Facebook Pixel
Searching...
فارسی
EnglishEnglish
EspañolSpanish
简体中文Chinese
FrançaisFrench
DeutschGerman
日本語Japanese
PortuguêsPortuguese
ItalianoItalian
한국어Korean
РусскийRussian
NederlandsDutch
العربيةArabic
PolskiPolish
हिन्दीHindi
Tiếng ViệtVietnamese
SvenskaSwedish
ΕλληνικάGreek
TürkçeTurkish
ไทยThai
ČeštinaCzech
RomânăRomanian
MagyarHungarian
УкраїнськаUkrainian
Bahasa IndonesiaIndonesian
DanskDanish
SuomiFinnish
БългарскиBulgarian
עבריתHebrew
NorskNorwegian
HrvatskiCroatian
CatalàCatalan
SlovenčinaSlovak
LietuviųLithuanian
SlovenščinaSlovenian
СрпскиSerbian
EestiEstonian
LatviešuLatvian
فارسیPersian
മലയാളംMalayalam
தமிழ்Tamil
اردوUrdu
How to Talk so Little Kids Will Listen

How to Talk so Little Kids Will Listen

A Survival Guide to Life with Children Ages 2-7
توسط Joanna Faber 2017 385 صفحات
4.39
21k+ امتیازها
گوش دادن
گوش دادن

نکات کلیدی

1. به رسمیت شناختن احساسات کودکان برای تقویت هوش هیجانی

"وقتی احساساتشان به رسمیت شناخته می‌شود، افراد احساس آرامش می‌کنند: او مرا می‌فهمد. احساس بهتری دارم. شاید آنقدرها هم بد نباشد. شاید بتوانم از پس آن برآیم."

تأیید احساسات. با به رسمیت شناختن احساسات کودک، والدین فضایی امن برای بیان و رشد هیجانی ایجاد می‌کنند. این به معنای موافقت با هر احساسی نیست، بلکه نشان دادن درک و پذیرش است. وقتی کودکان احساس شنیده شدن می‌کنند، احتمال بیشتری دارد که از احساسات دشوار عبور کرده و به سمت حل مسئله حرکت کنند.

اجتناب از نادیده گرفتن احساسات. اشتباهات رایج شامل انکار احساسات ("تو واقعاً از مدرسه متنفری نیستی")، ارائه فلسفه ناخواسته ("زندگی عادلانه نیست") یا پرسیدن سوالات اتهامی ("چرا این کار را کردی؟") است. به جای این کار، احساس را به کودک بازتاب دهید: "تو واقعاً از نرفتن به مهمانی ناامید شدی."

استفاده از زبان توصیفی. به کودکان کمک کنید تا واژگان هیجانی خود را با بیان احساساتشان به کلمات توسعه دهند. "به نظر می‌رسد که از اینکه قطعات پازل به هم نمی‌خورند، ناامید شده‌ای." این نه تنها تجربه آن‌ها را تأیید می‌کند، بلکه ابزارهایی برای بیان مؤثرتر خود در آینده به آن‌ها می‌دهد.

2. جلب همکاری از طریق بازی و انتخاب‌ها

"یادگیری گفتن حقیقت ناخوشایند بسیار سخت است. ما به کودکانمان کمک می‌کنیم با این چالش روبرو شوند وقتی که اتهامات را به حداقل می‌رسانیم، به آن‌ها می‌گوییم که احساسشان را درک می‌کنیم و به آن‌ها نشان می‌دهیم چگونه جبران کنند."

قدرت بازی را به کار بگیرید. کودکان به طور طبیعی به بازی و سرگرمی جذب می‌شوند. با تزریق بازیگوشی به وظایف روزمره، والدین می‌توانند نبردهای احتمالی را به تجربیات لذت‌بخش تبدیل کنند. این ممکن است شامل تظاهر به صحبت کردن اشیاء بی‌جان ("کفش‌ها گرسنه پا هستند!") یا تبدیل کارها به چالش‌ها ("ببینیم چقدر سریع می‌توانیم این اسباب‌بازی‌ها را جمع کنیم!") باشد.

ارائه انتخاب‌های محدود. دادن حس کنترل به کودکان می‌تواند به طور چشمگیری همکاری را افزایش دهد. به جای صدور دستورات، دو گزینه قابل قبول ارائه دهید: "می‌خواهی قبل یا بعد از مسواک زدن، پیژامه‌ات را بپوشی؟" این نیاز آن‌ها به خودمختاری را برآورده می‌کند در حالی که کار لازم را انجام می‌دهد.

