نکات کلیدی
1. فمینیسم باید به نیازهای اساسی و مسائل بقا بپردازد
ناامنی غذایی و دسترسی به آموزش با کیفیت، محلههای امن، دستمزد کافی و مراقبتهای پزشکی همگی مسائل فمینیستی هستند.
گسترش دامنه. فمینیسم جریان اصلی اغلب بر افزایش امتیازات برای کسانی که بیشتر نیازهایشان برآورده شده است تمرکز میکند، به جای کمک به زنان برای دسترسی به نیازهای اساسی. این رویکرد واقعیتهای زنان حاشیهنشین را که با مسائل اساسی بقا دست و پنجه نرم میکنند، نادیده میگیرد.
نیاز به رویکرد تقاطعی. یک جنبش فمینیستی مؤثر باید به مسائلی مانند:
- ناامنی غذایی
- دسترسی به آموزش با کیفیت
- محلههای امن
- دستمزد کافی
- مراقبتهای بهداشتی مقرون به صرفه
با تمرکز بر این نیازهای اساسی، فمینیسم میتواند فراگیرتر و مرتبطتر با زنان در تمام زمینههای اجتماعی-اقتصادی شود.
2. گرسنگی و ناامنی مسکن مسائل فمینیستی هستند
گرسنگی تأثیر مادامالعمر دارد و نه تنها رابطه فرد با غذا بلکه سلامت او و جامعهاش را شکل میدهد.
تأثیرات گسترده ناامنی غذایی. گرسنگی بر سلامت جسمی و روانی زنان، توانایی کار یا تحصیل و ظرفیت مراقبت از خانوادهها تأثیر میگذارد. این مسئله جوامع را شکل میدهد و چرخههای فقر را تداوم میبخشد.
بحران مسکن به طور نامتناسبی بر زنان تأثیر میگذارد. افزایش هزینههای مسکن و دستمزدهای ثابت زنان حاشیهنشین را از مسکن پایدار و امنیت شخصی دورتر میکند. مسائل کلیدی شامل:
- کمبود گزینههای مسکن مقرون به صرفه
- لیستهای انتظار طولانی برای مسکن عمومی و کوپنهای بخش 8
- افزایش خطر بیخانمانی برای بازماندگان خشونت خانگی
- جابجایی ساکنان قدیمی در جوامع کمدرآمد به دلیل گرانسازی
فمینیسم باید برای سیاستهایی که به امنیت غذایی، مسکن مقرون به صرفه و حمایت از مستأجران آسیبپذیر میپردازند، حمایت کند.
3. خشونت با اسلحه به طور نامتناسبی بر زنان حاشیهنشین تأثیر میگذارد
میدانیم که بدون خانه، خانوادههای فردی رنج میبرند و بیشتر به فقر فرو میروند. با این حال، نرخ اخراج و قیمت غذا همچنان در حال افزایش است در حالی که دستمزدها ثابت ماندهاند و چرخه حتی سختتر میشود.
عوامل تقاطعی آسیبپذیری. خشونت با اسلحه به چندین روش بر زنان حاشیهنشین تأثیر میگذارد:
- نرخ بالاتر خشونت خانگی با استفاده از اسلحه
- افزایش خطر گرفتار شدن در تیراندازی در مناطق با جرم بالا
- تروما از مشاهده خشونت در جوامعشان
- تأثیرات اقتصادی زمانی که نانآوران کشته یا زندانی میشوند
نیاز به راهحلهای جامع. پرداختن به خشونت با اسلحه به عنوان یک مسئله فمینیستی نیازمند:
- حمایت از قوانین کنترل اسلحه قویتر
- حمایت از برنامههای مداخله خشونت مبتنی بر جامعه
- پرداختن به علل ریشهای مانند فقر و کمبود فرصتها
- ارائه مراقبت و حمایت مبتنی بر تروما برای بازماندگان
فمینیسم باید خشونت با اسلحه را به عنوان یک بحران بهداشت عمومی که به طور نامتناسبی بر زنان رنگینپوست و جوامع کمدرآمد تأثیر میگذارد، به رسمیت بشناسد.
