Facebook Pixel
Searching...
فارسی
EnglishEnglish
EspañolSpanish
简体中文Chinese
FrançaisFrench
DeutschGerman
日本語Japanese
PortuguêsPortuguese
ItalianoItalian
한국어Korean
РусскийRussian
NederlandsDutch
العربيةArabic
PolskiPolish
हिन्दीHindi
Tiếng ViệtVietnamese
SvenskaSwedish
ΕλληνικάGreek
TürkçeTurkish
ไทยThai
ČeštinaCzech
RomânăRomanian
MagyarHungarian
УкраїнськаUkrainian
Bahasa IndonesiaIndonesian
DanskDanish
SuomiFinnish
БългарскиBulgarian
עבריתHebrew
NorskNorwegian
HrvatskiCroatian
CatalàCatalan
SlovenčinaSlovak
LietuviųLithuanian
SlovenščinaSlovenian
СрпскиSerbian
EestiEstonian
LatviešuLatvian
فارسیPersian
മലയാളംMalayalam
தமிழ்Tamil
اردوUrdu
Grundrisse

Grundrisse

Foundations of the Critique of Political Economy
توسط Karl Marx 1857 904 صفحات
4.28
1k+ امتیازها
گوش دادن
Listen to Summary

نکات کلیدی

1. کار، نه پول، منبع واقعی ارزش است

هرگز هیچ‌کس درباره‌ی «پول به‌طور کلی» در میان چنین کمبود مطلق پول به‌طور خاص ننوشته است.

چالش با حکمت متعارف. مارکس به نظریه‌های اقتصادی غالب زمان خود که اغلب ارزش را به خود پول یا سرمایه نسبت می‌دهند، اعتراض می‌کند. او به‌جای آن، معتقد است که تمام ارزش در نهایت از کار انسانی ناشی می‌شود. در این دیدگاه، پول تنها نماینده‌ای از آن کار است، ابزاری برای تسهیل مبادله، اما منبع ثروت نیست.

کار به‌عنوان بنیاد. این دیدگاه بر نقش بنیادی کارگران در ایجاد ارزش اقتصادی تأکید می‌کند. چه استخراج مواد خام، چه تولید کالاها، و چه ارائه خدمات، این تلاش انسانی است که منابع را به کالاهایی با ارزش مبادله تبدیل می‌کند. پول تنها مبادله این کالاها را تسهیل می‌کند.

پیامدها برای درک سرمایه‌داری. با شناسایی کار به‌عنوان منبع ارزش، مارکس پایه‌گذار نقد خود از سرمایه‌داری می‌شود. او استدلال می‌کند که سیستم سرمایه‌داری به‌طور ذاتی منبع واقعی ثروت را پنهان و تحریف می‌کند و منجر به استثمار و نابرابری می‌شود. نقل‌قول بالا بر تناقض نوشتن مارکس درباره‌ی پول در حالی که در فقر زندگی می‌کند، تأکید می‌کند و فاصله بین ایجاد ثروت و توزیع آن تحت سرمایه‌داری را نشان می‌دهد.

2. سرمایه کار را با تصاحب ارزش اضافی استثمار می‌کند

سرمایه‌دار باید ارزش بیشتری نسبت به آنچه که داده است، به‌دست آورد.

هسته‌ی استثمار. مارکس استخراج ارزش اضافی را به‌عنوان ویژگی تعریف‌کننده‌ی استثمار سرمایه‌داری شناسایی می‌کند. سرمایه‌داران به‌واسطه‌ی مالکیت وسایل تولید، قادرند نیروی کار را به قیمت ارزش مبادله‌ای (دستمزد) خریداری کنند، اما در فرآیند تولید، ارزش بیشتری از آن استخراج کنند.

کار اضافی. این تفاوت بین ارزش نیروی کار و ارزشی که ایجاد می‌کند، ارزش اضافی است که سرمایه‌دار به‌عنوان سود تصاحب می‌کند. کارگر مجبور است بیشتر از زمانی که برای بازتولید نیروی کار خود نیاز دارد، کار کند و این کار اضافی به نفع سرمایه‌دار است.

«دسته‌ای به‌طور اساسی متفاوت». این فرآیند «کیفیتاً متفاوت از مبادله» است، زیرا ارزش استفاده از کار برای سرمایه‌دار دقیقاً برای ایجاد ارزش‌های مبادله‌ای، کالاها و محصولاتی است که باید فروخته شوند. این استثمار نه به‌دلیل طمع فردی یا ناعدالتی، بلکه به‌عنوان ویژگی سیستماتیک سرمایه‌داری است.