استفاده از ارتباط خلاقانه. گاهی اوقات، یک کلمه یا حرکت ساده می‌تواند مؤثرتر از یک توضیح طولانی باشد. یک "کفش‌ها!" ساده ممکن است کودک را سریع‌تر از یک سخنرانی درباره دیر شدن، به پوشیدن آن‌ها وادار کند. کمک‌های بصری، مانند یادداشت‌ها یا تصاویر، می‌توانند یادآورهای قدرتمندی برای کودکان خردسال باشند.

3. جایگزینی تنبیه با حل مسئله و پیامدهای طبیعی

"سوال کلیدی این است: چگونه می‌خواهیم کودکانمان به درگیری‌ها نزدیک شوند؟ آیا می‌خواهیم آن‌ها به این فکر کنند که باید با شخص دیگر چه کنند—چیزی را بگیرند یا درد وارد کنند—یا می‌خواهیم آن‌ها به این فکر کنند که چگونه می‌توانم این مشکل را حل کنم؟"

تمرکز بر راه‌حل‌ها، نه سرزنش. وقتی درگیری‌ها بروز می‌کنند، تمرکز را از تنبیه به حل مسئله تغییر دهید. این رویکرد به کودکان مهارت‌های ارزشمندی برای مدیریت اختلافات می‌آموزد و آن‌ها را تشویق می‌کند تا مسئولیت اعمال خود را بپذیرند. به جای پرسیدن "چه کسی این کار را کرد؟" بپرسید "چگونه می‌توانیم این را درست کنیم؟"

اجازه به پیامدهای طبیعی. گاهی اوقات، بهترین معلم تجربه است. اگر کودکی از پوشیدن کت امتناع کند، بگذارید سرما را احساس کند (در حد معقول). این به آن‌ها کمک می‌کند تا نتایج واقعی انتخاب‌های خود را بدون ایجاد مبارزات قدرتی درک کنند.

  • مثال‌هایی از پیامدهای طبیعی:
    • فراموش کردن تکالیف → از دست دادن زنگ تفریح برای تکمیل آن
    • تمیز نکردن اسباب‌بازی‌ها → داشتن فضای بازی کمتر
    • امتناع از خوردن شام → احساس گرسنگی بعداً

درگیر کردن کودکان در یافتن راه‌حل‌ها. وقتی مشکلات رخ می‌دهند، کودکان را در طوفان فکری راه‌حل‌های ممکن درگیر کنید. این نه تنها به حل مسئله فوری کمک می‌کند، بلکه مهارت‌های تفکر انتقادی را توسعه می‌دهد و کودکان را برای مدیریت درگیری‌های آینده توانمند می‌سازد.

4. تحسین تلاش و پیشرفت به جای ویژگی‌های ثابت

"با تحسین توصیفی—با نگاه کردن، گوش دادن و توجه کردن—ما آینه‌ای به کودکانمان نشان می‌دهیم تا نقاط قوتشان را ببینند. اینگونه است که کودکان تصویر خود را شکل می‌دهند."

تمرکز بر فرآیند، نه شخصیت. به جای برچسب زدن به کودک به عنوان "باهوش" یا "خوب"، اقدامات و تلاش‌های خاص آن‌ها را توصیف کنید. این تشویق به ذهنیت رشد و مقاومت در برابر چالش‌ها می‌کند. برای مثال، "تو خیلی برای این پازل زحمت کشیدی!" به جای "تو خیلی باهوشی!"

در تحسین خود خاص باشید. تحسین عمومی مانند "کار خوب!" بازخورد معناداری ارائه نمی‌دهد. به جای آن، آنچه را که می‌بینید توصیف کنید: "تو از رنگ‌های زیادی در نقاشی‌ات استفاده کردی" یا "متوجه شدم که به خواهرت کمک کردی بدون اینکه از تو خواسته شود."

پیشرفت و بهبود را به رسمیت بشناسید. قدم‌های کوچک و بهبودها را جشن بگیرید، نه فقط نتایج نهایی. این به کودکان کمک می‌کند تا بفهمند که یادگیری و رشد فرآیندهای مداوم هستند. "تو خیلی روان‌تر از ماه گذشته می‌خوانی!" تلاش مداوم را مؤثرتر از "تو یک خواننده طبیعی هستی!" تشویق می‌کند.

5. تطبیق ارتباطات برای کودکان با سیم‌کشی متفاوت

"کودکانی که سیم‌کشی متفاوتی دارند ممکن است در نقاط عطف رشد خود تأخیر داشته باشند. آن‌ها ممکن است در حساسیت‌های خود بسیار بیشتر باشند. اما آن‌ها با همه کودکان یک وجه مشترک دارند. آن‌ها می‌خواهند درک شوند، به طور مستقل عمل کنند و احساس شایستگی کنند."

