نکات کلیدی
1. بنیاد R.C. در پیتسبورگ
میتوانید مرد را از پیتسبورگ بیرون ببرید، اما نمیتوانید پیتسبورگ را از مرد بیرون ببرید.
مکان و زمان. زندگی اولیه R.C. در پیتسبورگ، شهری صنعتی و مهاجرنشین، شخصیت او را شکل داد. سختیهای "شهر فولاد"، تلاقی رودها و ترکیب خانوادههای کارگری و اداری همگی به دیدگاه او کمک کردند. جنگ جهانی دوم، با غیبت پدرش و سهمیهبندی در خانه، تجربهای تأثیرگذار بود.
خانواده و جامعه. خانواده R.C.، شامل خانوادههای مدیریتی اسپروول و کارگری یاردیس، حس قوی belonging را برای او فراهم کردند. خدمت پدرش در جنگ و اخلاق کاری مادرش، حس وظیفه و مسئولیت را در او نهادینه کرد. محله، با داروخانه، کارگاههای تعمیر و کلیسا، جامعهای نزدیک و صمیمی را ایجاد کرد.
تأثیرات اولیه. زندگی اولیه R.C. با عشق به ورزش، بهویژه بیسبال، و اشتیاق به خانواده مشخص میشد. او همچنین تحت تأثیر لیتورژی رسمی و موسیقی کلیسای پرسبیترین خود قرار گرفت، هرچند که الهیات آن ناقص بود. تجربیات اولیهاش با معلمان، بهویژه خانم گرگ، عشق به نوشتن را در او نهادینه کرد.
2. تبدیل: یک وقفه الهی
فکر میکنم من تنها کسی در تاریخ کلیسا هستم که با آن آیه تبدیل شدم.
ملاقات غیرمنتظره. تبدیل R.C. نتیجه یک تجربه مذهبی برنامهریزیشده نبود، بلکه یک وقفه الهی بود. یک ملاقات تصادفی با دو دانشجوی سال بالایی که در حال مطالعه کتاب مقدس بودند، او را به یک ملاقات تغییر دهنده زندگی با کتاب جامعه 11:3 هدایت کرد. این آیه، که درباره درختی افتاده صحبت میکند، وضعیت روحانی خود او را آشکار کرد.
تبدیل. تبدیل R.C. فوری و عمیق بود. او کتاب مقدس را بلعید، رشتهاش را به دین تغییر داد و شروع به به اشتراکگذاری ایمانش با دیگران کرد. او همچنین یک تبدیل دوم، درک عمیقتری از قدسیت خدا، را در یک پیادهروی نیمهشب به کلیسا تجربه کرد.
تأثیر مادامالعمر. تبدیل R.C. تأثیر ماندگاری بر زندگیاش داشت. این تبدیل، اشتیاق او به تدریس، تعهدش به مطالعه کتاب مقدس و درکش از خدا به عنوان خدایی که "برای حفظ میجنگد" را تقویت کرد. این همچنین منجر به تبدیل وِستا شد و سفر ایمان مشترک آنها را تقویت کرد.
3. قدسیت خدا: یک جستجوی مادامالعمر
درک من از ماهیت خدا به شدت گسترش یافته بود.
تبدیل دوم. تجربه تبدیل دوم R.C.، یک ملاقات نیمهشب در کلیسای دانشگاه، لحظهای کلیدی بود. در اینجا بود که او به درک عظمت، دیگر بودن و جلال خدا دست یافت. این تجربه جستجوی مادامالعمر او برای درک و اعلام قدسیت خدا را شعلهور کرد.
ماهیت خدا. درک R.C. از خدا تحت تأثیر مطالعهاش از آگوستین، ادواردز و سنت اصلاحطلب قرار گرفت. او بر فراسوی خدا، وجود مستقل او و تغییرناپذیریاش تأکید کرد. او خدا را به عنوان موجودی از وجود خالص، مطلق و غیرقابل تغییر میدید.
قدسیت به عنوان هسته. برای R.C.، قدسیت تنها یکی از ویژگیهای خدا نبود، بلکه ذات وجود او بود. این ویژگی، پایهای برای درک او از شخصیت خدا، عدالت، محبت و خشم او شد. این درک به نیروی محرکهای برای تدریس و خدمت او تبدیل شد.
4. نبرد برای حقیقت: عدم خطا و دفاع از ایمان
اعتماد کامل به کتاب مقدس مقدس باید در هر نسل و در برابر هر انتقادی دفاع شود.
عدم خطا به عنوان یک بنیاد. R.C. آموزه عدم خطای کتاب مقدس را ضروری برای ایمان مسیحی میدانست. او معتقد بود که اگر کتاب مقدس کلام خداست، باید کاملاً درست و قابل اعتماد باشد. او کنفرانس 1973 درباره عدم خطا را برگزار کرد و یکی از چهرههای کلیدی شورای بینالمللی عدم خطای کتاب مقدس (ICBI) بود.
دفاع کلاسیک. R.C. حامی دفاع کلاسیک بود که از منطق و شواهد برای دفاع از ایمان مسیحی استفاده میکند. او معتقد بود که وجود خدا میتواند از طریق منطق اثبات شود و مسیحیت یک ایمان منطقی است. او نیاز به دفاع از ایمان در برابر موج رو به رشد سکولاریسم را احساس میکرد.
