه‌ای قوی برای پیشرفت شغلی است.

مزیتی نابرابر. این مزیت عمدتاً در اختیار مردان است. در حالی که زنان به‌سرعت وارد بازار کار شده‌اند، ساختارهای حمایتی در خانه به همان نسبت تغییر نکرده‌اند. این وضعیت زنان شاغل را در بحران «کمبود همسر» قرار داده است، چرا که آن‌ها از حمایت خانگی که مردان معمولاً دارند، محروم‌اند.

فراتر از انتخاب فردی. بحران «کمبود همسر» صرفاً به انتخاب‌های فردی در روابط مربوط نمی‌شود؛ بلکه مسئله‌ای ساختاری است که ریشه در انتظارات و ساختارهای اجتماعی دارد و مردان را در داشتن شریک خانگی حمایت‌کننده نسبت به زنان در موقعیت بهتری قرار می‌دهد.

۲. پدران شاغل بسیار بیشتر از مادران شاغل دارای شریکی هستند که امور خانه را مدیریت می‌کند.

به عبارت دیگر، پدران شاغل پنج برابر بیشتر از مادران شاغل «همسر» دارند.

آمار کلیدی. تحلیل داده‌های سرشماری استرالیا واقعیتی تلخ را نشان می‌دهد: ۷۶٪ از پدران شاغل تمام‌وقت، شریکی دارند که به‌صورت نیمه‌وقت یا اصلاً کار نمی‌کند (یعنی «همسر»). در مقابل، تنها ۱۵٪ از مادران شاغل تمام‌وقت چنین شریکی دارند.

نابرابری چشمگیر. این بدان معناست که پدران شاغل پنج برابر بیشتر از مادران شاغل، شریکی دارند که مسئولیت اصلی زندگی خانگی را بر عهده دارد. این دسترسی نابرابر به حمایت خانگی، مزیتی آشکار برای مردان در محیط کار فراهم می‌کند و به آن‌ها اجازه می‌دهد تمرکز بیشتری بر حرفه خود داشته باشند.

مزیت ضد رقابتی. نویسنده این وضعیت را مانند سیستمی صنعتی می‌داند که در آن بیشتر کارکنان مرد خودرو دریافت می‌کنند، در حالی که زنان باید با اتوبوس رفت‌وآمد کنند. این امتیاز اقتصادی تأثیر قابل توجهی بر پیشرفت شغلی دارد، اما به ندرت در بحث‌های مربوط به نابرابری‌های محیط کار به آن پرداخته می‌شود.

۳. بحث کار و خانواده باید بر توانمندسازی مردان برای ترک کار تمرکز کند، نه فقط ورود زنان به آن.

چیزی که باورم نمی‌شود این است: چرا پس از دهه‌ها مبارزه، اصلاح، پژوهش و تفکر درباره‌ی چگونگی ورود بهتر زنان به محیط کار، این‌قدر کند متوجه شده‌ایم که گام مهم بعدی، چگونگی خروج مردان از آن است؟

دیدگاهی متفاوت. سال‌ها تمرکز بر شکستن موانع ورود زنان به محیط کار (مانند سقف شیشه‌ای، تبعیض و غیره) بوده است. در حالی که این مهم است، بخش حیاتی دیگری از معادله نادیده گرفته شده: موانعی که مانع خروج یا کاهش ساعات کاری مردان برای مشارکت بیشتر در خانه می‌شود.

سهولت خروج مردان. اگر هدف برابری است، باید به «سهولت خروج» مردان از محیط کار توجه کنیم. نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد بسیاری از مردان، به‌ویژه پدران، خواهان ساعات کاری انعطاف‌پذیرتر یا مرخصی بیشتر هستند، اما کمتر از زنان درخواست می‌کنند.

