نکات کلیدی
1. زمان با کودکان ارزشمند و گذرا است
چشم بر هم میزنید و خط پایان در دیدرس است. والدین جوان، به من گوش کنید: این. خیلی. سریع. میگذرد.
هر لحظه را گرامی بدارید. با رشد کودکان، فرصتها برای حضور در زندگی آنها بهطور فزایندهای نادر میشود. از سالهای اولیه با تقاضاهای مداوم تا سالهای نوجوانی با استقلال رو به رشد، هر مرحله چالشها و شادیهای منحصر به فردی را به همراه دارد. والدین اغلب خود را بین تعهدات کاری و تمایل به حضور در هر بازی، کنسرت و رویداد مهم گرفتار میبینند.
احساس گناه یک همراه معمول است. بسیاری از والدین شاغل، بهویژه مادران، با احساس ناکافی بودن و فرصتهای از دست رفته دست و پنجه نرم میکنند. با این حال، مهم است که بدانیم کیفیت زمان مهمتر از کمیت آن است. حضور کامل و درگیر شدن در زمانهای مشترک میتواند خاطرات ماندگار و پیوندهای قوی ایجاد کند.
برای گذار آماده شوید. با نزدیک شدن کودکان به بزرگسالی، والدین باید تعادل ظریفی بین ارائه حمایت و اجازه دادن به استقلال برقرار کنند. این مرحله میتواند از نظر احساسی چالشبرانگیز باشد، زیرا درک این موضوع که روالهای روزانه و تعاملاتی که زمانی زندگی خانوادگی را تعریف میکردند در حال پایان یافتن هستند.
2. تعادل بین شغل و خانواده نیازمند انتخابهای دشوار است
من قبل از اینکه والدین شوم، روزنامهنگار بودم. این در خون من است. اما در حالی که افراد زیادی میتوانند اخبار را گزارش کنند، تنها یک نفر در این سیاره میتواند مادر فرزندان من باشد.
اولویتبندی آنچه مهمتر است. برای بسیاری از حرفهایها، بهویژه کسانی که در مشاغل پرتقاضا مانند روزنامهنگاری هستند، تعارض بین کار و خانواده دائمی است. اغلب نیاز به تصمیمگیریهای سخت درباره اینکه کدام رویدادها یا فرصتها را دنبال کنند و کدام را رها کنند، دارد.
انعطافپذیری کلید است. یافتن راههایی برای تطبیق برنامههای کاری، مذاکره با کارفرمایان و ایجاد مرزها میتواند به حفظ تعادل سالم بین کار و زندگی کمک کند. این ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- گرفتن مرخصیهای طولانیمدت
- درخواست ساعات کاری انعطافپذیر
- رد کردن وظایفی که با رویدادهای مهم خانوادگی تداخل دارند
تعریف مجدد موفقیت. شناخت این که موفقیت تنها با دستاوردهای شغلی اندازهگیری نمیشود میتواند به کاهش احساس گناه و فشار کمک کند. یافتن رضایت در هر دو حوزه حرفهای و شخصی اغلب نیازمند تغییر دیدگاه و تمایل به انجام مصالحهها است.
3. از دست دادن شنوایی بر روابط و ارتباطات تأثیر میگذارد
مادر بودن باعث شده است که داستانهایی که ارزش گفتن دارند تغییر کنند. خودم در بیست و چند سالگی ممکن بود با جدیدترین و خنکترین ضبطکنندههای پیشرفته به مصاحبه با هاپکو بروم، اما هرگز به خط پرسش از خوکچه هندی فشار نمیآوردم.
تطبیق و پایداری. از دست دادن شنوایی میتواند بهطور قابل توجهی بر روابط شخصی و حرفهای تأثیر بگذارد و نیازمند صبر و خلاقیت برای حفظ ارتباط مؤثر است. برای روزنامهنگاران و دیگرانی که به شدت به تعاملات کلامی متکی هستند، این چالش میتواند بهویژه دلهرهآور باشد.