3. تناقضات سرمایه‌داری به بحران‌های اجتناب‌ناپذیر منجر می‌شود

این تناقضات به انفجارها، بلایای طبیعی و بحران‌ها منجر می‌شود، که در آن‌ها با تعلیق لحظه‌ای کار و نابودی بخش بزرگی از سرمایه، سرمایه به‌طور خشونت‌آمیزی به نقطه‌ای کاهش می‌یابد که می‌تواند ادامه یابد... با این حال، این بلایای به‌طور منظم تکرار شونده به تکرار آن‌ها در مقیاس بالاتر و در نهایت به سرنگونی خشونت‌آمیز آن منجر می‌شود.

بی‌ثباتی ذاتی. مارکس استدلال می‌کند که سرمایه‌داری سیستمی پایدار یا هماهنگ نیست، بلکه سیستمی است که با تناقضات داخلی پر شده و به‌طور اجتناب‌ناپذیری به بحران‌ها منجر می‌شود. این بحران‌ها نه تصادفی یا شوک‌های خارجی، بلکه نتیجه منطقی دینامیک‌های ذاتی سیستم هستند.

بیش‌تولید. یکی از تناقضات کلیدی تمایل به بیش‌تولید است. سرمایه‌داران به‌دنبال انباشت سرمایه و گسترش تولید بدون محدودیت هستند، اما ظرفیت بازار برای جذب این کالاها محدود است. این منجر به انباشت کالاها، کاهش قیمت‌ها و رکود اقتصادی می‌شود.

چرخه رونق و رکود. این بحران‌ها، در حالی که ویرانگر هستند، همچنین درون سرمایه‌داری کارکردی دارند. آن‌ها سرمایه را «به‌طور خشونت‌آمیز کاهش می‌دهند» تا به نقطه‌ای برسند که بتوانند دوباره انباشت را از سر بگیرند، اما تنها در مقیاس بالاتر، زمینه‌ساز بحران بعدی. این الگوی چرخه‌ای رونق و رکود ویژگی تکراری توسعه سرمایه‌داری است.

4. گردش، استثمار نهفته در تولید را پنهان می‌کند

در جامعه‌ی بورژوایی کنونی به‌طور کلی، این تعیین قیمت‌ها و گردش آن‌ها و غیره، به‌عنوان فرآیند سطحی به‌نظر می‌رسد، که در زیر آن، در اعماق، فرآیندهای کاملاً متفاوتی در حال انجام است، که در آن این برابری و آزادی ظاهری فردی ناپدید می‌شود.

بازار به‌عنوان توهم. حوزه‌ی گردش، جایی که کالاها مبادله می‌شوند، تصویری از آزادی و برابری را ارائه می‌دهد. خریداران و فروشندگان به‌عنوان برابر ملاقات می‌کنند و معادل‌هایی را در یک معامله به‌ظاهر عادلانه مبادله می‌کنند. با این حال، این تنها یک «فرآیند سطحی» است که «فرآیندهای کاملاً متفاوت» در اعماق تولید را پنهان می‌کند.

استثمار پنهان. استثمار کار، استخراج ارزش اضافی، در نقطه‌ی تولید اتفاق می‌افتد، نه در بازار. کارگر نیروی کار خود را به سرمایه‌دار می‌فروشد، به‌ظاهر به‌طور آزاد، اما در این کار، کنترل بر قدرت خلاقه‌ی کار خود را واگذار می‌کند.

«دسته‌ای به‌طور اساسی متفاوت». این «دسته‌ای به‌طور اساسی متفاوت» فرآیند استثمار یا استخراج محصول اضافی از زمان کار کارگر است. این فرآیند منبع انباشت سرمایه‌داری است.

5. سرمایه ثابت بهره‌وری را افزایش می‌دهد اما همچنین به کاهش ارزش منجر می‌شود

از این رو، بالاترین توسعه‌ی قدرت تولیدی همراه با بزرگ‌ترین گسترش ثروت موجود با کاهش ارزش سرمایه، تنزل کارگر و خستگی شدید قدرت‌های حیاتی او همزمان خواهد بود.

شمشیر دو لبه. سرمایه ثابت، مانند ماشین‌آلات، یکی از عوامل کلیدی افزایش بهره‌وری در سرمایه‌داری است. این امکان تولید کالاهای بیشتر با نیروی کار کمتر را فراهم می‌کند و منجر به افزایش ثروت می‌شود. با این حال، این توسعه همچنین یک جنبه تاریک دارد.

