نکات کلیدی
1. تیمهای UX یک نفره با چالشهای منحصر به فردی مواجه هستند اما میتوانند تأثیر قابل توجهی داشته باشند
تیمهای UX یک نفره افرادی هستند که عاشق کاربران هستند و همچنین اطمینان حاصل میکنند که طراحیها آزمایش میشوند، به سؤالات افراد کسبوکار پاسخ داده میشود، مشکلات طراحی به میزان مناسب مورد بررسی خلاقانه قرار میگیرند، مشخصات UX طبق برنامه پیادهسازی میشوند، محصول بهطور مداوم نظارت و بهبود مییابد و حمایت از UX همواره در حال رشد است.
چندین نقش را ایفا کنید. به عنوان یک تیم UX یک نفره، احتمالاً مسئولیت تحقیق، طراحی، آزمایش و ترویج را به تنهایی بر عهده خواهید داشت. این نیازمند آن است که شما در همه زمینهها مهارت داشته باشید و در اولویتبندی تسلط پیدا کنید. ممکن است در برخی مواقع احساس کنید که تحت فشار هستید، اما موقعیت منحصر به فرد شما به شما این امکان را میدهد که تصویر کلی را ببینید و بهبودهای متمرکز بر کاربر را در سراسر فرآیند توسعه محصول هدایت کنید.
حمایت را بهطور استراتژیک بسازید. بدون یک تیم بزرگ UX در پشت خود، جلب حمایت بسیار مهم است. بر آموزش همکاران درباره UX تمرکز کنید، ارزش آن را از طریق پیروزیهای سریع نشان دهید و متحدانی در بخشهای مختلف پرورش دهید. خود را به عنوان تسهیلگری معرفی کنید که میتواند به کل تیم کمک کند تا محصولات بهتری ایجاد کند، نه فقط یک متخصص جداشده.
محدودیتها را بهطور خلاقانه بپذیرید. زمان و منابع محدود میتوانند واقعاً نوآوری را تحریک کنند. با استفاده از روشهای تحقیق گوریلا، پروتوتایپهای کاغذی و آزمایشهای سریع قابلیت استفاده، خلاقیت خود را به کار بگیرید. چابکی شما به عنوان یک تیم یک نفره به شما این امکان را میدهد که به سرعت تکرار کنید و راهحلهای هوشمندانهای برای مشکلات کاربران پیدا کنید.
2. یک فرآیند و ابزار UX واضح برای هدایت کار خود ایجاد کنید
اطمینان حاصل کنید که تمام اجزای استاندارد فرآیند UX را در نظر میگیرید و ارزیابی میکنید که آیا هر بخش قابل اجرا است یا خیر.
فرآیند خود را تعریف کنید. یک چارچوب UX انعطافپذیر ایجاد کنید که متناسب با نیازها و محدودیتهای سازمان شما باشد. این معمولاً شامل مراحل کشف، تحقیق، طراحی، آزمایش و پیادهسازی است. داشتن یک فرآیند واضح به تعیین انتظارات با همکاران کمک میکند و اطمینان میدهد که مراحل حیاتی را از دست نمیدهید.
ابزارهای خود را جمعآوری کنید. روشها و خروجیهای کلیدی را که در هر مرحله استفاده خواهید کرد شناسایی کنید. به عنوان مثال:
- کشف: مصاحبه با ذینفعان، تحلیل رقابتی
- تحقیق: مصاحبه با کاربران، نظرسنجیها، پرسونای کاربران
- طراحی: طراحی اولیه، وایرفریم، پروتوتایپ
- آزمایش: آزمایش قابلیت استفاده، آزمایش A/B
- پیادهسازی: مشخصات طراحی، همکاری با توسعهدهندگان
بهطور لازم سازگار شوید. آماده باشید که فرآیند خود را برای پروژههای مختلف تنظیم کنید. گاهی اوقات نیاز دارید که زمانها را فشرده کنید یا بر روی مراحل خاصی تمرکز بیشتری داشته باشید. کلید این است که یک چارچوب بنیادی برای هدایت شما داشته باشید در حالی که چابک باقی میمانید.
3. کاربران را تحقیق کنید تا واقعاً نیازها و رفتارهای آنها را درک کنید
بهطور ساده، اگر بتوانید به سرعت نمونههایی از آنچه شما و همکارانتان در مورد آن صحبت میکنید (حتی ابتداییترین و سادهترین نمونهها) ارائه دهید، میتوانید چرخه گفتوگو را بشکنید و به جای آن به پرورش یک تکامل سازنده از دیدگاه مشترک کمک کنید.