پذیرش فناوری و حمایت. استفاده از سمعکها، دستگاههای کمکی و حمایت از خانواده و همکاران میتواند به غلبه بر موانع ارتباطی کمک کند. مهم است که:
- درباره مشکلات شنوایی باز باشید
- در صورت نیاز درخواست تسهیلات کنید
- بهروز بودن در پیشرفتهای فناوری شنوایی
یافتن دیدگاههای جدید. از دست دادن شنوایی میتواند مزایای غیرمنتظرهای نیز به همراه داشته باشد، مانند قدردانی بیشتر از نشانههای غیرکلامی و درک عمیقتر از اهمیت ارتباط واضح و هدفمند.
4. دوستیهای قوی در طول زمان پایدار و تکامل مییابند
آنچه که در این لحظات آخر کودکی آنها میخواهم انجام دهم این است که ساکت شوم و گوش کنم. گوش دادن بدون هیچ برنامهای، بدون قضاوت—فقط عشق.
پرورش ارتباطات بلندمدت. دوستیهایی که در دانشگاه یا اوایل بزرگسالی شکل میگیرند میتوانند یک سیستم حمایتی قوی در طول چالشها و گذارهای زندگی فراهم کنند. این روابط اغلب به یک خانواده انتخابی تبدیل میشوند و تجربیات مشترکی را ارائه میدهند که دههها را در بر میگیرد.
زمان برای ارتباط برقرار کردن. با وجود برنامههای شلوغ و فاصلههای جغرافیایی، حفظ دوستیها نیازمند تلاش و اولویتبندی است. بررسیهای منظم، گردهماییهای سالانه و سنتهای مشترک میتوانند به حفظ پیوندها کمک کنند.
پذیرش پویاییهای در حال تغییر. با تغییر شرایط زندگی، دوستیها ممکن است در شدت یا فراوانی تماس تغییر کنند. با این حال، دوستان واقعی اغلب میتوانند از جایی که رها کردهاند ادامه دهند و حتی پس از غیبتهای طولانی، راحتی و آشنایی را فراهم کنند.
5. دویدن نسلها را متصل میکند و آرامش میبخشد
پدرم به من یاد داد که دونده باشم. او به من یاد داد که یک منهتن عالی درست کنم. او به من یاد داد که ادامه دهم، تمام تلاشم را بکنم، هرگز تسلیم نشوم.
یافتن رهایی جسمی و احساسی. دویدن میتواند هم به عنوان یک تمرین بدنی و هم به عنوان نوعی مدیتیشن عمل کند و راهی برای کاهش استرس و پردازش احساسات پیچیده فراهم کند. برای بسیاری، این به یک تمرین مادامالعمر تبدیل میشود که با تغییر شرایط زندگی تکامل مییابد.
ایجاد سنتهای خانوادگی. فعالیتهای مشترک مانند دویدن میتوانند به عنوان اتصالدهندههای قدرتمند بین نسلها عمل کنند و فرصتهایی برای پیوند و انتقال ارزشها ایجاد کنند. این سنتها میتوانند:
- حس تعلق و تداوم را تقویت کنند
- چارچوبی برای پردازش غم و اندوه و از دست دادن فراهم کنند
- راهی برای گرامیداشت عزیزانی که از دست رفتهاند ارائه دهند
پذیرش استعاره. عمل دویدن – گذاشتن یک پا جلوی دیگری، پایداری در برابر ناراحتی – میتواند به عنوان یک استعاره قدرتمند برای چالشهای زندگی عمل کند و به آموزش مقاومت و عزم کمک کند.
6. پوشش مناطق جنگی هم هدف و هم تعارض به همراه دارد
راههای زیادی برای گفتن داستان یک جنگ وجود دارد. اما یکی از بهترینها این است که به آنجا بروید، افراد عادی که زندگیشان دگرگون شده را پیدا کنید و گوش دهید.
تعادل بین وظیفه حرفهای و خطر شخصی. خبرنگاران جنگی اغلب با تنش بین تعهد خود به گفتن داستانهای مهم و خطرات ذاتی در مناطق جنگی دست و پنجه نرم میکنند. این میتواند بهویژه برای والدین چالشبرانگیز باشد، که باید تعهدات حرفهای را در برابر مسئولیتهای خانوادگی بسنجند.