از دست دادن فرصت‌ها در خانه. با تشویق ساختاری به باقی ماندن در کار تمام‌وقت صرف‌نظر از تغییرات خانوادگی، مردان فرصت‌های مهمی را در خانه از دست می‌دهند. این سیستم نه تنها زنان را در محیط کار متضرر می‌کند، بلکه مردان و کودکان را در خانه نیز آسیب‌پذیر می‌سازد.

۴. قوانین تاریخی به‌صراحت زنان متأهل را از کار منع می‌کردند و نقش‌های سنتی را تقویت می‌نمودند.

هر کارمند زن با ازدواج خود از خدمت در دولت مشترک‌المنافع بازنشسته تلقی می‌شود.

«محدودیت ازدواج». کمتر از پنجاه سال پیش، قوانینی مانند ماده ۴۹ قانون خدمات عمومی دولت مشترک‌المنافع، زنان را ملزم می‌کرد پس از ازدواج از شغل خود استعفا دهند. این قانون که از زمان تأسیس تا سال ۱۹۶۶ برقرار بود، به‌صراحت این باور را تقویت می‌کرد که جایگاه زن پس از ازدواج در خانه است و شوهر باید تأمین‌کننده باشد.

حفاظت از مشاغل مردان. دلیل این قانون جلوگیری از تصاحب مشاغل مردان (که تأمین‌کننده اصلی بودند) یا زنان مجرد بود. بحث‌ها بر «تضاد وظایف» میان مسئولیت‌های خانه و کار حرفه‌ای برای زنان متأهل تأکید داشت.

منبع ملی. این قوانین همسران را به‌عنوان منبعی ملی و ضروری برای حمایت از کارگران مرد و تضمین ثبات خانواده‌ها می‌دیدند. اگرچه این قوانین منسوخ شده‌اند، اما روح آن‌ها هنوز در فرضیاتی که می‌گوید ازدواج مردان ظرفیت کاری‌شان را افزایش می‌دهد و ازدواج زنان آن را کاهش می‌دهد، باقی است.

۵. ازدواج و فرزندآوری تأثیرات اقتصادی متضادی بر حرفه مردان و زنان دارند.

او ۶۰۰ هزار دلار کمتر از زنی بدون فرزند و ۱.۲ میلیون دلار کمتر از یک پدر درآمد خواهد داشت.

مزیت ازدواج برای مردان. برای مردان، ازدواج اغلب «مزیت ازدواج» به همراه دارد که منجر به درآمد بالاتر نسبت به مردان مجرد می‌شود. این تا حدی به دلیل انتخاب (مردان موفق بیشتر ازدواج می‌کنند) و تخصصی شدن (داشتن همسری حمایت‌کننده امکان تمرکز بر حرفه را می‌دهد) است.

مجازات والدگری برای زنان. برای زنان، والدگری معمولاً به مجازات اقتصادی قابل توجهی منجر می‌شود. درآمد مادری که فرزند دارد به‌طور قابل توجهی کمتر از زنان بدون فرزند و پدران است.

  • زن بدون فرزند در مقابل مرد بدون فرزند: درآمد مشابه
  • مادر در مقابل زن بدون فرزند: ۶۰۰ هزار دلار کمتر
  • مادر در مقابل پدر: ۱.۲ میلیون دلار کمتر

فرضیات نابرابر. پژوهش‌ها نشان می‌دهد داشتن فرزند مردان را متعهدتر و شایسته‌تر برای ارتقا نشان می‌دهد، در حالی که برای زنان عکس این تصور وجود دارد. این تفاوت در فرضیات مستقیماً به نتایج اقتصادی نابرابر منجر می‌شود.

۶. زنان به‌طور مداوم کارهای خانگی بدون دستمزد بسیار بیشتری نسبت به مردان انجام می‌دهند، صرف‌نظر از ساعات کاری پرداخت‌شده.

حتی وقتی مادران تمام‌وقت کار می‌کنند، هنوز بیش از دو برابر شوهران شاغل تمام‌وقت خود کارهای خانه انجام می‌دهند: چهل و یک ساعت در هفته در مقابل بیست ساعت.

