نکات کلیدی
1. نظریه موسیقی: جوهر صدا
شاید شما دربارهی آزمایشهای دانشمند و آکوستیکدان ارنست کلادنی شنیدهاید که با قرار دادن شن بر روی صفحات فلزی، کشف کرد که وقتی این صفحات با آرشه ویولن نواخته میشوند، شن به الگوهای هندسی منظم شکل میگیرد.
موسیقی در مقابل نویز. موسیقی از طریق امواج صوتی منظم و الگو دار از نویز متمایز میشود و تنهایی را ایجاد میکند که به گوش انسان خوشایند است. در حالی که نویز بینظم و درهم است، موسیقی نظم و دورهای بودن را به نمایش میگذارد و تجربهای عمیقتر از زیبایی را ارائه میدهد. این تمایز برای موسیقیدانان کامپیوتری که به دنبال ساخت قطعات جذاب هستند، حیاتی است.
پارامترهای تن موسیقی. تن موسیقی با سه پارامتر کلیدی تعریف میشود: گام (فرکانس)، شدت (دامنه) و کیفیت تن (شکل موج). گام تعیین میکند که یک نت چقدر بالا یا پایین به نظر میرسد، شدت بلندی آن را مشخص میکند و کیفیت تن، یا تمبر، سازهایی را که همان نت را مینوازند، متمایز میکند. درک این پارامترها امکان دستکاری دقیق صدا در تولید موسیقی را فراهم میآورد.
سنتز و شکل موجها. سنتز، تقلید صداها از طریق وسایل الکترونیکی، به نوسانسازها برای تولید فرکانسها و محتوای هارمونیک وابسته است. شکل موجهای پایه مانند سینوسی، مربعی، مثلثی و دندانهدار هر کدام ویژگیهای تمبری منحصر به فردی دارند و به عنوان بلوکهای سازنده برای ایجاد صداهای متنوع در موسیقی الکترونیک عمل میکنند. تسلط بر این عناصر برای خلق مناظر صوتی منحصر به فرد و جذاب ضروری است.
2. نتها و ناوبری کیبورد
مهم است که هر موسیقیدان کامپیوتری نامهای نتهای مختلف در گام صوتی را هر چه زودتر یاد بگیرد.
یافتن نت C. کلید سفیدی که در سمت چپ هر گروه از دو کلید سیاه قرار دارد، مهمترین نت برای یادگیری است. این نت به عنوان نقطه مرجع برای ناوبری در کیبورد و درک روابط موسیقایی عمل میکند. شناسایی این الگو اولین قدم برای شناسایی تمام نتهای گام است.
الفبای موسیقی. الفبای موسیقی شامل هفت حرف است: A، B، C، D، E، F و G. پس از یافتن C، بقیه کلیدهای سفید به راحتی با پیروی از این توالی نامگذاری میشوند. این دانش برای درک گامها، آکوردها و کلیدها بنیادی است.
دیز و بمل. کلیدهای سیاه به عنوان دیز یا بمل نتهای سفید نامگذاری میشوند. دیز یک نت را به اندازه نیمپرده بالا میبرد، در حالی که بمل آن را به اندازه نیمپرده پایین میآورد. یک کلید سیاه میتواند دو نام داشته باشد، بسته به اینکه به عنوان دیز یا بمل در نظر گرفته شود، که معادلهای ان هارمونیک را ایجاد میکند. تسلط بر این نامهای نت برای تولید و ویرایش مؤثر موسیقی حیاتی است.
3. گامهای ماژور: بنیاد هارمونی
گام ماژور به دلیل صدای روشن و شادابش، سنگ بنای موسیقی غربی است. درک ساختار آن برای ایجاد ملودیها و هارمونیها ضروری است. آسانترین گام ماژور برای یادگیری، گام C ماژور است که شامل کلیدهای سفید روی کیبورد میباشد.
