نکات کلیدی
1. از پرورش ذهنیت قربانی در کودکان خودداری کنید
احساسات فرزندتان را با پیش بردن نظرات خود تأیید کنید. بگویید: "وقتی نمیتوانید کاری را که واقعاً میخواهید انجام دهید، ناامیدکننده است. بنابراین طبیعی است که احساس بدی داشته باشید که امروز به سینما نمیرویم."
قدرت دهید، نه تسهیل کنید. کودکانی که باور دارند قربانی شرایط هستند، به بزرگسالانی تبدیل میشوند که احساس ناتوانی در تغییر زندگی خود دارند. به جای محافظت از فرزندتان در برابر تمام ناامیدیها، به آنها بیاموزید که انتخابهای خود را شناسایی کنند و بر آنچه میتوانند کنترل کنند، تمرکز کنند. به آنها کمک کنید تا ذهنیت رشد را توسعه دهند:
- آنها را تشویق کنید که به دنبال راهحلها باشند به جای اینکه بر مشکلات تمرکز کنند
- به آنها بیاموزید که موقعیتهای منفی را به شیوهای مثبتتر بازتعریف کنند
- تلاشها و پایداری آنها را به جای نتایج صرف، تحسین کنید
تابآوری را پرورش دهید. فرصتهایی برای فرزندتان فراهم کنید تا بر چالشها غلبه کند و اعتماد به نفس در تواناییهای خود بسازد. این ممکن است شامل:
- اجازه دادن به آنها برای حل مشکلات مناسب سن بهطور مستقل
- تشویق آنها به امتحان کردن چیزهای جدید، حتی اگر ممکن است شکست بخورند
- آموزش استراتژیهای مقابله با ناامیدی و شکستها
2. از احساس گناه برای تربیت فرزندتان استفاده نکنید؛ بر توانمندسازی او تمرکز کنید
دادن قدرت بیش از حد به فرزندتان ممکن است همیشه به وضوح در ظاهر مشخص نباشد. نظرات و دیدگاههای فرزندتان ممکن است به شیوههای ناسالم بر ذهن و قلب شما تأثیر بگذارد که در نهایت به آنها قدرت زیادی در زندگی شما میدهد.
شناسایی محرکهای گناه. احساس گناه والدینی میتواند به جبران بیش از حد و تساهل منجر شود که در نهایت به کودکان آسیب میزند. از محرکهای رایج گناه آگاه باشید، مانند:
- کار کردن در ساعات طولانی
- طلاق یا تغییرات خانوادگی
- مقایسه با والدین دیگر
- تجربیات کودکی که میخواهید "جبران" کنید
مرزهای سالم تعیین کنید. قوانین و انتظارات واضحی برای فرزندتان تعیین کنید، حتی زمانی که احساس گناه میکنید. به یاد داشته باشید که:
- مرزها امنیت را فراهم میکنند و به کودکان کمک میکنند تا خودانضباطی را توسعه دهند
- قوانین و عواقب ثابت مهارتهای زندگی مهمی را آموزش میدهند
- رفاه بلندمدت فرزندتان مهمتر از خوشحالی کوتاهمدت است
فرزندتان را با آموزش تصمیمگیریهای مناسب سن و مواجهه با عواقب انتخابهایشان توانمند کنید. این باعث ایجاد اعتماد به نفس و مسئولیتپذیری میشود.
3. از قرار دادن فرزندتان در مرکز جهان خودداری کنید
کمک به دیگران میتواند راه خوبی برای پرورش تابآوری باشد. کودکی که برای کودکان کوچکتر میخواند یا به همسایه سالخوردهاش در کارهای باغبانی کمک میکند، خواهد دید که او توانایی ایجاد تغییر در جهان را دارد که میتواند کلید بازگشت از رویدادهای دشوار باشد.
