نکات کلیدی
1. حقوق ذاتی هستند و از سوی دولتها اعطا نمیشوند.
هر کودکی که به دنیا میآید باید به عنوان موجودی که وجودش از خدا نشأت میگیرد، در نظر گرفته شود. جهان برای او به اندازهی نخستین انسانی که وجود داشته، جدید است و حق طبیعی او در آن از همان نوع است.
حقوق طبیعی. پین معتقد است که حقوق هدایایی از سوی پادشاهان یا دولتها نیستند، بلکه به هر فرد به واسطهی وجودش ذاتی هستند. این حقوق که از سوی خالق به انسانها عطا شده، پیش از هر نوع دولتی وجود دارند و نمیتوان به طور مشروع آنها را سلب کرد. این حقوق شامل حق زندگی، آزادی و جستجوی خوشبختی است.
نقش دولتها. به گفتهی پین، هدف دولتها حفاظت از این حقوق طبیعی پیشین است، نه اعطای آنها یا تعریفشان. دولتها قدرتهای مشروع خود را از رضایت مردم به دست میآورند و مشروعیت آنها بر اساس حفظ حقوق مردم است. هر دولتی که به این حقوق تجاوز کند، به طغیانگری تبدیل میشود و ادعای خود را بر اساس قدرت از دست میدهد.
پیامدها برای جامعه. این مفهوم حقوق ذاتی پیامدهای عمیقی برای عدالت اجتماعی و برابری دارد. این مفهوم به چالش کشیدن سیستمهای ستم و تبعیض را مطرح میکند و تأکید میکند که همهی افراد حق برخورداری از همان حقوق بنیادی را دارند، صرفنظر از وضعیت اجتماعی، زادگاه یا هر تمایز دلخواه دیگری.
2. جامعه از نیازها و دولت از شرارتها ناشی میشود.
جامعه از نیازهای ما تولید میشود و دولت از شرارتهای ما.
دو منبع متمایز. پین بین جامعه و دولت تمایز قائل میشود و تأکید میکند که آنها منشاءهای متفاوتی دارند و اهداف متفاوتی را دنبال میکنند. جامعه از تمایل طبیعی ما به ارتباط و منفعت متقابل ناشی میشود، در حالی که دولت یک شر ضروری است که برای محدود کردن رذایل ما ایجاد شده است.
مثبت در برابر منفی. جامعه به طور مثبت خوشبختی ما را با متحد کردن احساسات و تشویق تعاملات ترویج میکند، در حالی که دولت به طور منفی خوشبختی ما را با محدود کردن رذایل و ایجاد تمایزات ترویج میکند. جامعه یک حامی است، در حالی که دولت یک مجازاتکننده است.
دولت محدود. دیدگاه پین به معنای ترجیح دولت محدود است، دولتی که تنها در مواقع ضروری برای جلوگیری از آسیب و حفاظت از حقوق فردی مداخله میکند. جامعه ایدهآل جایی است که افراد آزاد باشند تا به دنبال منافع خود بروند و به طور داوطلبانه همکاری کنند، با حداقل مداخلهی دولتی.
3. جانشینی ارثی هم ابلهانه و هم شرورانه است.
اینکه تاج در قانون اساسی انگلیس این بخش غالب است، نیازی به ذکر ندارد و اینکه تمام اهمیت آن صرفاً از این است که مقامها و حقوق را اعطا میکند، واضح است؛ بنابراین، اگرچه ما به اندازهی کافی عاقل بودهایم که در برابر سلطنت مطلق در را ببندیم و قفل کنیم، در عین حال به اندازهی کافی احمق بودهایم که کلید را در اختیار تاج قرار دهیم.
برخلاف طبیعت. پین استدلال میکند که جانشینی ارثی برخلاف طبیعت است، زیرا فرض میکند که فضیلت و حکمت میتوانند از طریق نسلها منتقل شوند. او به این نکته اشاره میکند که طبیعت اغلب "یک الاغ را به جای یک شیر تولید میکند"، و این ابلهانه است که قدرت را به افرادی بسپاریم که تنها بر اساس زادگاهشان به آن دست یافتهاند.
شکستهای تاریخی. پین تاریخ انگلستان را به عنوان شواهدی از شرارتهای سلطنت و جانشینی ارثی ذکر میکند و به جنگهای داخلی و شورشهای متعدد که پادشاهی را آزار داده، اشاره میکند. او استدلال میکند که سلطنت، به جای تضمین صلح، در واقع موجب نفاق و بیثباتی میشود.
بیعدالتی ذاتی. جانشینی ارثی توهینی به نسلهای آینده است، زیرا حق انتخاب رهبران خود را از آنها سلب میکند. پین تأکید میکند که هیچ نسلی حق ندارد نسلهای آینده را به تصمیمات گذشته محدود کند و هر نسل باید آزاد باشد تا خود را بر اساس نیازها و شرایط خود اداره کند.
4. علت آمریکا، علت تمام بشریت است.
علت آمریکا به میزان زیادی علت تمام بشریت است.