کلید و گام. کلید به نت پایهای اشاره دارد که گام بر اساس آن ساخته میشود، در حالی که گام به مجموعهای از نتها در یک قطعه موسیقی اشاره دارد. به عنوان مثال، گام C ماژور از C شروع میشود و شامل نتهای C، D، E، F، G، A و B است. هر نت یک شماره به عنوان نشاندهنده ترتیب آن در گام اختصاص داده میشود.
درک فواصل. فواصل فاصلههای بین نتها هستند. گام ماژور با یک الگوی خاص از تنها و نیمپردهها تعریف میشود: تن، تن، نیمپرده، تن، تن، تن، نیمپرده (TTSTTTS). این الگو به شما امکان میدهد که یک گام ماژور را بر روی هر نت بسازید و به دامنه وسیعی از کلیدها دسترسی پیدا کنید.
4. هسته ریتم: امضاهای زمانی و طول نتها
ریتم در واقع در همه جا وجود دارد، هم درون و هم بیرون.
پالس و ضرب. ریتم برای موسیقی بنیادی است و زمان را به ضربها یا پالسهای منظم تقسیم میکند. سرعت این ضربها به عنوان تمپو شناخته میشود و به ضرب در دقیقه (BPM) اندازهگیری میشود. درک پالس و تمپو برای ایجاد یک بنیاد ریتمیک محکم ضروری است.
طول نتها. طول نتها به صورت کسرهایی از یک نت کامل بیان میشوند، مانند نتهای نیمه، ربع و هشتم. هر طول نت یک نماد مربوطه دارد. تسلط بر این نمادها و ارزشهای کسر آنها برای نوتنویسی و توالیسازی دقیق ریتمها ضروری است.
حل و کمیسازی. حل، ارزش نتها را هنگام ترسیم آنها در یک برنامه نرمافزاری موسیقی تعیین میکند، در حالی که چسباندن به شبکه اطمینان میدهد که نتها با ضرب همراستا شوند. کمیسازی نواقص زمانی را در حین ضبط اصلاح میکند. درک طول نتها برای استفاده مؤثر از این عملکردها حیاتی است.
5. اصول ویرایش نت: تجسم موسیقی
یک خط حامل بدون کلید بیفایده است.
نوتاسیون گام. در ویرایش نت، گام با موقعیت نتها بر روی یک خط حامل، که شامل پنج خط است، نمایش داده میشود. یک کلید، مانند کلید سل یا فا، در ابتدای خط حامل قرار میگیرد تا دامنه گام را نشان دهد. درک نوتاسیون گام برای خواندن و نوشتن موسیقی به صورت سنتی ضروری است.
کلیدهای سل و فا. کلید سل برای نتهای بالای C میانه استفاده میشود، در حالی که کلید فا برای نتهای زیر C میانه به کار میرود. C میانه بر روی یک خط اضافی قرار دارد که به صورت یک خط کوتاه بالای یا زیر خط حامل گسترش مییابد. دانستن موقعیت نتها در هر دو کلید برای خواندن و نوشتن موسیقی برای سازهای مختلف حیاتی است.
نوتاسیون ریتمیک. نمادهای نت همچنین مدت زمان را نشان میدهند. نتهای کامل، نیمه، ربع و هشتم دارای نمادهای متمایز هستند. اتصال نتها با ارزش مشترک در یک بار به وسیلهی بامینگ انجام میشود. خطوط حامل درام از یک خط واحد یا یک خط حامل پنجخطی با کلید درام استفاده میکنند.
6. فواصل تعریف شده: بلوکهای سازنده هارمونی
فواصل اجزای حیاتی موسیقی هستند.
درک فواصل. فاصله، فاصله بین دو نت است. فواصل میتوانند ملودیک (متوالی) یا هارمونیک (همزمان) باشند. دانستن فواصل برای درک ملودی و هارمونی ضروری است.