الگوی جهانی. در کشورهای OECD، زنان به‌طور متوسط دو برابر مردان کارهای خانگی و مراقبت از کودکان بدون دستمزد انجام می‌دهند. در استرالیا، زنان بیش از پنج ساعت در روز و مردان کمتر از سه ساعت صرف این امور می‌کنند.

ثبات مشارکت مردان. داده‌های نظرسنجی استفاده از زمان در استرالیا نشان می‌دهد ساعات کار خانگی مردان تقریباً ثابت است (حدود ۱۵ تا ۲۰ ساعت در هفته) چه تمام‌وقت، نیمه‌وقت یا بدون کار باشند.

انعطاف‌پذیری مشارکت زنان. ساعات کار خانگی زنان بسیار انعطاف‌پذیر است و با افزایش ساعات کاری پرداخت‌شده کاهش می‌یابد، اما همچنان بالاتر از مردان باقی می‌ماند. تولد فرزند به‌طور قابل توجهی ساعات کار خانگی زنان را افزایش می‌دهد، اما تأثیر ناچیزی بر مردان دارد.

  • مادر خانه‌دار: حدود ۴۲ ساعت کار خانگی در هفته
  • مادر شاغل تمام‌وقت: حدود ۲۵ ساعت کار خانگی در هفته
  • مرد متوسط (هر وضعیت کاری): حدود ۱۵ تا ۲۰ ساعت کار خانگی در هفته

۷. کارهای خانگی عمدتاً نامرئی و کم‌ارزش در نظام‌های اقتصادی و حقوقی هستند.

کارهای خانه در شاخص شناخته‌شده‌ترین معیار تولید ناخالص داخلی کشور، یعنی GDP، محاسبه نمی‌شود، در حالی که زنان به‌طور متوسط سی و سه ساعت در هفته آن را انجام می‌دهند.

غیربرآورد در GDP. حجم قابل توجه کارهای خانگی بدون دستمزد که عمدتاً توسط زنان انجام می‌شود، در معیارهای تولید ناخالص داخلی لحاظ نمی‌شود و از این رو از نظر اقتصادی نامرئی است.

چالش‌های ارزش‌گذاری حقوقی. ارزش‌گذاری کارهای خانگی در زمینه‌های حقوقی مانند طلاق یا جبران خسارت پیچیده است.

  • مدل جایگزینی: هزینه استخدام فردی برای انجام کارها را محاسبه می‌کند (مشکل در استانداردسازی کیفیت و وظایف).
  • مدل هزینه فرصت: ارزش زمان خانگی را بر اساس درآمد بالقوه بازار می‌سنجد (ارزش واقعی یا محدودیت‌های بازار را منعکس نمی‌کند).

دیدگاه حقوق مسئولیت مدنی. در پرونده‌های آسیب‌دیدگی، از دست دادن توانایی انجام کارهای خانه معمولاً به‌عنوان «خسارت غیر اقتصادی» تلقی می‌شود و با فعالیت‌های تفریحی گروه‌بندی می‌شود، نه درآمد از دست رفته. در گذشته، جبران خسارت خدمات همسر به شوهر پرداخت می‌شد.

رویکرد دادگاه‌های طلاق. اگرچه دادگاه‌های طلاق اکنون سهم خانه‌دار را به رسمیت می‌شناسند، اما اغلب آن را بر اساس چگونگی کمک به درآمد شریک دیگر (معمولاً شوهر) ارزش‌گذاری می‌کنند، نه بر اساس مهارت یا فرصت از دست رفته خانه‌دار.

۸. برداشت‌ها از شایستگی در کارهای خانگی به شدت جنسیتی است و «لحظات پدری» و «لحظات مادری» را ایجاد می‌کند.

طنز واقعاً ابزاری بسیار مفید برای تشخیص اجتماعی است.