کاهش ارزش کار. با جایگزینی ماشین‌ها به‌جای کارگران انسانی، ارزش نیروی کار کاهش می‌یابد. کارگران بی‌مهارت می‌شوند، دستمزدها کاهش می‌یابد و بیکاری افزایش می‌یابد. این منجر به «تنزل کارگر» و «خستگی قدرت‌های حیاتی او» می‌شود.

کاهش ارزش سرمایه. پیگیری بی‌رحمانه پیشرفت‌های تکنولوژیکی همچنین به «کاهش ارزش سرمایه» منجر می‌شود. ماشین‌های جدید و کارآمدتر، ماشین‌های قدیمی‌تر را منسوخ می‌کنند و سرمایه‌ای که در آن‌ها سرمایه‌گذاری شده است را بی‌ارزش می‌کنند. این فشار دائمی برای سرمایه‌داران به نوآوری و انباشت را ایجاد می‌کند و چرخه تخریب خلاق را ادامه می‌دهد.

6. رقابت موتور سرمایه و خودویرانی آن است

این افراد نیستند که با رقابت آزاد آزاد می‌شوند؛ بلکه این سرمایه است که آزاد می‌شود.

نیروی محرکه. رقابت خون سرمایه‌داری است، نیرویی که نوآوری، کارایی و گسترش بازارها را به‌وجود می‌آورد. سرمایه‌داران به‌طور مداوم مجبورند با یکدیگر رقابت کنند و به‌دنبال تولید کالاها به‌طور ارزان‌تر و کارآمدتر باشند.

آزادی سرمایه. با این حال، این رقابت درباره‌ی آزادی فردی نیست، بلکه درباره‌ی آزادی سرمایه برای انباشت و گسترش است. سرمایه‌داران مجبورند رقابت کنند، کار را استثمار کنند و تولید را دگرگون کنند تا زنده بمانند.

«تنها پاسخ منطقی». این رقابت بی‌رحمانه در نهایت خود سیستم را تضعیف می‌کند. این به بیش‌تولید، بحران‌ها و تمرکز سرمایه در دستان معدودی منجر می‌شود. مارکس استدلال می‌کند که «تحلیل آنچه رقابت آزاد واقعاً است، تنها پاسخ منطقی به پیامبران طبقه‌ی متوسط است که آن را به آسمان می‌ستایند یا به سوسیالیست‌ها که آن را به جهنم می‌فرستند.»

7. سرمایه‌داری هم ثروت ایجاد می‌کند و هم گورکنان خود را

بنابراین تمام پیشرفت تمدن، یا به عبارت دیگر هر افزایش در قدرت‌های تولید اجتماعی، ... در قدرت‌های تولید کار خود ... نه کارگر را غنی می‌کند، بلکه سرمایه را؛ از این رو تنها قدرتی را که بر کار تسلط دارد، بزرگ‌تر می‌کند؛ تنها قدرت تولید سرمایه را افزایش می‌دهد.

توزیع نابرابر. در حالی که سرمایه‌داری سطوح بی‌سابقه‌ای از ثروت را تولید می‌کند، این ثروت به‌طور یکنواخت توزیع نمی‌شود. منافع افزایش بهره‌وری عمدتاً به طبقه‌ی سرمایه‌دار می‌رسد، در حالی که طبقه‌ی کارگر با فقر نسبی و ناامنی فزاینده مواجه است.

ظهور پرولتاریا. با این حال، در فرآیند متمرکز کردن کارگران در کارخانه‌ها و تحت انضباط تولید سرمایه‌داری قرار دادن آن‌ها، سرمایه‌داری همچنین شرایط ظهور یک طبقه‌ی کارگر انقلابی را ایجاد می‌کند. این طبقه که به‌واسطه‌ی تجربه مشترک خود از استثمار متحد شده است، به «گورکن» سرمایه‌داری تبدیل می‌شود.

پیش‌شرط‌های عینی. کارهای نظری مارکس به‌دنبال اقتصاد به‌خاطر اقتصاد، فلسفه به‌خاطر فلسفه، یا نقد به‌خاطر نقد نبود؛ بلکه هدف این کار آماده‌سازی و آموزش نسل بعدی رهبران طبقه‌ی کارگر در پیش‌شرط‌های عینی، امکان و ضرورت وظیفه‌ی تاریخی بود.