همدلی و دیدگاه را پرورش دهید. کودکانی که باور دارند جهان دور آنها میچرخد، در ایجاد روابط سالم و مقابله با ناامیدیهای اجتنابناپذیر زندگی دچار مشکل میشوند. برای گسترش دیدگاه آنها:
- کارهای داوطلبانه و خدمات اجتماعی را تشویق کنید
- به آنها بیاموزید که احساسات و دیدگاههای دیگران را در نظر بگیرند
- آنها را در تصمیمگیریها و مسئولیتهای خانوادگی درگیر کنید
تعادل بین تحسین و واقعیت. در حالی که ساختن عزت نفس فرزندتان مهم است، از تحسین بیش از حد یا غیرمستحق خودداری کنید. به جای آن:
- تحسینهای خاص و واقعی درباره تلاش و شخصیت ارائه دهید
- به آنها بیاموزید که نقاط قوت خود را قدردانی کنند در حالی که به نقاط ضعف خود نیز توجه دارند
- به آنها کمک کنید تا تصویر واقعبینانهای از خود و درک جایگاهشان در جهان توسعه دهند
4. اجازه ندهید ترس انتخابهای تربیتی شما را تعیین کند
به فرزندتان بیاموزید که ترس به او کمک میکند. وقتی قلبش تند میزند و دستانش عرق میکند، آماده است تا با یک موقعیت ترسناک روبهرو شود. اگر او توسط یک شیر گرسنه تعقیب میشد، افزایش آدرنالین به او کمک میکرد تا فرار کند.
ریسکها را بهطور منطقی ارزیابی کنید. والدین بیش از حد محافظتکننده ناشی از ترس هستند و میتوانند توسعه استقلال و تابآوری کودک را مختل کنند. برای اتخاذ تصمیمات متعادل:
- بین خطرات واقعی و ادراک شده تمایز قائل شوید
- مزایای احتمالی اجازه دادن به فرزندتان برای پذیرش ریسکهای مناسب را در نظر بگیرید
- فرصتهایی برای پذیرش ریسک تحت نظارت و حل مسئله فراهم کنید
شجاعت و تابآوری را الگو قرار دهید. کودکان نحوهی مواجهه با ترس را با تماشای والدین خود میآموزند. روشهای سالم برای مواجهه با چالشها را نشان دهید:
- تجربیات خود را از غلبه بر ترسها به اشتراک بگذارید
- به فرزندتان نشان دهید که چگونه برای مواجهه با موقعیتهای دشوار آماده میشوید
- تلاشهای فرزندتان برای شجاعت را تحسین کنید، حتی اگر به طور کامل موفق نشوند
به فرزندتان استراتژیهایی برای مدیریت ترس بیاموزید، مانند تنفس عمیق، گفتگوی مثبت با خود و تقسیم چالشها به مراحل کوچک و قابل مدیریت.
5. از دادن قدرت به فرزندتان بر روی شما خودداری کنید
وقتی فرزندتان از روشهای نامناسب برای به دست آوردن قدرت استفاده میکند، آن را به او گوشزد کنید. بگویید: "میدانم که ناراحت هستی که نمیگذارم به خانه دوستت بروی و سعی میکنی مرا ناراحت کنی تا نظر خود را تغییر دهم. اما این با من کار نخواهد کرد."
قدرت واضحی تعیین کنید. کودکان زمانی احساس امنیت میکنند که والدین رهبری ثابتی ارائه دهند. برای حفظ تعادل سالم قدرت:
- قوانین و عواقب واضحی تعیین کنید و بهطور مداوم آنها را اجرا کنید
- از مذاکره یا بحث درباره قوانین تعیینشده خودداری کنید
- از جملات "وقتی/آنگاه" برای تشویق به رعایت استفاده کنید (مثلاً "وقتی تکالیف خود را تمام کردی، آنگاه میتوانی تلویزیون تماشا کنی")
ارتباط محترمانه را آموزش دهید. به فرزندتان کمک کنید تا نیازها و خواستههای خود را بهطور مناسب بیان کند:
- در تعاملات خود، ارتباط قاطع و محترمانه را الگو قرار دهید
- به آنها بیاموزید که از جملات "من" برای بیان احساسات استفاده کنند
- مهارتهای حل مسئله را به جای دستکاری یا قهر تشویق کنید
فرزندتان را با دادن انتخابهای مناسب سن در چارچوبهایی که تعیین کردهاید، توانمند کنید. این به آنها احساس کنترل میدهد بدون اینکه اقتدار شما را تضعیف کند.