محاسبه فواصل. فواصل بر اساس تعداد نتهایی که پوشش میدهند، از جمله نت شروع، نامگذاری میشوند. فواصل ساده در یک اکتاو قرار دارند، در حالی که فواصل مرکب بزرگتر هستند. شناسایی فواصل برای تحلیل و خلق موسیقی حیاتی است.
فواصل مرکب. فواصل بزرگتر از یک اکتاو به عنوان فواصل مرکب نامیده میشوند. آنها با افزودن یک اکتاو به یک فاصله ساده محاسبه میشوند. درک فواصل مرکب به عمق و غنای آثار موسیقایی میافزاید.
7. متر و ریتم: ایجاد چرخههای موسیقایی
ریتم در واقع در همه جا وجود دارد، هم درون و هم بیرون.
چرخههای متریک. متر به چگونگی گروهبندی ضربها به واحدهای بزرگتر به نام چرخههای متریک یا بارها مربوط میشود. الگوهای متریک رایج شامل دوگانه (دو ضرب)، سهگانه (سه ضرب) و چهارگانه (چهار ضرب) است. درک چرخههای متریک برای ایجاد حس ریتم و ساختار ضروری است.
امضاهای زمانی. امضاهای زمانی تعداد ضربها در یک چرخه متریک و ارزش هر ضرب را نشان میدهند. امضاهای زمانی ساده شامل ۲/۴، ۳/۴ و ۴/۴ هستند. امضاهای زمانی مرکب، مانند ۶/۸، ۹/۸ و ۱۲/۸، هر ضرب را به سه قسمت تقسیم میکنند.
توسعه ریتمها. تکنیکهای ریتمیک، مانند سینکوپاسیون و موتیفهای ریتمیک، به یک چرخه متریک واضح وابسته هستند. سینکوپاسیون بر روی ضربهای معمولاً ضعیف تأکید میکند، در حالی که موتیفهای ریتمیک واحدهای ریتمیک کوتاه و قابل شناسایی هستند. تریپلتها و ریتمهای شافل پیچیدگی ریتمیک بیشتری را اضافه میکنند.
8. آکوردها: بلوکهای سازنده هارمونی
هر چه هارمونیکهای نتها بیشتر مشترک باشند، بهتر با هم هماهنگ میشوند - کمی شبیه به علایق مشترک در روابط انسانی.
همنوازیهای کامل. آکوردها ترکیبهایی از نتها هستند که به طور همزمان نواخته میشوند. نزدیکترین فواصل آکوردها شامل اکتاو، پنجم کامل و چهارم کامل هستند. این فواصل پایههای هارمونی اولیه موسیقی را تشکیل میدهند.
تریادها. تریادها آکوردهای سهنتی هستند که شامل یک نت پایه، سوم و پنجم میباشند. تریادهای ماژور صدای روشنی دارند، در حالی که تریادهای مینور صدای تیرهتری دارند. تریادها پایههای پیشرفتهای آکوردی هستند.
عملکردهای آکوردی. آکوردها در یک کلید عملکردهای خاصی دارند. آکورد تونیک مهمترین آکورد است که به عنوان پایگاه خانه عمل میکند. آکورد غالب تنش ایجاد میکند و به آکورد تونیک باز میگردد. آکورد سابدومینانت تعادل را فراهم میکند.
9. گامهای مینور: کشف جنبه تاریکتر
کلید A مینور به عنوان مینور نسبی کلید C شناخته میشود زیرا از همان نتها استفاده میکند.
درک کلیدهای مینور. کلیدهای مینور تضادی با کلیدهای ماژور ارائه میدهند و صدای تاریکتر و دروننگرانهتری دارند. گام مینور طبیعی آسانترین گام برای یادگیری است که از همان نتها به عنوان گام ماژور نسبی خود استفاده میکند اما از یک تونیک متفاوت شروع میشود.