«لحظات پدری». ناتوانی مردان در کارهای خانگی (مانند دست و پا چلفتی بودن در آشپزخانه) اغلب با شادی یا محبت طنزآمیز جشن گرفته می‌شود («لحظات پدری»). این طنز ناشی از فرض ضمنی است که کارهای خانه عمدتاً حوزه زنان است و مردان در این نقش «ماهی بیرون از آب» هستند.

«لحظات مادری». شایستگی زنان در کارهای خانگی معمولاً انتظار می‌رود و نادیده گرفته می‌شود، یا به صورت «لحظات مادری» استرس‌زا و فداکارانه بروز می‌کند (مدیریت چند کار همزمان، آماده شدن برای غیاب).

تقویت کلیشه‌ها. تمایل زنان به به اشتراک گذاشتن داستان‌های ناتوانی مردان در امور خانه (مانند ستون «مرد صرف») می‌تواند به‌طور ظریف جایگاه خودشان را به‌عنوان مدیر شایسته خانه تقویت کند، حتی اگر به معنای انجام کار بیشتر باشد. این می‌تواند راهی برای حفظ هویت زنانه، به‌ویژه برای زنان در نقش‌های غیرسنتی باشد.

۹. مردان هنگام پذیرفتن نقش‌های اصلی مراقبتی با موانع اجتماعی و حرفه‌ای روبه‌رو هستند.

به عبارت دیگر، تنها داشتن فرزند برای خروج مردان از محیط کار کافی نیست؛ آن‌ها به محرکی دیگر مانند اخراج یا حادثه نیاز دارند تا واقعاً در را به روی خود ببندند.

نیاز به «هل دادن». برخلاف زنان که معمولاً به دلیل انتظارات مادری ساعات کاری را کاهش می‌دهند یا مرخصی می‌گیرند، مردان معمولاً به محرک خارجی (مانند اخراج، بیماری، تغییر شغل شریک) نیاز دارند تا نقش مراقب اصلی را بپذیرند.

مقاومت محیط کار. مردانی که درخواست کار انعطاف‌پذیر یا مرخصی والدینی می‌کنند، اغلب با نگرش‌های منفی، اظهارنظرهای نامناسب یا حتی تبعیض در حقوق و ارتقا مواجه می‌شوند. این ترس از پیامدهای حرفه‌ای، مردان را از درخواست انعطاف‌پذیری بازمی‌دارد.

ناهنجاری اجتماعی. پدران خانه‌دار ممکن است در فضاهای مادرانه (گروه‌های بازی، مدرسه) احساس انزوا یا ناهنجاری کنند. آن‌ها ممکن است با شک و تردید («نمی‌توانی کار پیدا کنی؟») یا تحسین بیش از حد («چه مرد فوق‌العاده‌ای!») مواجه شوند، نه به‌عنوان افراد عادی.

بیماری‌شناسی. مطالعات نشان می‌دهد حتی درمانگران ممکن است مردی را که انتخاب می‌کند در خانه بماند، نشانه‌ای از مشکلات روانی بدانند، در حالی که همین انتخاب برای زن پذیرفته شده است.

۱۰. «کمبود همسر» مانعی بزرگ برای زنان در مشاغل پرتقاضا مانند سیاست ایجاد می‌کند.

به عبارت دیگر: برای زنان در سیاست فدرال، مجازات داشتن یک فرزند وجود دارد.

همسر سیاسی. سیاست فدرال که نیازمند زمان زیادی دور از خانه است، نیاز به شریکی حمایت‌کننده در خانه را برجسته می‌کند. این نقش تاریخی توسط «همسران سیاسی» پر شده که زندگی خانوادگی را مدیریت می‌کنند و به مردان اجازه می‌دهند بر حرفه خود تمرکز کنند.

نرخ متفاوت والدگری. نمایندگان و سناتورهای مرد به‌طور متوسط فرزندان بیشتری نسبت به همکاران زن خود دارند. زنان در سیاست فدرال دو برابر بیشتر احتمال دارد بدون فرزند باشند.

