نکات کلیدی
1. زنان در نقشهای رهبری با چالشهای منحصر به فردی روبرو هستند
حقیقت تلخ این است که هنوز مردان جهان را اداره میکنند.
تفاوت جنسیتی همچنان پابرجاست. با وجود پیشرفت در حقوق و آموزش زنان، نقشهای رهبری در صنایع مختلف همچنان عمدتاً در دست مردان است. تا سال ۲۰۱۳، تنها ۲۱ نفر از مدیران عامل شرکتهای فورچون ۵۰۰ زن بودند و زنان تنها ۱۴٪ از موقعیتهای افسر اجرایی را در اختیار داشتند. این عدم تعادل برای زنان رنگینپوست حتی بیشتر است.
انتظارات اجتماعی موانعی ایجاد میکنند. از سنین کودکی، دختران پیامهایی دریافت میکنند که باید پرورشدهنده و اجتماعی باشند، در حالی که پسران به جسارت و جاهطلبی تشویق میشوند. این کلیشههای جنسیتی تا بزرگسالی ادامه مییابند و موانع خارجی و داخلی برای زنانی که به دنبال نقشهای رهبری هستند ایجاد میکنند.
شکاف جاهطلبی. تحقیقات نشان میدهد که زنان کمتر از مردان خود را جاهطلب توصیف میکنند یا به دنبال موقعیتهای مدیریتی برتر هستند. این شکاف از سنین پایین شروع میشود، به طوری که مطالعات نشان میدهد پسران دبیرستانی بیشتر از دختران به نقشهای رهبری در آینده شغلی خود علاقهمند هستند.
2. بر موانع داخلی غلبه کنید و به حرفه خود تکیه کنید
اگر نمیترسیدید، چه میکردید؟
شناسایی و به چالش کشیدن شک و تردید به خود. بسیاری از زنان موفق از "سندرم متقلب" رنج میبرند و احساس میکنند که شایسته موفقیت خود نیستند، با وجود شواهدی از شایستگیشان. این شک و تردید میتواند زنان را از پیگیری فرصتها و دفاع از خود باز دارد.
جای خود را در میز بگیرید. سندبرگ داستانهای شخصی از زنانی که به معنای واقعی و مجازی در جلسات کنار مینشینند، به اشتراک میگذارد. او زنان را تشویق میکند که فعالانه شرکت کنند، نظرات خود را بیان کنند و جایگاه شایسته خود را در محیطهای حرفهای به دست آورند.
استراتژیهایی برای غلبه بر شک و تردید به خود:
- تظاهر کنید تا موفق شوید
- زبان بدن قدرتمند را بپذیرید
- درک کنید که کمال دشمن پیشرفت است
- انتقاد را به عنوان فرصتی برای رشد بازنگری کنید
3. موفقیت و محبوبیت برای زنان به طور منفی مرتبط هستند
موفقیت و محبوبیت برای مردان به طور مثبت و برای زنان به طور منفی مرتبط هستند.
دوگانگی. تحقیقات نشان میدهد که با موفقتر شدن زنان، اغلب به عنوان کمتر دوستداشتنی تلقی میشوند. این وضعیت یک دوراهی ایجاد میکند که زنان باید بین احترام و دوستداشتنی بودن انتخاب کنند، معضلی که مردان به ندرت با آن مواجه میشوند.
راه رفتن بر روی طناب. برای موفقیت، زنان باید یاد بگیرند که جسارت را با گرمی متعادل کنند. سندبرگ به زنان توصیه میکند که "بیوقفه خوشبرخورد" باشند و در عین حال از خود و ایدههایشان دفاع کنند. این شامل:
تکنیکهایی برای دفاع مؤثر از خود:
- هنگام بحث در مورد دستاوردها از "ما" به جای "من" استفاده کنید
- درخواستها را به صورت مزایای سازمانی بیان کنید
- مهربانی را با اصرار ترکیب کنید
- با زبان اجتماعی مذاکره کنید
به چالش کشیدن وضعیت موجود. در حالی که تطبیق با واقعیتهای فعلی ضروری است، سندبرگ بر اهمیت تغییر سیستم خود تأکید میکند. با افزایش آگاهی از این تعصبات، میتوانیم به سوی آیندهای حرکت کنیم که در آن زنان مجبور به پیمایش این استاندارد دوگانه نباشند.