از ساختمان خارج شوید. هیچ چیزی بهتر از صحبت مستقیم با کاربران در محیط خودشان نیست. حتی اگر فقط بتوانید چند مصاحبه یا مشاهده گوریلا انجام دهید، بینشهای بهدستآمده بسیار ارزشمند خواهد بود. به دنبال راهحلها، نقاط درد و نیازهای برآوردهنشده باشید که میتواند الهامبخش راهحلهای طراحی باشد.
از ترکیبی از روشها استفاده کنید. یافتهها را با استفاده از رویکردهای کیفی و کمی مثلثی کنید:
- مصاحبهها و مشاهدات برای بینشهای غنی و زمینهای
- نظرسنجیها برای دادههای روند گستردهتر
- تجزیه و تحلیلها برای درک رفتار واقعی کاربران
- آزمایش قابلیت استفاده برای شناسایی مشکلات رابط کاربری
خروجیهای قابل اقدام ایجاد کنید. تحقیق را به ابزارهایی تبدیل کنید که کل تیم میتواند از آنها برای متمرکز ماندن بر کاربر استفاده کند:
- پرسونای کاربران برای ایجاد همدلی
- نقشههای سفر برای تجسم تجربه کاربر
- اصول طراحی برای هدایت تصمیمگیری
- ماتریسهای فرصت برای اولویتبندی بهبودها
4. طراحی را با همکاران خود از طریق طراحی و پروتوتایپ بهطور مشترک بررسی کنید
طراحیهای اولیه نامنظم هستند. هیچکس نمیتواند آنها را با طراحیهای نهایی اشتباه بگیرد. بنابراین، اگر یک طراحی اولیه را با کسی (به عنوان مثال، یک عضو تیم) به اشتراک بگذارید، احتمالاً آنها بیشتر به مفهوم اصلی بازخورد میدهند تا به جزئیات طراحی، فونتها، رنگها و غیره.
از کاغذ شروع کنید. با طراحیهای سریع شروع کنید تا به سرعت مفاهیم مختلف را بررسی کنید. این به شما این امکان را میدهد که قبل از متعهد شدن به یک جهت، گزینههای زیادی را در نظر بگیرید. طراحی اولیه سریع، ارزان و تشویقکننده تفکر خلاق است.
دیگران را درگیر کنید. جلسات طراحی مشترک با همکاران از بخشهای مختلف برگزار کنید. این باعث ایجاد حمایت و بروز دیدگاههای متنوع میشود. از تکنیکهایی مانند استودیوهای طراحی یا "هشت دیوانه" برای تولید ایدههای زیاد به سرعت استفاده کنید.
تکرار و تصحیح کنید. از طراحیهای اولیه به وایرفریمها و پروتوتایپهای دقیقتر حرکت کنید. هر تکرار باید فرضیات را آزمایش و تأیید کند:
- پروتوتایپهای کاغذی برای آزمایش مفاهیم اولیه
- وایرفریمهای دیجیتال برای تصحیح چیدمان و جریان
- پروتوتایپهای تعاملی برای آزمایش تعاملات کلیدی
- کامپهای بصری برای تصحیح زیباییشناسی
5. طراحیها را بهطور زودهنگام و مکرر با روشهای سریع و غیررسمی آزمایش کنید
پایان یک پروژه UX مانند جارو کردن یک کف است. شما به راحتی میتوانید توده بزرگ را جمعآوری کنید، اما آن آخرین ذرات گرد و غبار واقعاً غیرممکن است که بهطور کامل تمیز شوند. شما فقط بهطور مداوم توده کثیفی را نصف میکنید تا در نهایت با مقدار قابل قبولی از کثیفی باقی بمانید تا جارو را کنار بگذارید و به کار بعدی بروید.
نقص را بپذیرید. منتظر نمانید تا طراحیهای نهایی را برای شروع آزمایش داشته باشید. حتی پروتوتایپهای ابتدایی نیز میتوانند بینشهای ارزشمندی ارائه دهند. هدف شناسایی مشکلات عمده قابلیت استفاده و تأیید مفاهیم اصلی در مراحل اولیه است، زمانی که تغییرات آسانتر و ارزانتر است.