تمرکز بر داستانهای انسانی. گزارش مؤثر جنگ فراتر از استراتژی نظامی و مانورهای سیاسی میرود تا هزینه انسانی درگیری را آشکار کند. این رویکرد میتواند:
- رویدادهای دور را برای مخاطبان قابل درک کند
- جنبههای جهانی تجربه انسانی را برجسته کند
- الهامبخش همدلی و اقدام باشد
شناخت تأثیرات احساسی. پوشش جنگ و رنج انسانی میتواند تأثیرات روانی ماندگاری داشته باشد. برای روزنامهنگاران مهم است که:
- استراتژیهای مقابلهای را توسعه دهند
- در صورت نیاز به دنبال حمایت باشند
- زمانی که باید عقبنشینی کنند یا استراحت کنند را بشناسند
7. پویایی خانواده با بزرگ شدن کودکان تغییر میکند
جیمز گل زندگیاش را به ثمر رسانده بود، گلی که هرگز فراموش نخواهد کرد—و من بار دیگر نتوانسته بودم حضور داشته باشم.
پیمایش نقشهای در حال تغییر. با رشد کودکان به بزرگسالی، والدین باید به پویاییهای جدیدی عادت کنند و راههایی برای حمایت و ارتباط بدون تجاوز به مرزها پیدا کنند. این گذار میتواند هم هیجانانگیز و هم چالشبرانگیز باشد و نیازمند انعطافپذیری و ارتباط باز است.
پذیرش لحظات از دست رفته. با وجود بهترین تلاشها، والدین بهطور اجتنابناپذیری برخی از رویدادهای مهم در زندگی فرزندانشان را از دست خواهند داد. مهم است که:
- خود را برای این غیبتها ببخشند
- بر حضور در زمانی که ممکن است تمرکز کنند
- راههای جایگزین برای نشان دادن حمایت و علاقه پیدا کنند
پذیرش اشکال جدید ارتباط. با مستقلتر شدن کودکان، روابط با والدین اغلب به دوستیهای بالغتری تبدیل میشود. این میتواند شادیها و فرصتهای جدیدی برای درک و قدردانی عمیقتر به همراه داشته باشد.
8. ازدواج میتواند پایان یابد، اما عشق والدینی پایدار است
احساس میکنم که همه چیز—همه چیز همانطور که میشناسم—در شرف تغییر است.
با شجاعت با تغییر روبرو شوید. پایان یک ازدواج طولانیمدت میتواند ویرانگر باشد، بهویژه زمانی که با دیگر گذارهای مهم زندگی همزمان شود. این نیازمند قدرت برای پیمایش در طوفان احساسی در حالی که ثبات برای کودکان حفظ میشود، است.
اولویتبندی هموالدی. با وجود درد جدایی، تمرکز بر رفاه کودکان میتواند:
- حس هدف و تداوم را فراهم کند
- چارچوبی برای همکاری با همسر سابق ایجاد کند
- فرصتی برای مدلسازی مقاومت و استراتژیهای مقابلهای سالم فراهم کند
تعریف مجدد خانواده. با تغییر ساختارهای خانواده، مهم است که:
- ارتباط باز با کودکان را حفظ کنند
- سنتها و روالهای جدید ایجاد کنند
- تأکید کنند که عشق ثابت میماند، حتی زمانی که شرایط تغییر میکند
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب "این. خیلی. سریع. میگذرد." نظرات متفاوتی را به خود جلب کرده است. برخی از خوانندگان از صداقت کلی در مورد تعادل کار و خانواده قدردانی میکنند، در حالی که دیگران به امتیاز اجتماعی او و عدم تمرکز بر تربیت فرزندان انتقاد میکنند. بسیاری از خوانندگان به تأملات او در مورد مادری و حرفهاش توجه دارند، اما برخی احساس میکنند که کتاب از موضوع اصلی خود دور میشود. سبک نوشتاری و داستانگویی کلی به طور کلی مورد استقبال قرار گرفته است، هرچند برخی او را از نظر دیدگاهش قابل ارتباط نمیدانند. بررسی کتاب در مورد تعادل کار و زندگی و طبیعت گذراي کودکی با بسیاری از والدین همخوانی دارد، با وجود محدودیتهایش.