4. مسیر شغلی خود را به عنوان یک جنگلنوردی، نه یک نردبان، دنبال کنید
مشاغل یک جنگلنوردی هستند، نه یک نردبان.
پذیرش انعطافپذیری. نردبان شغلی سنتی در حال منسوخ شدن است. در عوض، به شغل خود به عنوان یک جنگلنوردی فکر کنید، با مسیرهای متعدد به سمت بالا. این ذهنیت اجازه میدهد تا حرکات جانبی، زیگزاگها و حتی گامهای به عقب که در نهایت به فرصتهای بزرگتر منجر میشوند.
اولویتبندی رشد و تأثیر. هنگام تصمیمگیری شغلی، بر نقشهایی تمرکز کنید که بیشترین پتانسیل برای یادگیری و ایجاد تفاوت را ارائه میدهند. سندبرگ به اشتراک میگذارد که چگونه تصمیم گرفت به گوگل و بعداً فیسبوک بپیوندد بر اساس پتانسیل رشد آنها، حتی زمانی که به معنای کاهش عنوان یا مسئولیت بود.
عواملی که در حرکات شغلی باید در نظر گرفته شوند:
- پتانسیل توسعه مهارت
- همراستایی با اهداف بلندمدت
- فرصت برای ایجاد تأثیر
- مسیر رشد شرکت
- کیفیت مربیان و اعضای تیم
5. به دنبال مربیان و حامیان باشید، اما ابتدا بر برتری تمرکز کنید
برتری پیدا کنید و یک مربی خواهید داشت.
مربیگری به دست میآید، نه اختصاص داده میشود. بسیاری از حرفهایهای جوان به اشتباه معتقدند که یافتن یک مربی کلید موفقیت است. سندبرگ استدلال میکند که برتری ابتدا میآید – بر انجام کارهای برجسته تمرکز کنید و مربیان به طور طبیعی به شما جذب خواهند شد.
تفاوت بین مربیان و حامیان. مربیان مشاوره و راهنمایی ارائه میدهند، در حالی که حامیان به طور فعال برای پیشرفت شغلی شما حمایت میکنند. هر دو ارزشمند هستند، اما حامیان میتوانند تأثیر مستقیمتری بر پیشرفت شغلی شما داشته باشند.
ساختن روابط مربیگری:
- به دنبال مشاوره خاص و متفکرانه باشید، نه راهنمایی کلی
- ارزش را در عوض ارائه دهید، رابطه را متقابل سودمند کنید
- به مربیگری از همتایان و جوانترها، نه فقط ارشدها، باز باشید
- به دنبال مربیان در مکانهای غیرمنتظره باشید
6. با اعتماد به نفس و اصالت ارتباط برقرار کنید
احساس اعتماد به نفس – یا تظاهر به اینکه احساس اعتماد به نفس دارید – برای دستیابی به فرصتها ضروری است.
غلبه بر تمایل به تردید. زنان اغلب از زبانهای توصیفی استفاده میکنند که پیام آنها را تضعیف میکند. تمرین کنید که با وضوح و قاطعیت ارتباط برقرار کنید، حتی اگر در ابتدا مجبور به تظاهر به اعتماد به نفس باشید.
تعادل اصالت با اثربخشی. در حالی که مهم است که به خودتان وفادار باشید، یاد بگیرید که سبک ارتباطی خود را برای شنیده شدن در محیطهای مختلف تطبیق دهید. این به معنای تغییر شخصیت شما نیست، بلکه توسعه مجموعهای از ابزارها برای بیان مؤثر خود است.