8. درک سرمایه نیازمند درک زمینه تاریخی آن است

پیش‌فرض‌های ثابت خود در ادامه‌ی توسعه به سیالیت تبدیل می‌شوند. اما تنها با نگه‌داشتن آن‌ها در آغاز، توسعه‌ی آن‌ها بدون به‌هم‌ریختگی همه چیز ممکن است.

رد تحلیل بی‌تاریخی. مارکس بر اهمیت درک سرمایه‌داری به‌عنوان یک شیوه‌ی تولید تاریخی خاص تأکید می‌کند، نه به‌عنوان یک سیستم طبیعی یا ابدی. دسته‌بندی‌های اقتصاد سیاسی، مانند سرمایه، کار و ارزش، مفاهیم جهانی نیستند، بلکه محصولات یک توسعه تاریخی خاص هستند.

«روش علمی صحیح». روش صحیح تحقیق، به‌گفته‌ی مارکس، این است که با دسته‌بندی‌های انتزاعی شروع کرده و سپس به واقعیت‌های عینی یک جامعه خاص حرکت کنیم. این شامل ردیابی توسعه تاریخی این دسته‌بندی‌ها و درک چگونگی شکل‌گیری آن‌ها توسط شرایط اجتماعی و اقتصادی خاص است.

کالا به‌عنوان نقطه‌ی شروع. کالا، به‌عنوان واحد پایه‌ی تولید سرمایه‌داری، «وحدتی از دو جنبه» است: ارزش استفاده و ارزش مبادله. درک تناقضات نهفته در این وحدت کلید درک دینامیک‌های سرمایه‌داری است.

9. دیالکتیک هگلی روشن‌گر نقد مارکس از اقتصاد سیاسی است

در روش کار، برای من بسیار مفید بود که به‌طور تصادفی ... دوباره منطق هگل را ورق زدم.

تأثیر هگل. روش تحقیق مارکس به‌طور عمیق تحت تأثیر دیالکتیک هگلی است. این شامل درک مفاهیم به‌عنوان فرآیندها، به‌عنوان تغییرات و توسعه‌های مداوم از طریق تعامل نیروهای متضاد است.

تناقض به‌عنوان نیروی محرکه. برای هگل، نفی نیروی خلاق است. در اینجا، هرچه کارگر خود را بیشتر نفی کند یا توسط سرمایه نفی شود، ثروت بیشتری ایجاد می‌کند. (بسیاری از مقاطع، به‌عنوان مثال ص 308.) برای هگل، نفی مخالف خود را ایجاد می‌کند، «موقعیت»؛ و بنابراین نفی نه تنها به یک چیز شخصیت خاص خود را می‌دهد، بلکه به‌عنوان موقعیت، شخصیت آن را برای دیگران می‌دهد.

دیالکتیک مادی. با این حال، مارکس ایده‌آلیسم هگل را رد می‌کند و استدلال می‌کند که جهان مادی اولیه است و ایده‌ها تنها بازتاب‌های واقعیت مادی هستند. او به‌دنبال «کنده شدن پوسته‌ی رازآلود از هسته‌ی منطقی» دیالکتیک هگل است و آن را به تحلیل روابط اقتصادی و اجتماعی عینی اعمال می‌کند.

10. هدف: جامعه‌ای فراتر از محدودیت‌های ذاتی سرمایه

تنها زمانی که موانع بر سر راه تولید انسانی که توسط روابط سرمایه‌داری تحمیل شده‌اند، شکسته و دور انداخته شوند، شرایطی وجود دارد که می‌توان درباره‌ی ورود بشریت به «حرکت مطلق شدن» صحبت کرد.

سرمایه‌داری به‌عنوان مرحله‌ای گذرا. مارکس سرمایه‌داری را به‌عنوان مرحله‌ای ضروری اما در نهایت ناپایدار در تاریخ بشر می‌بیند. این مرحله پیش‌شرط‌های مادی و تکنولوژیکی برای شکل پیشرفته‌تری از جامعه را ایجاد می‌کند، اما تناقضات ذاتی آن مانع از تحقق کامل این امکانات می‌شود.

یک شدن جدید. هدف این است که فراتر از سرمایه‌داری برویم و به جامعه‌ای برسیم که تولید به‌منظور برآورده کردن نیازهای انسانی سازماندهی شده باشد، نه برای تولید سود. این شامل لغو مالکیت خصوصی، حذف تقسیمات طبقاتی و ایجاد جامعه‌ای واقعاً آزاد و برابر خواهد بود.