اصول جهانی. پین معتقد بود که انقلاب آمریکا تنها یک موضوع محلی نیست، بلکه مبارزهای برای اصول جهانی آزادی و خودمدیریتی است. او آمریکا را به عنوان نشانهای از امید برای مردم ستمدیده در سراسر جهان میدید و مدلی برای یک نظم جهانی عادلانهتر و برابرتر ارائه میکرد.
تأثیر جهانی. موفقیت انقلاب آمریکا تأثیرات گستردهای خواهد داشت و دیگر ملتها را به چالش کشیدن ظلم و برقراری دولتهای دموکراتیک خود ترغیب خواهد کرد. پین از آمریکاییها خواست تا اهمیت نقش خود را در شکلدهی به آینده بشریت درک کنند.
مسئولیت نسبت به نسلهای آینده. پین تأکید کرد که تصمیمات اتخاذ شده توسط آمریکاییها پیامدهای ماندگاری برای نسلهای آینده خواهد داشت. او از آنها خواست تا با شجاعت و بینش عمل کنند و بدانند که اقدامات آنها سرنوشت آزادی را در سراسر جهان تعیین خواهد کرد.
5. دین باید موضوع وجدان فردی باشد، نه کنترل دولتی.
تمام نهادهای ملی کلیساها، چه یهودی، چه مسیحی و چه ترکی، به نظر من هیچ چیز جز اختراعات انسانی نیستند که برای ترساندن و برده کردن بشریت و انحصار قدرت و سود ایجاد شدهاند.
آزادی باور. پین یک مدافع قوی آزادی مذهبی بود و استدلال میکرد که هر فرد حق دارد باورهای خود را انتخاب کند و به شیوهای که میخواهد عبادت کند. او با تأسیس کلیساهای ملی مخالف بود، زیرا آنها را ابزارهای ستم و کنترل میدانست.
انتقاد از دین سازمانیافته. پین دین سازمانیافته را به خاطر تمایلش به ترویج خرافات، عدم تحمل و سوءاستفاده از قدرت مورد انتقاد قرار داد. او استدلال میکرد که نهادهای مذهبی اغلب به جای روشنگری و آزادی، به ترساندن و برده کردن بشریت میپردازند.
دئیسم. پین به دئیسم، اعتقاد به خدایی که جهان را خلق کرده اما در امور انسانی مداخله نمیکند، اعتقاد داشت. او جهان طبیعی را به عنوان منبع اصلی دانش مذهبی میدید و بر اهمیت عقل و وجدان فردی در مسائل ایمان تأکید میکرد.
6. تجارت، نه جنگ، راهی به سوی هماهنگی جهانی است.
تجارت یک سیستم صلحآمیز است که برای ایجاد دوستی میان انسانها عمل میکند.
جایگزینی برای جنگ. پین تجارت را به عنوان نیرویی قدرتمند برای صلح و همکاری میان ملتها میدید. او معتقد بود که تجارت میتواند وابستگیهای متقابل و انگیزههایی برای حفظ روابط مسالمتآمیز ایجاد کند.
خودخواهی و همکاری. تجارت خودخواهی را ترویج میکند که به نوبه خود همکاری و منفعت متقابل را تشویق میکند. با درگیر شدن در تجارت، ملتها میتوانند نیازها و خواستههای خود را بدون resort به خشونت یا فتح برآورده کنند.
تجارت آزاد. پین از تجارت آزاد حمایت میکرد و استدلال میکرد که این امر به رفاه و درک بیشتر میان ملتها منجر خواهد شد. او سیاستهای حمایتگرایانه و موانع تجاری را به عنوان موانع صلح و پیشرفت میدید.
7. زمین حق تولد همه است و نیاز به سیستمی از عدالت دارد.
وضعیت کنونی تمدن به اندازهای نفرتانگیز و ناعادلانه است. این وضعیت کاملاً مخالف آن چیزی است که باید باشد و لازم است که انقلابی در آن صورت گیرد. تضاد ثروت و فقر که به طور مداوم با چشم ملاقات میکند و آزار میدهد، مانند اجساد مرده و زندهای است که به هم زنجیر شدهاند.
ارث طبیعی. پین معتقد بود که زمین، در حالت طبیعیاش، ملک مشترک تمام بشریت است. او استدلال میکرد که هر فرد با حق برخورداری از سهمی از این ارث طبیعی به دنیا میآید.
انحصار زمین. معرفی مالکیت زمین، در حالی که به بهبود کشت و بهرهوری منجر شده، بسیاری از مردم را از ارث طبیعی خود محروم کرده است. پین استدلال میکند که این محرومیت سیستمی از فقر و بدبختی ایجاد کرده که در حالت طبیعی وجود نداشته است.
عدالت کشاورزی. برای جبران این بیعدالتی، پین یک سیستم عدالت کشاورزی را پیشنهاد میکند که به هر فرد درآمد پایه و وسیلهای برای شروع زندگیاش ارائه میدهد. این سیستم از طریق مالیات بر املاک ارثی تأمین مالی میشود و اطمینان حاصل میکند که منافع تمدن به طور عادلانهتری تقسیم شود.