آکوردها در گام مینور. آکوردهای موجود در یک گام مینور با آکوردهای موجود در یک گام ماژور متفاوت هستند. آکوردهای تونیک، سابدومینانت و غالب در یک گام مینور همگی مینور هستند و به صدای خاص آن کمک میکنند. درک این آکوردها برای نوشتن موسیقی در یک کلید مینور ضروری است.
گامهای مینور هارمونیک و ملودیک. علاوه بر گام مینور طبیعی، گامهای مینور هارمونیک و ملودیک نیز وجود دارند. گام مینور هارمونیک درجه هفتم را بالا میبرد، در حالی که گام مینور ملودیک در هنگام صعود هم درجه ششم و هم هفتم را بالا میبرد.
10. ملودی و موتیفها: خلق ملودیهای به یاد ماندنی
یک خط ملودیک خوب دارای ساختار خاصی است.
موتیفها. موتیف یک تکه ملودیک کوتاه و قابل شناسایی است. موتیفها بلوکهای سازنده ملودیهای به یاد ماندنی هستند. آنها معمولاً از دو یا سه نت با ریتم متمایز تشکیل شدهاند.
نوشتن یک موتیف قوی. برای نوشتن یک موتیف قوی، بر ایجاد یک ریتم متمایز تمرکز کنید. زمینه احساسی را در نظر بگیرید و فواصل را انتخاب کنید که احساس مورد نظر را منتقل کنند. با فواصل مختلف آزمایش کنید تا بهترین نتیجه را پیدا کنید.
نمونههایی از موتیفها. تم "آروارهها" از یک نیمپرده صعودی برای ایجاد تنش استفاده میکند. تم "ماموریت غیرممکن" از یک موتیف ۱۰/۸ برای ایجاد حس فوریت استفاده میکند. مطالعه ملودیهای موجود میتواند الهامبخش نوشتن موتیفهای خودتان باشد.
11. گامهای عجیب و غریب: گسترش پالتهای صوتی
آزمایش با گامهای عجیب و غریب.
دو نوع گام عجیب و غریب. گامهای عجیب و غریب میتوانند تقلیدهایی از مکانهای دوردست باشند یا به سادگی توسط آهنگسازان برای اهداف خاص موسیقایی اختراع شوند. هر دو میتوانند منبع الهام برای ایدههای جدید موسیقایی باشند.
آزمایش با گامهای عجیب و غریب. برای استفاده از گامهای عجیب و غریب به طور کامل، نباید همیشه به هارمونی در یک حس محدود آکوردی فکر کنید. بسیاری از گامهای عجیب و غریب دارای ویژگیهای مدهای موسیقایی هستند.
نمونههایی از گامهای عجیب و غریب. مدهای ناپلی، گامهای خاورمیانهای، گامهای اروپای شرقی، ملای هندو، گامهای جاز و بلوز، گامهای پنجصدایی مصر باستان، گامهای پنجصدایی ژاپنی، گامهای پنجصدایی بالی، گامهای کلّی و گامهای مصنوعی.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب نظریه موسیقی برای موسیقیدانان کامپیوتری عمدتاً نقدهای مثبتی دریافت کرده است و خوانندگان از وضوح و پوشش جامع مبانی نظریه موسیقی آن قدردانی میکنند. بسیاری از آن را برای مبتدیان و موسیقیدانان کامپیوتری مفید میدانند و توضیحات مربوط به گامها، آکوردها و پیشرفتها را مورد تحسین قرار میدهند. برخی از خوانندگان اشاره میکنند که در ابتدا ممکن است کمی گیجکننده باشد، اما با چندین بار خواندن، پاداشهای خوبی به همراه دارد. چند انتقاد به طول کتاب اشاره دارد و پیشنهاد میشود که با منابع دیگر تکمیل شود. بهطور کلی، خوانندگان به سازماندهی، مثالها و همراه صوتی کتاب ارزش میدهند و آن را بهعنوان یک پایه محکم برای درک نظریه موسیقی در نظر میگیرند.