تکنیکهایی برای ارتباط با اعتماد به نفس:
- کلمات پرکننده و زبان عذرخواهی را حذف کنید
- از ژستهای قدرت برای افزایش اعتماد به نفس قبل از تعاملات مهم استفاده کنید
- تمرین کنید که تعریفها را با لطف بپذیرید
- دستاوردهای خود را بدون کماهمیت جلوه دادن آنها به اشتراک بگذارید
7. قبل از ترک، ترک نکنید: در حرفه خود درگیر بمانید
ماهها و سالهای منتهی به داشتن فرزند زمان مناسبی برای عقبنشینی نیست، بلکه زمان بحرانی برای پیشروی است.
اجتناب از سازش پیشدستانه. بسیاری از زنان در پیشبینی مسئولیتهای خانوادگی آینده، جاهطلبیهای شغلی خود را کاهش میدهند. این "ترک قبل از ترک" میتواند منجر به فرصتهای از دست رفته و پیشبینی خودتحققیافتهای از گزینههای کاهشیافته شود.
درگیر بمانید و درها را باز نگه دارید. همچنان به دنبال وظایف چالشبرانگیز و رشد شغلی باشید، حتی در حالی که برای خانواده برنامهریزی میکنید. این شما را برای گزینهها و انعطافپذیری بیشتر زمانی که فرزند دارید، آماده میکند.
استراتژیهایی برای تعادل بین شغل و برنامهریزی خانواده:
- به دنبال کارفرمایان و سیاستهای دوستدار خانواده باشید
- پایه حرفهای قوی قبل از داشتن فرزند بسازید
- زمانبندی بارداری را در رابطه با نقاط عطف شغلی در نظر بگیرید
- انتظارات و حمایت را با شریک زندگی خود زودتر از موعد بحث کنید
8. شریک زندگی خود را در مسئولیتهای خانه شریک واقعی کنید
همانطور که زنان باید در کار بیشتر توانمند شوند، مردان باید در خانه بیشتر توانمند شوند.
شراکتهای برابر به نفع همه است. تحقیقات نشان میدهد که زوجهایی که مسئولیتهای خانگی را به اشتراک میگذارند، ازدواجهای قویتر، مشاغل موفقتر و فرزندان بهتر تطبیقیافتهای دارند. با این حال، زنان هنوز بار نامتناسبی از کارهای خانه و مراقبت از کودکان را بر عهده دارند.
به چالش کشیدن نقشهای جنسیتی سنتی. مردان را تشویق کنید که مسئولیتهای بیشتری در خانه بر عهده بگیرند و از "دروازهبانی مادری" که میتواند مشارکت آنها را دلسرد کند، اجتناب کنید. این تغییر نیاز به تلاش فردی و تغییرات اجتماعی گستردهتر دارد.
گامهایی به سوی شراکت برابر:
- انتظارات را بهطور باز با شریک زندگی خود بحث کنید
- وظایف را بر اساس نقاط قوت و ترجیحات فردی تقسیم کنید
- برای مرخصی پدری و ترتیبات کاری انعطافپذیر حمایت کنید
- به چالش کشیدن هنجارهای اجتماعی که مشارکتهای مردان در خانه را کمارزش میکنند
9. "داشتن همه چیز" را دوباره تعریف کنید و به دنبال یکپارچگی کار و زندگی باشید
انجام شده بهتر از کامل است.
افسانه کمال را رد کنید. ایده "داشتن همه چیز" استانداردی غیرممکن را تعیین میکند. در عوض، بر انتخابهای بهترین برای خود و خانوادهتان تمرکز کنید و اذعان کنید که مبادلات اجتنابناپذیر هستند.
به دنبال یکپارچگی کار و زندگی باشید. به جای جستجوی تعادل کامل، به دنبال راههایی برای ترکیب کار و زندگی شخصی به گونهای باشید که با اولویتهای شما همخوانی داشته باشد. این ممکن است به معنای تعیین مرزها، استفاده از فناوری یا تعریف مجدد موفقیت بر اساس شرایط خودتان باشد.