8. سیستمهای قدیمی دولت بر اساس جهل و قدرت هستند.
دو مورد اول، با ارثی بودن، از مردم مستقل هستند؛ بنابراین از نظر قانونی هیچ کمکی به آزادی دولت نمیکنند.
خرافات و فتح. پین استدلال میکند که سیستمهای قدیمی دولت از خرافات و فتح ناشی شدهاند، نه از رضایت مردم. این سیستمها برای حفظ قدرت خود به جهل و ترس متکی هستند.
فساد و سوءاستفاده. دولتهای قدیمی مستعد فساد و سوءاستفاده هستند، زیرا فاقد پاسخگویی و شفافیت هستند. آنها اغلب منافع طبقه حاکم را بر رفاه مردم ترجیح میدهند.
نیاز به اصلاح. پین خواستار اصلاحات رادیکال در دولتهای قدیمی است و از ملتها میخواهد که سیستمهایی مبتنی بر عقل، عدالت و حقوق بشر را در آغوش بگیرند. او معتقد بود که تنها از طریق چنین اصلاحاتی میتوان به آزادی و رفاه واقعی دست یافت.
9. یک قانون اساسی مکتوب برای محدود کردن قدرت دولت ضروری است.
یک قانون اساسی عمل یک دولت نیست، بلکه عمل مردمی است که دولتی را تشکیل میدهند؛ و دولتی بدون قانون اساسی، قدرتی بدون حق است.
پایهای برای دولت. پین بر اهمیت یک قانون اساسی مکتوب به عنوان پایهای برای هر دولت مشروع تأکید میکند. یک قانون اساسی تنها مجموعهای از قوانین نیست، بلکه یک سند بنیادی است که اصول، قدرتها و محدودیتهای دولت را تعریف میکند.
حفاظت از حقوق. یک قانون اساسی به حفاظت از حقوق مردم کمک میکند و مرزهای روشنی برای اقدام دولت تعیین میکند. این امر از تبدیل دولت به یک نهاد خودسر یا طغیانی جلوگیری میکند.
پاسخگویی. یک قانون اساسی چارچوبی برای پاسخگویی دولت به مردم فراهم میکند. این سند روند انتخاب نمایندگان، تصویب قوانین و حل و فصل اختلافات را مشخص میکند و اطمینان حاصل میکند که دولت به اراده مردم پاسخگو باشد.
10. انقلابهای آمریکا و فرانسه راهی به سوی جهانی بهتر ارائه میدهند.
ای کسانی که بشریت را دوست دارید! ای کسانی که جرات میکنید نه تنها با ظلم بلکه با ظالم مقابله کنید، پیش بیایید! هر نقطهای از دنیای قدیم با ستم پر شده است. آزادی در سرتاسر جهان تحت تعقیب بوده است. آسیا و آفریقا مدتهاست که او را طرد کردهاند. اروپا او را مانند یک بیگانه مینگرد و انگلستان به او هشدار داده است که برود. ای! او را بپذیرید و به موقع پناهگاهی برای بشریت آماده کنید.
الهامبخش برای تغییر. پین انقلابهای آمریکا و فرانسه را به عنوان نشانههای امید برای جهانی که در ستم و بیعدالتی غرق شده، میدید. او معتقد بود که این انقلابها راهی به سوی آیندهای بهتر، مبتنی بر آزادی، برابری و خودمدیریتی ارائه میدهند.
اصول جهانی. اصول انقلابهای آمریکا و فرانسه محدود به هیچ ملت یا فرهنگی نیستند، بلکه در کاربردشان جهانی هستند. آنها چارچوبی برای ایجاد جوامع عادلانه و برابر در سرتاسر جهان ارائه میدهند.
فراخوان به عمل. پین از همه کسانی که بشریت را دوست دارند خواست تا پیش بیایند و از علت انقلاب حمایت کنند. او معتقد بود که با در آغوش گرفتن این اصول، بشریت میتواند جهانی آزاد از ظلم، ستم و جنگ ایجاد کند.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب حس مشترک، حقوق بشر و دیگر نوشتههای ضروری به خاطر اهمیت تاریخی و ارتباطش با رویدادهای زمانه، به ویژه الهامبخشیاش برای انقلاب آمریکا در راستای استقلال و دموکراسی، مورد تحسین قرار گرفته است. خوانندگان به استدلالهای شیوا و قانعکنندهی پین علیه سلطنت و به نفع حقوق بشر ارج مینهند و مییابند که ایدههای او هنوز هم در دنیای امروز کاربرد دارند. بسیاری این کتاب را برای درک تاریخ آمریکا ضروری میدانند، هرچند برخی از زبان قرن هجدهم آن را چالشبرانگیز مییابند. انتخابهای موجود در این مجموعه از آثار طولانیتر، برخی از خوانندگان را ناامید کرده است. بهطور کلی، منتقدان به اشتیاق و تفکر منطقی پین ارادت میورزند، حتی اگر با برخی از نظرات او در مورد دین و حکومت اختلاف نظر داشته باشند.