از روشهای سبک استفاده کنید. رویکردهای سریع و غیررسمی آزمایش اجازه میدهد تا تکرارهای مکرر انجام شود:
- آزمایش قابلیت استفاده در راهرو با همکاران
- آزمایشهای 5 ثانیهای برای ارزیابی اولین برداشتها
- آزمایشهای ترجیحی بین گزینههای طراحی
- آزمایشهای غیرمدیریتی از راه دور برای بازخورد سریع
بر روی وظایف و جریانهای کلیدی تمرکز کنید. آزمایش مهمترین سفرها و ویژگیهای کاربر را در اولویت قرار دهید. این اطمینان میدهد که شما به مهمترین حوزهها در ابتدا رسیدگی میکنید. آماده باشید که بر اساس یافتهها تغییراتی ایجاد کنید، حتی اگر به معنای بازنگری در فرضیات اولیه باشد.
6. با درگیر کردن دیگران و نشان دادن ارزش، حمایت بسازید
روابط یکی از مهمترین راهها برای ایجاد پایهای برای UX هستند.
آموزش و درگیر کردن. به همکاران کمک کنید تا اصول و روشهای UX را درک کنند. آنها را به شرکت در تحقیق، جلسات طراحی و آزمایشهای قابلیت استفاده دعوت کنید. این همدلی برای کاربران و قدردانی از فرآیند UX را ایجاد میکند.
بهطور واضح ارتباط برقرار کنید. مفاهیم و یافتههای UX را به زبانی ترجمه کنید که با ذینفعان مختلف همخوانی داشته باشد:
- مدیران اجرایی: بر تأثیر کسبوکار و بازگشت سرمایه تمرکز کنید
- مدیران محصول: بر نیازهای کاربر و استراتژی محصول تأکید کنید
- توسعهدهندگان: درباره قابلیت فنی و پیادهسازی بحث کنید
- بازاریابان: UX را به برند و جذب مشتری مرتبط کنید
نشان دهید، نه اینکه بگویید. از مثالهای ملموس برای نشان دادن ارزش UX استفاده کنید:
- بهبودهای UI قبل و بعد
- ویدیوهایی از کاربران که با طراحیهای فعلی مشکل دارند
- تجزیه و تحلیلهایی که افزایش ناشی از تغییرات UX را نشان میدهد
- مطالعات موردی از پروژههای موفق
7. مهارتها و حرفه UX خود را از طریق یادگیری مداوم رشد دهید
متصل ماندن به دیگر حرفهایهای تجربه کاربری خارج از سازمان شما بهویژه مهم است. این به شما کمک میکند تا رشد مداوم و رضایت حرفهای بیشتری را تجربه کنید.
شبکه خود را بسازید. با دیگر حرفهایهای UX از طریق:
- ملاقاتها و رویدادهای محلی UX
- جوامع و فرومهای آنلاین
- انجمنهای حرفهای مانند UXPA یا IxDA
- کنفرانسها و کارگاهها ارتباط برقرار کنید
بهروز بمانید. حوزه UX به سرعت در حال تحول است. مهارتهای خود را با:
- خواندن کتابها و وبلاگهای UX
- شرکت در دورهها یا کارگاههای آنلاین
- آزمایش با ابزارها و روشهای جدید
- جستجوی راهنمایی از متخصصان با تجربه تیز کنید
دانش خود را به اشتراک بگذارید. آموزش به دیگران یادگیری خود شما را تقویت میکند:
- نوشتن مقالات یا ارائه سخنرانیها
- راهنمایی طراحان جوان
- مشارکت در پروژههای متنباز
- شرکت در چالشهای طراحی
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب تجربه کاربری برای یک نفر به خاطر راهنماییهای عملیاش در زمینه طراحی تجربه کاربری برای افرادی که بهتنهایی کار میکنند، نقدهای مثبتی دریافت کرده است. خوانندگان از مرور جامع این کتاب بر روشهای تجربه کاربری، ابزارهای کسب حمایت سازمانی و تکنیکهای قابل تطبیق برای محیطهای با منابع محدود قدردانی میکنند. بسیاری این کتاب را برای مبتدیان و طراحان با تجربه ارزشمند میدانند و از نوشتار قابل دسترس و کمکهای بصری آن تمجید میکنند. برخی بخشهای نظری کتاب را کمتر مفید ارزیابی کردهاند، در حالی که دیگران به ارجاعات فناوری قدیمی اشاره میکنند. بهطور کلی، منتقدان این کتاب را بهعنوان منبعی مفید برای حرفهایهای تجربه کاربری که بهصورت مستقل یا در تیمهای کوچک کار میکنند، توصیه میکنند.