6. از فرزندتان انتظار کمال نداشته باشید
برای خودتان صحبت کنید. اگر کسی در صف جلوی شما قرار بگیرد، بهطور مؤدبانه صحبت کنید. یا اگر خدمات ضعیفی دریافت کردید، با مدیر در مورد آن صحبت کنید. فرزندتان خواهد آموخت که وقتی میبیند شما آمادهاید برای خودتان صحبت کنید، نیازی به قربانی بودن ندارد.
رشد و یادگیری را بپذیرید. کمالگرایی میتواند به اضطراب، عزت نفس پایین و ترس از شکست منجر شود. به جای آن، ذهنیت رشد را پرورش دهید:
- تلاش و پیشرفت را به جای نتایج صرف تحسین کنید
- به آنها بیاموزید که اشتباهات فرصتهایی برای یادگیری هستند
- تجربیات خود را از غلبه بر چالشها و یادگیری از شکستها به اشتراک بگذارید
انتظارات واقعبینانه تعیین کنید. به فرزندتان کمک کنید تا دیدگاهی متعادل از تواناییهای خود توسعه دهد:
- آنها را تشویق کنید که اهداف چالشبرانگیز اما قابل دستیابی تعیین کنند
- به آنها بیاموزید که وظایف بزرگ را به مراحل کوچک و قابل مدیریت تقسیم کنند
- به آنها کمک کنید تا استراتژیهایی برای مقابله با ناامیدی و شکستها توسعه دهند
مدل خودشفقتی و ارزیابی واقعبینانه از خود باشید. به فرزندتان نشان دهید که اشکال داشتن اشکالی ندارد و هر کسی نقاط قوت و ضعف دارد.
7. اجازه دهید فرزندتان با مسئولیت و عواقب روبهرو شود
درست مانند اینکه کمککننده بودن میتواند به او یاد دهد که مسئول باشد، میتواند به او کمک کند تا با زمانهای دشوار کنار بیاید. او را در بهبود وضعیت درگیر کنید. به او بگویید که میتواند نامههای تشکر به کارگران بنویسد. یا به دنبال یک کار باشد که بتواند با شما انجام دهد تا به دیگران کمک کند، مانند اهدا لباس یا پول به نیازمندان.
مسئولیتپذیری را پرورش دهید. کودکانی که یاد میگیرند مسئولیت اعمال خود را بپذیرند، مهارتهای زندگی مهمی را توسعه میدهند. برای تشویق این:
- کارها و مسئولیتهای مناسب سن را تعیین کنید
- اجازه دهید عواقب طبیعی در صورت امکان پیش بیاید (مثلاً فراموش کردن تکالیف به معنای ماندن در زنگ تفریح برای تکمیل آن است)
- از نجات فرزندتان از هر اشتباه یا شکست خودداری کنید
مهارتهای حل مسئله را آموزش دهید. وقتی فرزندتان با چالشی روبهرو میشود:
- از تمایل به حل فوری مشکل برای آنها خودداری کنید
- سوالات راهنما را بپرسید تا به آنها کمک کنید راهحلهای ممکن را بررسی کنند
- تلاشهای آنها برای یافتن راهحلها را تحسین کنید، حتی اگر در ابتدا موفق نشوند
از موقعیتهای واقعی به عنوان فرصتهای آموزشی استفاده کنید. در مورد اینکه چگونه انتخابهای فرزندتان بر دیگران تأثیر میگذارد و چگونه میتوانند مسئولیت اعمال خود را بپذیرند، بحث کنید.