4. سیستمهای آموزشی اغلب دختران رنگینپوست را ناکام میگذارند
در بحثهای مربوط به مسائل قلدری در مدارس، این واقعیت که حداقل برخی از معلمان از آنچه اتفاق میافتد آگاه هستند و آن را نادیده میگیرند، نادیده گرفته میشود.
تعصبات سیستماتیک در آموزش. دختران رنگینپوست با موانع متعددی در سیستم آموزشی مواجه هستند:
- نرخ بالاتر اقدامات انضباطی و تعلیق
- کمبود آموزش پاسخگو به فرهنگ
- کلیشهسازی و انتظارات پایین از سوی معلمان
- دسترسی محدود به دورههای پیشرفته و برنامههای غنیسازی
مسیر مدرسه به زندان. سیاستهای تحمل صفر و حضور پلیس در مدارس به طور نامتناسبی بر دانشآموزان رنگینپوست تأثیر میگذارد و آنها را از سیستم آموزشی به سیستم عدالت کیفری سوق میدهد.
حمایت فمینیستی در آموزش باید به این نابرابریها بپردازد و برای اصلاحاتی که محیطهای یادگیری امن و حمایتی برای همه دانشآموزان، به ویژه دختران رنگینپوست ایجاد میکند، فشار بیاورد.
5. عدالت تولیدمثلی فراتر از حقوق سقط جنین است
عدالت تولیدمثلی اساساً دربارهی اختیار و خودمختاری است.
نیاز به رویکرد جامع. عدالت تولیدمثلی شامل مجموعهای از مسائل فراتر از حقوق سقط جنین است:
- دسترسی به آموزش جنسی جامع
- پیشگیری از بارداری مقرون به صرفه
- مراقبتهای پیش از زایمان و پس از زایمان با کیفیت
- حمایت از والدین دارای معلولیت
- پرداختن به عقیمسازی اجباری و اجبار
چالشهای تقاطعی. زنان حاشیهنشین با موانع منحصر به فردی در مراقبتهای بهداشتی تولیدمثلی مواجه هستند:
- کمبود ارائهدهندگان خدمات بهداشتی با صلاحیت فرهنگی
- موانع زبانی
- نگرانیهای مربوط به وضعیت مهاجرت
- تبعیض در محیطهای بهداشتی
فمینیسم باید برای سیاستها و شیوههایی که اطمینان حاصل میکنند همه زنان منابع و آزادی لازم برای تصمیمگیری آگاهانه درباره بدن و خانوادههایشان دارند، حمایت کند.
6. استانداردهای زیبایی و رنگگرایی بر فرصتهای زنان تأثیر میگذارد
داشتن پوست تیرهتر با چشماندازهای شغلی پایینتر، دشواری در ارتقاء به موقعیتهای سطح بالا، نرخ پایینتر ازدواج، نرخ بالاتر دستگیری و دورههای طولانیتر زندان مرتبط است.
تأثیرات گسترده رنگگرایی. استانداردهای زیبایی که پوست روشنتر و ویژگیهای اروپایی را اولویت میدهند، معایب سیستماتیکی برای زنان با پوست تیرهتر ایجاد میکنند:
- فرصتهای شغلی کاهشیافته
- دستمزدهای پایینتر
- رفتار سختتر در سیستم عدالت کیفری
- تأثیرات منفی بر سلامت روان و عزت نفس
سرکوب درونی. رنگگرایی در جوامع رنگینپوست میتواند منجر به:
- تنش و تقسیم
- تداوم کلیشههای مضر
- فشار برای تغییر ظاهر از طریق سفید کردن پوست یا صاف کردن مو
فمینیسم باید با استانداردهای زیبایی ریشهدار در برتری سفیدپوستی مقابله کند و برای نمایندگی و فرصتها برای زنان با تمام رنگهای پوست و ویژگیها حمایت کند.
