نکات کلیدی
1. تأثیر عمیق اصول مسیحی بر تأسیس آمریکا
جمهوری آمریکا در سال 1787 به عنوان یک دولت واحد، اعتقادی و مسیحی تأسیس نشد. اما این جمهوری در زمینهای با جمعیت غالباً مسیحی تأسیس گردید و تقریباً تمام بنیانگذاران به آموزهها و شیوههای اخلاقی مسیحی پایبند بودند یا تحت تأثیر آن قرار داشتند.
نفوذ مسیحی فراگیر. اکثریت قاطع جمعیت آمریکا در دوران تأسیس خود را مسیحی میدانستند و پروتستانیسم غالب بود. این واقعیت جمعیتی زمینه فرهنگی و فکری را که بنیانگذاران در آن فعالیت میکردند، شکل داد. حتی آن دسته از بنیانگذاران که مسیحی ارتدوکس نبودند، در ایدهها و آموزههای اخلاقی مسیحی غوطهور بودند.
سواد کتاب مقدس گسترده. کتاب مقدس پرخوانندهترین و تأثیرگذارترین کتاب در دوران مستعمراتی و اوایل آمریکا بود. بنیانگذاران به طور مکرر در نوشتهها و سخنرانیهای خود به آیات کتاب مقدس استناد میکردند و گاهی بدون ذکر منبع، زیرا فرض میکردند که مخاطبانشان با متن آشنا هستند. این سواد کتاب مقدس بر گفتمان سیاسی تأثیر گذاشت و ایدههایی درباره دولت، حقوق و اخلاق را شکل داد.
اصول مسیحی در اسناد کلیدی. در حالی که اسناد بنیادی مانند اعلامیه استقلال و قانون اساسی به طور صریح مسیحی نیستند، اما ایدههای مسیحی درباره طبیعت انسان، حقوق و دولت را منعکس میکنند. مفاهیمی مانند برابری انسانی، حقوق غیرقابل سلب و قدرت محدود دولت با الهیات مسیحی همراستا است، حتی اگر به طور انحصاری از آن ناشی نشده باشد.
2. افسانه دیسم گسترده در میان بنیانگذاران بیاساس است
به جز آلن، تمام بنیانگذاران که به طور منظم دیست خوانده میشوند، به وضوح در سوابق خود درباره مداخله خدا در امور انسانها و ملتها صحبت کرده یا نوشتهاند.
دیسم اغراقآمیز. بسیاری از محققان و نویسندگان مشهور ادعا کردهاند که اکثر بنیانگذاران آمریکا دیست بودند. با این حال، بررسی دقیق منابع اولیه شواهد کمی برای حمایت از این ادعا ارائه میدهد. از میان بنیانگذاران که به طور معمول به عنوان دیست شناخته میشوند، تنها ایتان آلن به وضوح با این تعریف مطابقت دارد.
شخصیتهای کلیدی به اشتباه توصیف شدهاند:
- بنجامین فرانکلین: در اواخر عمر به مداخله الهی اعتقاد داشت
- جورج واشنگتن: به طور مکرر به مداخله خدا در امور انسانی اشاره میکرد
- جان آدامز: به اعتقاد به مداخله الهی و اهمیت مسیحیت تأکید کرد
- توماس جفرسون: برخی از آموزههای مسیحی را رد کرد اما به مداخله خدا در تاریخ اعتقاد داشت
- جیمز مدیسون: درباره نقش خدا در رویدادهای انسانی، از جمله کنوانسیون قانون اساسی صحبت کرد
مسیحیت ارتدوکس غالب. در حالی که برخی از بنیانگذاران نظرات غیرارتدوکس داشتند، اکثریت به باورهای مسیحی قابل شناسایی پایبند بودند. بسیاری از آنها اعضای فعال کلیساهای مسیحی بودند و ایمان خود را در فلسفههای سیاسی خود ادغام کردند.
3. قانون اساسی ارزشهای مسیحی را منعکس میکند، نه ایدههای سکولار روشنگری
نظام قانونی که آنها طراحی کردند، که با فدرالیسم، تفکیک قوا و توازن و کنترل مشخص میشود، تعهدات مسیحی آنها را منعکس میکند.