انتظارات متفاوت. سیاستمداران زن دارای فرزند با سوالات و انتقادات مکرر درباره‌ی «چگونگی مدیریت» مواجه‌اند و اغلب متهم به غفلت از خانواده می‌شوند. در حالی که سیاستمداران مرد والدین چنین پرسش‌هایی را به ندرت تجربه می‌کنند و والدگری آن‌ها تصویرشان را بهبود می‌بخشد.

افسانه «همه چیز را داشتن». فشار بر زنان در سیاست برای «داشتن همه چیز» (حرفه و خانواده) اغلب به معنای «انجام همه چیز» است. بدون حمایت خانگی که معمولاً در اختیار مردان است، ترکیب حرفه سیاسی پرتقاضا با فرزندان خردسال برای زنان بسیار دشوارتر است.

۱۱. خانواده‌های «برعکس نقش‌ها» (زن نان‌آور، مرد خانه‌دار) فرضیات عمیق اجتماعی را آشکار می‌کنند.

چگونه می‌توان فرضی را آزمایش کرد؟ این‌گونه: همه چیز را جابه‌جا کنید و ببینید همه چقدر دیوانه می‌شوند.

چالش هنجار. خانواده‌هایی که زن نان‌آور اصلی و مرد مراقب اصلی است، اغلب «برعکس نقش‌ها» نامیده می‌شوند و این نشان می‌دهد چقدر از هنجارهای پذیرفته‌شده فاصله دارند. این انحراف سوالاتی ایجاد می‌کند و فرضیات پنهان را آشکار می‌سازد.

تقسیم نابرابر کارهای خانه همچنان پابرجاست. حتی وقتی زنان درآمد بیشتری دارند، معمولاً هنوز بخش قابل توجهی از کارهای خانه را انجام می‌دهند. داده‌های استرالیا نشان می‌دهد زنانی که بیش از ۶۶.۶٪ درآمد خانوار را کسب می‌کنند، ساعات کار خانگی خود را افزایش می‌دهند، احتمالاً برای جبران چالش‌های هنجارهای جنسیتی.

مدیریت هویت مردانه. در این خانواده‌ها، مردان ممکن است از انجام برخی کارهای خانگی که «کار زنان» تلقی می‌شود (مانند اتو کردن) اجتناب کنند تا هویت مردانه خود را حفظ کنند. زنان نیز ممکن است نقش نان‌آور خود را کم‌اهمیت جلوه دهند یا مدیریت امور خانه را ادامه دهند تا غرور شریک یا حس زنانه خود را حفظ کنند.

تبادل ساده نیست. «برعکس نقش‌ها» به ندرت یک وارونگی ساده است. این وضعیت شامل مذاکره‌های پیچیده، سازش‌های نانوشته و گاهی رفتارهای عجیب است که زوج‌ها در مواجهه با انتظارات اجتماعی و هنجارهای درونی‌شده خود تجربه می‌کنند.

۱۲. تغییر نقش‌های جنسیتی نیازمند به چالش کشیدن انتظارات ریشه‌دار درباره مردانگی و زنانگی است.

به نوعی، مردان در موقعیتی هستند که زنان سی سال پیش داشتند.

تغییر کند برای مردان. در حالی که نقش زنان طی نیم قرن گذشته به‌طور چشمگیری تغییر کرده (ورود به بازار کار، تحصیلات عالی)، انتظارات از مردان بسیار کندتر تغییر کرده است. اکنون از مردان انتظار می‌رود پدران فعال‌تری باشند، اما همچنان نقش نان‌آور سنتی را حفظ کنند.

پتانسیل انقلاب دیجیتال. همان‌طور که انقلاب صنعتی مرد

آخرین به‌روزرسانی::

نقد و بررسی

4.18 از 5
میانگین از 3.9K امتیازات از Goodreads و Amazon.