فرد اجتماعی. جایگاه این نوع فرد، فرد اجتماعی است، فرد جامعه‌ی بی‌طبقه، نوع شخصیتی که به‌دلیل ماهیت اجتماعی مستقیمش نه تنها کمتر، بلکه بیشتر به‌عنوان یک فرد توسعه یافته است. در مقابل فردیت خالی، فقیر و محدود جامعه‌ی سرمایه‌داری، انسان جدید توسعه‌ای همه‌جانبه، کامل و غنی از نیازها و ظرفیت‌ها را نشان می‌دهد و در شخصیت و توسعه جهانی است.

آخرین به‌روزرسانی::

نقد و بررسی

4.28 از 5
میانگین از 1k+ امتیازات از Goodreads و Amazon.

کتاب Grundrisse مجموعه‌ای از یادداشت‌های مارکس در سال‌های 1857-58 است که نظریه‌های اقتصادی اولیه او را در بر می‌گیرد. خوانندگان این اثر را چالش‌برانگیز اما پر از بینش می‌یابند و رویکردی فلسفی و هگلی‌تر از کتاب سرمایه ارائه می‌دهد. بسیاری از افراد به طبیعت خام و بدون فیلتر آن اشاره می‌کنند که فرآیند تفکر مارکس را به نمایش می‌گذارد. این کتاب موضوعاتی مانند پول، کار و تناقضات سرمایه‌داری را پوشش می‌دهد. در حالی که برخی با ساختار نامنظم آن دست و پنجه نرم می‌کنند، دیگران عمق و اهمیت تاریخی آن را در درک نظریه مارکسیستی مورد تحسین قرار می‌دهند. به‌طور کلی، این کتاب به عنوان منبعی ارزشمند برای پژوهشگران و خوانندگان متعهد به آثار مارکس شناخته می‌شود.

درباره نویسنده

کارل هاینریش مارکس، فیلسوف، اقتصاددان و سوسیالیست انقلابی آلمانی بود. او در سال 1818 به دنیا آمد و به همراه فردریش انگلس، بیانیه کمونیست را نوشت و کتاب سرمایه، نقد اساسی‌اش بر اقتصاد سیاسی را تألیف کرد. آثار مارکس تأثیر عمیقی بر علوم اجتماعی، اقتصاد و جنبش‌های سیاسی گذاشت. او ماتریالیسم تاریخی و نظریه ارزش کار را توسعه داد و استدلال کرد که سرمایه‌داری منجر به مبارزه طبقاتی می‌شود. پس از مواجهه با تعقیب سیاسی، مارکس در لندن ساکن شد و به نوشتن و سازماندهی ادامه داد. ایده‌های او درباره‌ی تضاد طبقاتی، بیگانگی و ماهیت دیالکتیکی پیشرفت تاریخی تأثیر ماندگاری بر تفکر مدرن و جنبش‌های اجتماعی در سرتاسر جهان داشته است.

0:00
-0:00
1x
Dan
Andrew
Michelle
Lauren
Select Speed
1.0×
+
200 words per minute
Create a free account to unlock:
Requests: Request new book summaries
Bookmarks: Save your favorite books
History: Revisit books later
Recommendations: Get personalized suggestions
Ratings: Rate books & see your ratings
Try Full Access for 7 Days
Listen, bookmark, and more
Compare Features Free Pro
📖 Read Summaries
All summaries are free to read in 40 languages
🎧 Listen to Summaries
Listen to unlimited summaries in 40 languages
❤️ Unlimited Bookmarks
Free users are limited to 10
📜 Unlimited History
Free users are limited to 10
Risk-Free Timeline
Today: Get Instant Access
Listen to full summaries of 73,530 books. That's 12,000+ hours of audio!
Day 4: Trial Reminder
We'll send you a notification that your trial is ending soon.
Day 7: Your subscription begins
You'll be charged on Mar 24,
cancel anytime before.
Consume 2.8x More Books
2.8x more books Listening Reading
Our users love us
100,000+ readers
"...I can 10x the number of books I can read..."
"...exceptionally accurate, engaging, and beautifully presented..."
"...better than any amazon review when I'm making a book-buying decision..."
Save 62%
Yearly
$119.88 $44.99/year
$3.75/mo
Monthly
$9.99/mo
Try Free & Unlock
7 days free, then $44.99/year. Cancel anytime.
Settings
Appearance
Black Friday Sale 🎉
$20 off Lifetime Access
$79.99 $59.99
Upgrade Now →