نکات کلیدی
1. دولت به مشکل اصلی اقتصادی تبدیل شده است
"دولت به طرز غیرقابل تصوری بزرگ شده است. بیش از حد هزینه میکند، مالیات زیادی میگیرد، بیش از حد مقررات وضع میکند و در اقتصاد بیش از حد دخالت میکند."
توضیح دربارهی دخالتهای دولت. دولت فدرال بهطور سیستماتیک فراتر از محدودیتهای قانونی خود گسترش یافته و در تقریباً هر بخش اقتصادی اختلالاتی ایجاد کرده است. با ورود به بازارها، ایجاد مقررات غیرضروری و انتخاب برندگان و بازندگان اقتصادی، دولت به مانع اصلی رشد و شکوفایی اقتصادی تبدیل شده است.
مداخلههای کلیدی اقتصادی:
- یارانههای کلان به صنایع ناکارآمد
- محیطهای مقرراتی پیچیده که نوآوری را خنثی میکند
- نجاتهای مالی که از کسبوکارهای ورشکسته حمایت میکند
- سیاستهای پولی که حبابهای اقتصادی مصنوعی ایجاد میکند
پایههای فلسفی. مشکل اصلی این است که دولت بهطور فزایندهای خود را بهعنوان یک ارائهدهنده راهحل میبیند نه یک نگهدارنده چارچوب. با تلاش برای مدیریت نتایج اقتصادی بهجای ایجاد شرایط موفقیت بازار آزاد، دولت بهطور مداوم عواقب منفی غیرمترقبهای تولید میکند.
2. سیاستهای پولی ارزش دلار را نابود میکند
"بدون فدرال رزرو، بدهی و مصرف ما هر دو بهمراتب کمتر بود، اما در درازمدت، با پول سالم و دولت محدود، مصرف ما حتی بیشتر میشد، اما این نتیجه افزایش تولید بهجای بدهی بود."
افشای دستکاریهای پولی. توانایی فدرال رزرو در ایجاد پول از هیچ، بهطور بنیادی ارزش دلار را تضعیف کرده و بیثباتی اقتصادی عظیمی ایجاد کرده است. با کنترل مصنوعی نرخهای بهره و گسترش عرضه پول، فدرال رزرو حبابهای اقتصادی مکرری ایجاد کرده و ثروت واقعی را تضعیف کرده است.
عملکردهای پولی مخرب:
- چاپ بیپایان پول
- نرخهای بهره مصنوعی پایین
- نجاتهای مالی تأمینشده از طریق کاهش ارزش پول
- پنهانسازی نرخهای واقعی تورم
عواقب سیستماتیک. سیستم پولی کنونی بهعنوان یک مالیات پنهان بر شهروندان آمریکایی عمل میکند و بهطور مؤثر ثروت را از پساندازکنندگان و کارگران به دولت و مؤسسات مالی مرتبط منتقل میکند از طریق کاهش مداوم ارزش پول.
3. مالیاتگیری بهطور بنیادی معیوب و غیرمؤثر است
"هر دلاری که در این فعالیتهای غیرمولد سرمایهگذاری میشود، از چیزی که مردم بیشتر ارزش قائل هستند، دور میشود."
مالیاتگیری بهعنوان تخریب اقتصادی. سیستم مالیاتی کنونی تولید را مجازات میکند، سرمایهگذاری را دلسرد میکند و ناکارآمدیهای اقتصادی عظیمی ایجاد میکند. با مالیات بر درآمد، پسانداز و فعالیتهای مولد، دولت بهطور فعال رشد اقتصادی و آزادی اقتصادی فردی را تضعیف میکند.
مشکلات بنیادی مالیاتی:
- نرخهای مالیات بر درآمد تنبیهی
- محیط مقرراتی پیچیده
- دلسردی از پسانداز
- هزینههای انطباق عظیم
- توزیع مجدد ثروت
راهحلهای پیشنهادی. تغییر به سمت مالیات بر مصرف، حذف مالیاتهای بر درآمد و سادهسازی شدید کدهای مالیاتی میتواند پویایی اقتصادی و اختیار اقتصادی فردی را بازگرداند.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب شکست واقعی نظرات متنوعی را به خود جلب کرده است. برخی از خوانندگان به بینشهای اقتصادی و پیشبینیهای شیف، بهویژه در مورد بدهی دولت و تورم، تمجید میکنند. در مقابل، عدهای دیگر نظرات لیبرترینی افراطی او و راهحلهای سادهانگارانهاش را مورد انتقاد قرار میدهند. منتقدان از توضیحات واضح او در مورد مفاهیم پیچیده اقتصادی قدردانی میکنند، اما به عدم توجه او به برنامههای اجتماعی و مقررات زیستمحیطی انتقاد دارند. بسیاری به تکراری بودن محتوای کتاب و کمبود مشاورههای عملی سرمایهگذاری برای خوانندگان عادی اشاره میکنند. بهطور کلی، خوانندگان به دیدگاه شیف ارزش میدهند، اما توصیه میکنند که پیشنهادات او با دقت مورد ارزیابی قرار گیرد.