7. فمینیسم جریان اصلی باید با نژادپرستی خود روبرو شود
وقتی فمینیسم سفید تاریخ را نادیده میگیرد، نادیده میگیرد که اشکهای زنان سفیدپوست قدرت کشتن سیاهپوستان را دارد در حالی که اصرار دارد که همه زنان در یک طرف هستند، هیچ چیزی حل نمیشود.
پذیرش آسیب تاریخی. فمینیسم جریان اصلی اغلب نیازها و دیدگاههای زنان سفیدپوست طبقه متوسط را در اولویت قرار داده است به هزینه زنان رنگینپوست. این منجر به:
- حذف صداهای حاشیهنشین از نقشهای رهبری
- عدم پرداختن به مسائلی که به طور نامتناسبی بر زنان رنگینپوست تأثیر میگذارد
- تداوم کلیشههای نژادپرستانه و روایتهای مضر
نیاز به رویکرد تقاطعی. برای اینکه واقعاً فراگیر و مؤثر باشد، فمینیسم باید:
- صداها و تجربیات زنان رنگینپوست را در مرکز قرار دهد
- تاریخ نژادپرستانه خود را بپذیرد و به آن بپردازد
- به طور فعال برای از بین بردن برتری سفیدپوستی در تمام اشکال آن کار کند
- به رسمیت بشناسد که چگونه اشکال مختلف سرکوب با هم تلاقی و ترکیب میشوند
8. کلیشه "زن سیاه قوی" مضر است
افسانه زن سیاه قوی باعث شده است که زنان سفیدپوست به خود بگویند که اشکالی ندارد که انتظار داشته باشند ما منتظر برابری با آنها باشیم، زیرا آنها به آن بیشتر نیاز دارند.
انتظارات غیرانسانی. کلیشه "زن سیاه قوی":
- زنان سیاه را از طیف کامل احساسات انسانی محروم میکند
- منجر به نادیدهگیری نیازهای سلامت روانی و جسمی زنان سیاه میشود
- عدم حمایت و منابع برای زنان سیاه را توجیه میکند
- انتظارات غیرواقعی از زنان سیاه برای تحمل سختی بدون شکایت ایجاد میکند
نیاز به نمایندگی دقیق. فمینیسم باید با این کلیشه مضر مقابله کند با:
- ترویج نمایشهای متنوع از زنان سیاه در رسانه و فرهنگ
- حمایت از منابع سلامت روانی متناسب با نیازهای زنان سیاه
- به رسمیت شناختن و ارزشگذاری آسیبپذیری و نیاز به حمایت زنان سیاه
- به چالش کشیدن روایتهایی که انتظار دارند زنان سیاه برای پیشرفت دیگران فداکاری کنند
9. والدگری در حالی که حاشیهنشین است چالشهای منحصر به فردی را ارائه میدهد
برای والدین در جوامع حاشیهنشین، حفظ کودکان از باندها، از تیراندازی و از زندان نگرانیهای اصلی است.
والدگری بقا. والدین حاشیهنشین با چالشهایی فراتر از نگرانیهای معمول والدگری مواجه هستند:
- پیمایش نژادپرستی سیستماتیک و تبعیض
- محافظت از کودکان در برابر خشونت و پلیسزدگی
- تعادل کار و مراقبت از کودکان با منابع محدود
- حمایت از نیازهای کودکان در مدارس کمبودجه
قضاوت و دخالت. والدین حاشیهنشین اغلب با:
- فرضیات بیکفایتی یا غفلت بر اساس نژاد یا طبقه
- دخالت ناخواسته از سوی افراد خیرخواه اما گمراه
- خطر بالاتر درگیر شدن با خدمات حفاظت از کودکان
فمینیسم باید برای سیاستها و سیستمهای حمایتی که چالشهای منحصر به فرد والدین حاشیهنشین را به رسمیت میشناسند و کمک معنادار ارائه میدهند، حمایت کند.