8. از محافظت از فرزندتان در برابر تمام درد و ناراحتی خودداری کنید
بهطور فعال به فرزندتان روشهای سالم برای آرام کردن خود، آرام کردن خود و شاد کردن خود بیاموزید. به یاد داشته باشید که تقویتکنندههای روحی یکسان برای همه کار نمیکند. بازی در بیرون برای چند دقیقه ممکن است به یک کودک کمک کند تا آرام شود، اما رنگآمیزی آرام ممکن است مؤثرترین ابزار برای کودک دیگر باشد.
تابآوری عاطفی را بسازید. تجربه و یادگیری برای کنار آمدن با احساسات دشوار برای توسعه سالم بسیار مهم است. برای حمایت از این:
- احساسات فرزندتان را تأیید کنید بدون اینکه سعی کنید آنها را اصلاح یا تغییر دهید
- استراتژیهای مقابلهای مانند تنفس عمیق، نوشتن در دفترچه یا صحبت با یک دوست مورد اعتماد را آموزش دهید
- به آنها کمک کنید تا احساسات خود را شناسایی و به شیوههای سالم بیان کنند
فرصتهای رشد ایجاد کنید. به فرزندتان اجازه دهید چالشهای مناسب سن را تجربه کند:
- آنها را تشویق کنید که فعالیتهای جدید را امتحان کنند یا وظایف دشوار را انجام دهند
- اجازه دهید ناامیدیها و ناامیدیهای جزئی را تجربه کنند
- به آنها بیاموزید که از موانع و شکستها عبور کنند
روشهای سالم برای مقابله با درد و ناراحتی را الگو قرار دهید. تجربیات خود را از غلبه بر چالشها به اشتراک بگذارید و استراتژیهای مؤثر مقابله را نشان دهید.
9. به فرزندتان بیاموزید که مسئول احساسات خود باشد
وقتی فرزندتان کنترل کمی بر یک رویداد یا نتیجه دارد—او از تیم فوتبال کنار گذاشته میشود یا به یک مهمانی تولد دعوت نمیشود—به او بگویید که نمیتواند کاری در مورد آن انجام دهد. او نمیتواند انتخابهای دیگران را کنترل کند و نمیتواند به زمان برگردد و چیزها را تغییر دهد. اما آنچه او میتواند کنترل کند، نگرش اوست.
هوش عاطفی را توسعه دهید. به فرزندتان کمک کنید تا احساسات خود را شناسایی و مدیریت کند:
- به آنها بیاموزید که احساسات مختلف را شناسایی و نامگذاری کنند
- در مورد اینکه چگونه احساسات بر افکار و رفتار تأثیر میگذارد، بحث کنید
- استراتژیهایی برای تنظیم احساسات، مانند تنفس عمیق یا شمارش تا ده را تمرین کنید
بیان سالم را تشویق کنید. به فرزندتان بیاموزید که چگونه احساسات خود را بهطور مناسب بیان کند:
- ارتباط محترمانه احساسات را الگو قرار دهید
- استفاده از جملات "من" را تشویق کنید (مثلاً "من وقتی... عصبانی میشوم")
- راههای بیان احساسات، مانند هنر یا فعالیت بدنی را فراهم کنید
تأکید کنید که در حالی که نمیتوانیم همیشه کنترل کنیم چه بر ما میگذرد، میتوانیم کنترل کنیم که چگونه پاسخ میدهیم. به فرزندتان کمک کنید تا حس عاملیت در مدیریت واکنشهای عاطفی خود توسعه دهد.
10. اجازه دهید فرزندتان اشتباه کند و از آنها یاد بگیرد
خودانضباطی را با استفاده از عواقب مثبت و منفی مداوم آموزش دهید. برای کار خوب، تقویت مثبت ارائه دهید. عواقب مثبت مؤثر میتواند شامل یک دستزدن، تحسین یا توجه اضافی باشد. صرفاً با تأیید رفتار خوب فرزندتان و گفتن "متشکرم" میتواند تأثیر زیادی داشته باشد. کودکان دوست دارند وقتی متوجه میشوید که در مسیر درستی هستند، و دادن کمی شناخت آنها را تشویق میکند تا به کار خوب ادامه دهند.