نگرش مسیحی به طبیعت انسان. سیستم توازن و کنترل قانون اساسی و قدرت محدود دولت ناشی از درک مسیحی از گناهکاری انسان و تأثیر فسادآور قدرت است. این در تضاد با دیدگاههای خوشبینانهتر روشنگری درباره طبیعت انسان است.
اصول کلیدی قانون اساسی:
- فدرالیسم: منعکسکننده اصل فرعیگرایی است که ریشه در تفکر مسیحی دارد
- تفکیک قوا: با دیدگاههای مسیحی درباره توزیع قدرت همراستا است
- دولت محدود: با ایدههای مسیحی درباره حقوق و کرامت انسانی سازگار است
حقوق طبیعی مبتنی بر الهیات. تصور بنیانگذاران از حقوق غیرقابل سلب، که اساس قانون اساسی را تشکیل میدهد، عمدتاً بر اساس ایده مسیحی است که انسانها در تصویر خدا خلق شدهاند و با کرامت ذاتی endowed هستند.
4. تأثیر جفرسون و مدیسون بر جدایی کلیسا و دولت اغراقآمیز است
جفرسون فردی باهوش بود که به ایجاد جمهوری آمریکا کمکهای مهمی کرد، اما این به این معنا نیست که او مسئول همه چیزهایی است که در دوران تأسیس اتفاق افتاد.
نقش محدود جفرسون. توماس جفرسون در تدوین یا تصویب متمم اول دخالت نداشت، زیرا در آن زمان به عنوان سفیر در فرانسه خدمت میکرد. استعاره معروف او درباره "دیوار جدایی" سالها پس از تصویب متمم مطرح شد و در درک اولیه آن تأثیرگذار نبود.
نظرات پیچیده مدیسون. در حالی که جیمز مدیسون نقش مهمی در تدوین متمم اول ایفا کرد، نظرات او درباره روابط کلیسا و دولت پیچیدهتر از آن است که معمولاً به تصویر کشیده میشود. او از برخی مداخلات دولت با دین حمایت میکرد، از جمله انتصاب کشیشان و شرکت در مراسم عبادت در ساختمانهای دولتی.
صداهای تأثیرگذار دیگر:
- راجر شرمن: در تدوین متمم اول کمک کرد و از آزادی مذهبی حمایت کرد
- الیور الزوورث: نقش کلیدی در واژهگذاری نهایی بندهای مذهبی ایفا کرد
- فیشر ایمز: زبان نهایی متمم اول را پیشنهاد کرد
5. اکثر بنیانگذاران از ترویج دولت برای دین و اخلاق حمایت کردند
بدون استثنایی که من از آن آگاه هستم، آنها با جورج واشنگتن موافق بودند که از "تمام تمایلات و عادتهایی که به رونق سیاسی منجر میشود، دین و اخلاق حمایتهای ضروری هستند."
دین و حکومت جمهوری. بنیانگذاران به طور گستردهای بر این باور بودند که دین، به ویژه مسیحیت، برای پرورش شخصیت اخلاقی لازم برای خودگردانی ضروری است. آنها ایمان مذهبی را منبع فضیلت مدنی و ثبات اجتماعی میدانستند.
حمایت دولت از دین:
- اعلامیهها برای روزهای دعا و شکرگزاری
- تأمین مالی برای کشیشان قانونی
- حمایت از آموزش مذهبی در منشور شمال غربی
- زبان مذهبی در اسناد و سخنرانیهای رسمی
ترویج در سطح ایالت. بسیاری از قانوناساسیها و قوانین ایالتی در دوران تأسیس به طور صریح از مسیحیت حمایت و آن را تشویق میکردند، از جمله آزمونهای مذهبی برای تصدی مشاغل و قوانینی که اخلاق مسیحی را محافظت میکردند.
6. آزادی مذهبی ریشه در الهیات مسیحی دارد، نه فلسفه روشنگری
یکی از دلایل مهمی که آمریکاییها آزادی مذهبی را پذیرفتند، به خاطر اعتقادات مسیحی آنها بود.
استدلالهای الهی برای آزادی. بسیاری از بنیانگذاران آزادی مذهبی را بر اساس اصول مسیحی، مانند وظیفه عبادت خدا بر اساس وجدان و ایدهای که ایمان واقعی نمیتواند به زور تحمیل شود، استدلال کردند.