کتاب «خشکسالی همسر» عمدتاً با نقدهای مثبت مواجه شده است که تحلیل عمیق آن از نقش‌های جنسیتی در محیط کار و زندگی خانوادگی را برجسته می‌کند. خوانندگان از طنز، پژوهش‌های دقیق و سبک نوشتاری روان نویسنده، کریب، استقبال کرده‌اند. این کتاب بر ضرورت فراهم آوردن انعطاف‌پذیری بیشتر برای مردان در محل کار و خانه تأکید دارد. برخی منتقدان معتقدند که کتاب اطلاعات یا راه‌حل‌های جدیدی ارائه نمی‌دهد. با این حال، بسیاری آن را تأمل‌برانگیز و مرتبط با مسائل روز می‌دانند، هرچند برخی به تمرکز آن بر گروه‌های اجتماعی برخوردار اشاره کرده‌اند. در مجموع، منتقدان از بررسی کریب درباره انتظارات اجتماعی و چالش‌های پیش‌روی مردان و زنان در تعادل میان شغل و خانواده تقدیر می‌کنند.

Your rating:
4.58
16 امتیازها

درباره نویسنده

آنابل کراب، روزنامه‌نگار برجسته‌ی استرالیایی است که بیش از دو دهه سابقه‌ی فعالیت حرفه‌ای دارد. او کار خود را در سال ۱۹۹۷ در روزنامه‌ی آدِلاید اَدوِرتایزر آغاز کرد و سپس به پوشش اخبار سیاسی برای نشریات معتبری همچون ایج و سیدنی مورنینگ هرالد پرداخت. کراب نویسنده‌ی چندین کتاب است که از جمله‌ی آن‌ها می‌توان به «از دست دادن: داستان درونی حزب کارگر در اپوزیسیون» و مقاله‌ی فصلی برنده‌ی جایزه با عنوان «بی‌وقفه: زندگی و ماجراهای مالکوم ترنبول» اشاره کرد. آثار او جوایز متعددی از جمله جایزه‌ی واکلی در سال ۲۰۰۹ را برایش به ارمغان آورده است. در حال حاضر، او به‌عنوان نویسنده‌ی ارشد سیاسی آنلاین شبکه‌ی ABC فعالیت می‌کند و به خاطر تحلیل‌های دقیق و سبک نوشتاری متمایزش شناخته می‌شود.

Listen
Now playing
The Wife Drought
0:00
-0:00
Now playing
The Wife Drought
0:00
-0:00
Voice
Speed
Dan
Andrew
Michelle
Lauren
1.0×
+
200 words per minute
Queue
Home
Library
Get App
Create a free account to unlock:
Requests: Request new book summaries
Bookmarks: Save your favorite books
History: Revisit books later
Recommendations: Personalized for you
Ratings: Rate books & see your ratings
100,000+ readers
Try Full Access for 7 Days
Listen, bookmark, and more
Compare Features Free Pro
📖 Read Summaries
All summaries are free to read in 40 languages
🎧 Listen to Summaries
Listen to unlimited summaries in 40 languages
❤️ Unlimited Bookmarks
Free users are limited to 4
📜 Unlimited History
Free users are limited to 4
📥 Unlimited Downloads
Free users are limited to 1
Risk-Free Timeline
Today: Get Instant Access
Listen to full summaries of 73,530 books. That's 12,000+ hours of audio!
Day 4: Trial Reminder
We'll send you a notification that your trial is ending soon.
Day 7: Your subscription begins
You'll be charged on Jun 13,
cancel anytime before.
Consume 2.8x More Books
2.8x more books Listening Reading
Our users love us
100,000+ readers
"...I can 10x the number of books I can read..."
"...exceptionally accurate, engaging, and beautifully presented..."
"...better than any amazon review when I'm making a book-buying decision..."
Save 62%
Yearly
$119.88 $44.99/year
$3.75/mo
Monthly
$9.99/mo
Start a 7-Day Free Trial
7 days free, then $44.99/year. Cancel anytime.
Scanner
Find a barcode to scan

Settings
General
Widget
Loading...