محیط یادگیری امن ایجاد کنید. اشتباهات فرصتهای ارزشمندی برای رشد و یادگیری هستند. برای پرورش این ذهنیت:
- از انتقاد یا تنبیه سخت برای اشتباهات صادقانه خودداری کنید
- به فرزندتان کمک کنید تا تحلیل کند چه چیزی اشتباه پیش رفته و چگونه میتواند دفعه بعد بهتر عمل کند
- تجربیات خود را از یادگیری از اشتباهات به اشتراک بگذارید
حل مسئله را تشویق کنید. وقتی فرزندتان با چالشی روبهرو میشود:
- از تمایل به حل فوری مشکل برای آنها خودداری کنید
- سوالات راهنما بپرسید تا به آنها کمک کنید راهحلهای ممکن را بررسی کنند
- تلاشهای آنها برای یافتن راهحلها را تحسین کنید، حتی اگر در ابتدا موفق نشوند
به فرزندتان بیاموزید که اشتباهات را به عنوان پلهایی به سوی موفقیت ببینند. به آنها کمک کنید تا با یادگیری از شکستها و پایداری در برابر چالشها تابآوری را توسعه دهند.
11. از انضباط، نه تنبیه، برای آموزش درسهای زندگی استفاده کنید
از ابزارهای انضباطی استفاده کنید که به فرزندتان بیاموزد چگونه دفعه بعد انتخاب بهتری داشته باشد. بنابراین به جای اینکه او را به خاطر زدن برادرش بزنید، به رفتار نادرست او به عنوان فرصتی برای یاد دادن چیزی جدید نگاه کنید. زمانگذاری میتواند به او بیاموزد که چگونه وقتی ناراحت است خود را آرام کند. جبران، مانند قرض دادن اسباببازی مورد علاقهاش به برادرش به مدت بیست و چهار ساعت، میتواند به او کمک کند تا یاد بگیرد چگونه جبران کند.
بر آموزش تمرکز کنید، نه تنبیه. انضباط مؤثر به کودکان کمک میکند تا از اشتباهات خود یاد بگیرند و خودکنترلی را توسعه دهند. برای دستیابی به این:
- از عواقب منطقی که به رفتار نادرست مربوط میشود استفاده کنید
- دلایل پشت قوانین و عواقب را توضیح دهید
- به فرزندتان کمک کنید تا درک کند چگونه اعمال آنها بر دیگران تأثیر میگذارد
رابطه مثبت را حفظ کنید. انضباط نباید پیوند شما با فرزندتان را آسیب بزند:
- رفتار را از کودک جدا کنید (مثلاً "این رفتار درست نیست" به جای "تو بچه بدی هستی")
- از تنبیههای سخت که ممکن است به کینه یا ترس منجر شود خودداری کنید
- از تقویت مثبت برای تشویق رفتار خوب استفاده کنید
بهطور مداوم قوانین و عواقب را اجرا کنید در حالی که عشق و حمایت را نشان میدهید. این به فرزندتان کمک میکند تا احساس امنیت کند و یاد ب
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب "13 چیزهایی که والدین با قدرت ذهنی انجام نمیدهند" عمدتاً نقدهای مثبتی دریافت کرده و میانگین امتیاز آن 4.16 از 5 است. خوانندگان از مشاورههای عملی، دستورالعملهای واضح و استراتژیهای قابل اجرا برای توانمندسازی کودکان قدردانی کردند. برخی این کتاب را برای خوداندیشی و درک بزرگسالان مفید دانستند. با این حال، چند منتقد به مسائلی مانند امتیاز اجتماعی، اطلاعات قدیمی و نادیده گرفتن عواملی چون تروما و وضعیت اقتصادی-اجتماعی اشاره کردند. بهطور کلی، بیشتر خوانندگان ارزش رویکرد کتاب در تقویت قدرت ذهنی کودکان را یافتند، هرچند که در برخی نکات خاص با یکدیگر اختلاف نظر داشتند.