مقابل با لیبرالیسم. R.C. مخالف سرسخت لیبرالیسم الهیاتی بود که آن را تهدیدی برای آموزههای اصلی مسیحیت میدانست. او معتقد بود که لیبرالیسم اقتدار کتاب مقدس و یکتایی مسیح را تضعیف میکند. او یک "الهیدان میدان نبرد" بود که همیشه آماده دفاع از حقیقت بود.
5. قدرت منبر: موعظه و تدریس
معلمان بزرگ که به کلام خدا وفادارند، برکتی برای کلیسای خدا هستند.
هدیه ارتباطی. R.C. یک ارتباطگر بااستعداد بود که میتوانست مفاهیم پیچیده الهیاتی را برای مخاطبان وسیع قابل فهم کند. او دقت، اشتیاق و قدرت را در موعظه و تدریس خود ترکیب میکرد. او استاد هنر ارتباط بود.
اهمیت موعظه. R.C. معتقد بود که موعظه در زندگی کلیسا مرکزی است. او بر اهمیت موعظه تفسیر محور تأکید میکرد که بر معنای متن کتاب مقدس تمرکز دارد. او همچنین بر نیاز به "یافتن درام در متن" و موعظه با اشتیاق و conviction تأکید میکرد.
تدریس به عنوان یک فراخوان. R.C. تدریس را به عنوان یک فراخوان میدید، راهی برای تجهیز مؤمنان به درک و بهکارگیری کلام خدا. او به آموزش هم کشیشان و هم افراد عادی متعهد بود و سعی میکرد فاصله بین سمینار و مدرسه یکشنبه را پر کند. او در دل یک معلم بود.
6. لیگونییر: میراث یادگیری
لیگونییر برای یادگیری است.
چشمانداز آموزشی. چشمانداز R.C. برای لیگونییر ایجاد مکانی بود که مردم بتوانند درباره خدا و کلام او بیاموزند. او میخواست پناهگاهی برای جویندگان حقیقت و مکانی برای تجهیز مؤمنان برای خدمت فراهم کند. مرکز مطالعات دره لیگونییر مکانی برای یادگیری و زندگی الهیات بود.
وزارت تدریس. لیگونییر به مرکزی برای تدریس تبدیل شد و کتابها، مجموعههای صوتی و تصویری و یک مجله ماهانه به نام Tabletalk تولید کرد. R.C. معلم اصلی بود، اما او همچنین دیگر دانشمندان و کشیشان بااستعداد را به خدمت گرفت. این وزارت به یک دسترسی بینالمللی دست یافت.
تمرکز بر افراد عادی. R.C. بهویژه به تجهیز افراد عادی با درک قوی از الهیات علاقهمند بود. او معتقد بود که هر مسیحی باید یک الهیدان باشد که بتواند بهطور انتقادی درباره ایمان خود فکر کند و آن را در برابر خطا دفاع کند. او میخواست افراد عادی را توانمند سازد.
7. زندگی در حضور خدا: پیش روی چهره خدا
نحوه برخورد ما به عنوان مسیحیان با انقلاب کنونی، برای همیشه اهمیت خواهد داشت.
در حضور خدا. R.C. زندگی خود را در حضور خدا میگذرانید. این به این معنا بود که او سعی میکرد هر لحظه را در پرتو حضور و اقتدار خدا زندگی کند. او معتقد بود که هر جنبهای از زندگی، از کار تا خانواده و تفریح، باید برای جلال خدا زندگی شود.
اهمیت اطاعت. R.C. بر اهمیت اطاعت از کلام خدا تأکید میکرد. او معتقد بود که ایمان واقعی تنها توافق ذهنی نیست، بلکه تعهد به زندگیای است که برای خدا خوشایند باشد. او اطاعت را به عنوان نتیجه طبیعی قلبی که توسط انجیل تغییر یافته میدید.
فراخوان به عمل. زندگی R.C. یک فراخوان به عمل بود. او مؤمنان را به جدی گرفتن ایمانشان، درگیر شدن با فرهنگ و دفاع از حقیقت دعوت میکرد. او یک جنگجوی انجیل بود و دیگران را به پیوستن به او در این نبرد فرا میخواند. او میخواست یک اصلاحطلبی جدید را ببیند.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب زندگی R.C. اسپراول به خاطر تصویر جذابش از زندگی و تأثیرات الهیاتی اسپراول مورد تحسین قرار گرفته است. خوانندگان از داستانها و بینشهای ارائه شده درباره شخصیت اسپراول قدردانی میکنند، هرچند برخی اشاره میکنند که ممکن است این تصویر بیش از حد مثبت باشد. این بیوگرافی به خاطر به تصویر کشیدن اشتیاق و شادی اسپراول در تدریس الهیات اصلاحطلب مورد ستایش قرار گرفته است. بسیاری از منتقدان از تأثیر اسپراول بر ایمان خود سپاسگزاری میکنند. برخی انتقادات شامل اشتباهات ویرایشی و تمایل به جزئیات بیشتر درباره چالشهای شخصی اسپراول است. بهطور کلی، این کتاب به عنوان یک ادای احترام شایسته به یک الهیدان محبوب در نظر گرفته میشود.