مدافعان کلیدی مسیحی:
- راجر ویلیامز: پیشگام اولیه "آزادی روح"
- ویلیام پن: استدلال کرد که آزار و اذیت، ریاکاران را تولید میکند، نه مؤمنان واقعی
- آیزاک باکوس: وزیر باپتیست که از آزادی مذهبی حمایت کرد
- جان لند: رهبر باپتیست تأثیرگذار که از جدایی کلیسا و دولت حمایت کرد
پایههای کتاب مقدسی. مدافعان آزادی مذهبی به طور مکرر به کتاب مقدس استناد میکردند تا استدلالهای خود را حمایت کنند، به ویژه آیات عهد جدید که بر ایمان داوطلبانه و جدایی قدرت مذهبی و مدنی تأکید میکند.
7. بنیانگذاران از تسهیلات و معافیتهای مذهبی حمایت کردند
بنیانگذاران آمریکا درک قوی از آزادی مذهبی را پذیرفتند - درکی که شامل ایجاد معافیتها برای محافظت از شهروندان مذهبی در برابر قوانین عمومی و بیطرف بود.
حفاظت از وجدان. بنیانگذاران تشخیص دادند که برخی قوانین، حتی اگر به طور عمومی قابل اجرا باشند، میتوانند به عمل مذهبی آسیب برسانند. آنها از تسهیلاتی برای محافظت از آزادی مذهبی در چنین مواردی حمایت کردند.
نمونههای تسهیلات:
- اجازه دادن به کوئیکرها برای تأیید به جای سوگند خوردن
- معافیت از خدمت نظامی برای صلحطلبان مذهبی
- حفاظت از حق عبادت اقلیتهای مذهبی
حفاظت قانون اساسی. بند آزادی عمل متمم اول توسط بسیاری از بنیانگذاران به عنوان الزامی برای معافیتهای مذهبی در برخی موارد درک میشد، نظری که بعداً توسط دیوان عالی کشور پذیرفته شد.
8. اصول مسیحی به نفع همه آمریکاییها، صرفنظر از ایمان
برای بهرهمندی از دولت محدود، توازن و کنترل، و حاکمیت قانون، نیازی به مسیحی بودن نیست.
کاربرد جهانی. در حالی که ریشه در ایدههای مسیحی دارد، نظام قانون اساسی که توسط بنیانگذاران ایجاد شده، به نفع شهروندان همه ادیان و حتی بیدینها است. اصولی مانند آزادی مذهبی، دولت محدود و حاکمیت قانون حقوق همه را محافظت میکند.
تنوع مذهبی محافظت شده. بنیانگذاران، در حالی که عمدتاً مسیحی بودند، سیستمی طراحی کردند که تنوع مذهبی را در بر میگرفت. آنها آزمونهای مذهبی برای تصدی مشاغل فدرال را رد کردند و حقوق اقلیتهای مذهبی را محافظت کردند.
اهمیت مداوم. اصول تحت تأثیر مسیحی بنیانگذاران همچنان به شکلگیری قانون و جامعه آمریکایی ادامه میدهند و چارچوبی برای مواجهه با چالشهای معاصر در زمینه آزادی مذهبی و روابط کلیسا و دولت فراهم میکنند.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب آیا آمریکا بنیانگذاری مسیحی داشت؟ بهخاطر استدلالهای مستند و پژوهششدهاش که تأثیر مسیحیت بر بنیانگذاری آمریکا را حمایت میکند، عمدتاً نقدهای مثبتی دریافت کرده است. خوانندگان از استفادهی هال از منابع اولیه و رد افسانههای رایج دربارهی باورهای دینی بنیانگذاران قدردانی میکنند. برخی منتقدان بر این باورند که کتاب مسائل تاریخی پیچیده را بیش از حد سادهسازی کرده یا از دقت علمی کافی برخوردار نیست. بسیاری از بررسیکنندگان این کتاب را آموزنده و اندیشهبرانگیز مییابند، حتی اگر بهطور کامل با تمام نتایج هال موافق نباشند. این کتاب بهخاطر دسترسیپذیریاش برای خوانندگان عادی و ارتباطش با مباحث کنونی دربارهی آزادی مذهبی مورد تحسین قرار گرفته است.