استراتژیهایی برای یکپارچگی کار و زندگی:
- غیرقابلمذاکرههای خود را شناسایی کنید و بر اساس آن اولویتبندی کنید
- در صورت امکان وظایف را واگذار و برونسپاری کنید
- خودمهربانی را تمرین کنید و از احساس گناه رها شوید
- اذعان کنید که اولویتها ممکن است با گذشت زمان تغییر کنند
10. درباره مسائل جنسیتی در محل کار صحبت کنید
ما نمیتوانیم چیزی را که از آن آگاه نیستیم تغییر دهیم، و هنگامی که آگاه شدیم، نمیتوانیم کمک کنیم اما تغییر کنیم.
سکوت را بشکنید. بسیاری از زنان از بحث در مورد مسائل جنسیتی در محل کار اجتناب میکنند، از ترس اینکه به عنوان مشکلساز یا حساس بیش از حد برچسبگذاری شوند. سندبرگ استدلال میکند که گفتگوی باز برای پیشرفت ضروری است.
از دادهها و داستانهای شخصی استفاده کنید. شواهد واقعی از تفاوتهای جنسیتی را با داستانهای شخصی ترکیب کنید تا مسئله را قابلفهم و جذاب کنید. مردان و زنان را تشویق کنید که تجربیات و دیدگاههای خود را به اشتراک بگذارند.
رویکردهایی برای پرداختن به مسائل جنسیتی:
- تعصبات ناخودآگاه را به روشی غیرمواجههای نشان دهید
- برای تغییرات سیستماتیک در سیاستهای استخدام، ارتقاء و مرخصی خانوادگی حمایت کنید
- شبکههای حمایتی برای زنان در سازمان خود ایجاد کنید
- موفقیتهای همکاران زن را جشن بگیرید و تقویت کنید
11. مردان و زنان باید برای برابری واقعی با هم کار کنند
ما باید رهبران مرد را از این کمبود آگاه کنیم و آنها را تشویق کنیم که دایره خود را گسترش دهند.
مردان را به عنوان متحدان درگیر کنید. دستیابی به برابری جنسیتی نیاز به مشارکت فعال مردان دارد. همکاران مرد را تشویق کنید که زنان را مربیگری و حمایت کنند و برای سیاستها و شیوههای فراگیر حمایت کنند.
شناخت تقاطعگرایی. نابرابری جنسیتی با سایر اشکال تبعیض بر اساس نژاد، طبقه، گرایش جنسی و موارد دیگر تلاقی دارد. یک رویکرد واقعاً فراگیر باید به این ابعاد متعدد تنوع بپردازد.
اقداماتی برای ترویج برابری جنسیتی:
- برنامههای مربیگری ایجاد کنید که مردان ارشد را با زنان جوانتر جفت کند
- آموزش تعصب برای همه کارکنان، به ویژه کسانی که در استخدام و ارتقاء دخیل هستند، اجرا کنید
- اهداف خاص و قابلاندازهگیری برای تنوع جنسیتی در همه سطوح سازمان تعیین کنید
- مردان را تشویق کنید که مرخصی والدین و زمان انعطافپذیر بگیرند، این شیوهها را برای همه کارکنان عادیسازی کنید
با همکاری و به چالش کشیدن موانع خارجی و داخلی، میتوانیم دنیایی ایجاد کنیم که در آن رهبری نه بر اساس جنسیت، بلکه بر اساس استعداد، اشتیاق و تأثیر تعریف شود.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب تکیه بر خود نقدهای متفاوتی دریافت کرده است، بسیاری از افراد از دعوت شریل سندبرگ به زنان برای ابراز وجود در محیط کار و به چالش کشیدن کلیشههای جنسیتی تمجید میکنند. منتقدان معتقدند که کتاب فاقد شمولیت است و موانع سیستماتیک را نادیده میگیرد. حامیان از حکایات شخصی سندبرگ و رویکرد مبتنی بر دادههای او قدردانی میکنند و کتاب را الهامبخش و کاربردی میدانند. برخی از خوانندگان احساس میکنند که توصیههای کتاب بیش از حد محدود و برای افراد خاصی مناسب است. بهطور کلی، این کتاب گفتگوهای مهمی درباره نقش زنان در محیط کار و جامعه برمیانگیزد، اگرچه نظرات درباره اثربخشی و ارتباط آن بهطور گستردهای متفاوت است.