10. پرداختن به مرگ و میر مادران نیازمند مقابله با نژادپرستی سیستماتیک است
زنان سیاه 243 درصد بیشتر از زنان سفید از علل مرتبط با بارداری میمیرند.
تفاوتهای شدید در نتایج. بحران مرگ و میر مادران برای زنان سیاه در تمام خطوط اجتماعی-اقتصادی ادامه دارد و به نژادپرستی سیستماتیک در مراقبتهای بهداشتی به عنوان علت ریشهای اشاره دارد.
نیاز به رویکرد چندوجهی. پرداختن به این بحران نیازمند:
- مقابله با تعصب ضمنی در محیطهای بهداشتی
- افزایش تنوع در نیروی کار پزشکی
- بهبود دسترسی به مراقبتهای پیش از زایمان و پس از زایمان با کیفیت
- پرداختن به عوامل اجتماعی تعیینکننده سلامت مانند فقر و استرس
- گوش دادن به و باور کردن زنان سیاه درباره نگرانیهای بهداشتیشان
فمینیسم باید این مسئله را در اولویت قرار دهد و برای سیاستها و شیوههایی که مراقبتهای مادرانه ایمن و محترمانه برای همه زنان را تضمین میکند، حمایت کند.
11. قدرت سیاسی زنان سفید اغلب نابرابری را تقویت میکند
با وجود انتظار اینکه رأیدهندگان سیاه یا لاتینکس یا آسیایی به عنوان یک بلوک واحد رفتار شوند، هیچکس واقعاً انتظار ندارد که زنان سفید به عنوان یک بلوک متحد رأی دهند.
الگوهای رأیگیری سرکوب را تقویت میکنند. رفتارهای رأیگیری زنان سفید اغلب امتیاز نژادی را بر همبستگی جنسیتی اولویت میدهند:
- اکثریت رأیدهندگان زن سفید از ترامپ در سالهای 2016 و 2020 حمایت کردند
- حمایت از سیاستهایی که به جوامع حاشیهنشین آسیب میرسانند
- عدم حمایت مداوم از اهداف فمینیستی
نیاز به پاسخگویی. فمینیسم باید:
- با راههایی که زنان سفید از برتری سفیدپوستی بهرهمند میشوند و آن را حفظ میکنند، مقابله کند
- زنان سفید را به اولویت دادن به اهداف فمینیستی تقاطعی بر امتیاز نژادی به چالش بکشد
- صداها و رهبری زنان رنگینپوست را در سازماندهی سیاسی تقویت کند
دستیابی به برابری جنسیتی واقعی نیازمند این است که زنان سفید نقش خود در تداوم نژادپرستی سیستماتیک را به رسمیت بشناسند و به طور فعال برای از بین بردن آن کار کنند.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب فمینیسم هود نوشتهی میکی کندال عمدتاً نقدهای مثبتی برای بررسی فمینیسم تقاطعی و نقد تمرکز فمینیسم جریان اصلی بر زنان دارای امتیاز دریافت میکند. خوانندگان از حکایات شخصی کندال و بررسی مسائلی که اغلب توسط فمینیستهای سفیدپوست نادیده گرفته میشود، مانند ناامنی غذایی و خشونت با اسلحه، قدردانی میکنند. برخی نوشته را تکراری یا نامنظم میدانند، در حالی که دیگران از دسترسیپذیری آن تمجید میکنند. بسیاری از منتقدان آن را خواندنی مهم و چشمگشا میدانند که فمینیستهای سفیدپوست را به گسترش دیدگاه خود و تبدیل شدن به همپیمانان بهتر به چالش میکشد. این کتاب به عنوان منبعی ارزشمند برای کسانی که به دنبال درک فمینیسم تقاطعی هستند، دیده میشود.