درک حساسیت‌های منحصر به فرد. کودکانی با اوتیسم، ADHD یا مسائل پردازش حسی ممکن است جهان را به طور متفاوتی تجربه کنند. این تفاوت‌ها را بشناسید و به آن‌ها احترام بگذارید و ارتباطات و انتظارات خود را بر این اساس تطبیق دهید.

استفاده از روش‌های ارتباطی جایگزین. کمک‌های بصری، داستان‌های اجتماعی یا دستگاه‌های AAC (ارتباطات تقویتی و جایگزین) می‌توانند به پر کردن شکاف‌های ارتباطی برای کودکانی که با تعاملات کلامی سنتی مشکل دارند، کمک کنند.

ارائه ساختار و پیش‌بینی‌پذیری واضح. بسیاری از کودکان با سیم‌کشی متفاوت با روال و انتظارات واضح رشد می‌کنند. از برنامه‌های بصری، تایمرها و قوانین ثابت برای ایجاد محیطی حمایتی استفاده کنید.

جشن گرفتن نقاط قوت و علایق. بر توانایی‌ها و علایق منحصر به فرد کودک تمرکز کنید، نه فقط بر حوزه‌های چالش. این اعتماد به نفس را می‌سازد و می‌تواند انگیزه‌ای برای مقابله با وظایف دشوارتر فراهم کند.

6. رفع نیازهای اساسی قبل از تلاش برای تغییر رفتاری

"وقتی از رفتار ناخوشایند کودک ناامید می‌شوید، یک بررسی سریع انجام دهید تا ببینید آیا رفع هر یک از این 'شکست‌های معامله' روز را نجات می‌دهد."

اطمینان از برآورده شدن نیازهای فیزیولوژیکی. قبل از پرداختن به مسائل رفتاری، بررسی کنید که آیا کودک گرسنه، خسته یا بیش از حد تحریک شده است. این نیازهای اساسی می‌توانند به طور قابل توجهی بر توانایی کودک در تنظیم احساسات و رفتار تأثیر بگذارند.

  • "شکست‌های معامله" رایج برای بررسی:
    • گرسنگی
    • کمبود خواب
    • نیاز به فعالیت بدنی
    • بیش‌تحریکی
    • بیماری یا ناراحتی

تشخیص غرق شدن. گاهی اوقات کودکان به حد عاطفی یا حسی خود می‌رسند. ارائه یک استراحت یا تغییر محیط می‌تواند از فروپاشی‌ها جلوگیری کند و اجازه تعاملات سازنده‌تر را در آینده بدهد.

تنظیم انتظارات بر اساس توسعه. از رفتارها و مهارت‌های مناسب سن آگاه باشید. آنچه برای یک کودک سه ساله چالش‌برانگیز است ممکن است برای یک کودک پنج ساله آسان باشد. رویکرد خود را به مرحله توسعه فعلی کودک خود تطبیق دهید.

7. مدیریت رقابت خواهر و برادر با همدلی و انصاف

"هرچه بیشتر سعی کنیم بچه‌هایمان را متقاعد کنیم که آنقدرها هم بد نیست، آن‌ها سخت‌تر تلاش خواهند کرد تا ما را متقاعد کنند که واقعاً آنقدر بد است."

به رسمیت شناختن احساسات بدون طرفداری. وقتی خواهر و برادرها دعوا می‌کنند، از برچسب زدن یکی به عنوان قربانی و دیگری به عنوان مهاجم خودداری کنید. در عوض، دیدگاه هر کودک را بشناسید: "هر دوی شما می‌خواستید با اسباب‌بازی بازی کنید. این ناامیدکننده است."

تشویق به حل مسئله بین خواهر و برادر. کودکان را راهنمایی کنید تا راه‌حل‌های خود را برای درگیری‌ها پیدا کنند. این مهارت‌های مذاکره را می‌سازد و حس انصاف را تقویت می‌کند. "چه ایده‌هایی دارید تا بازی را به طور عادلانه به اشتراک بگذارید؟"

اجتناب از مقایسه‌ها. مقایسه خواهر و برادرها، حتی به صورت مثبت، می‌تواند رقابت را تشدید کند. در عوض، به ویژگی‌ها و دستاوردهای منحصر به فرد هر کودک به صورت جداگانه توجه کنید.

ایجاد فرصت‌هایی برای تعاملات مثبت. خواهر و برادرها را تشویق کنید تا با هم روی وظایف یا پروژه‌ها کار کنند. این حس کار تیمی و تجربیات مشترک را می‌سازد و پیوند آن‌ها را تقویت می‌کند.

8. تشویق به صداقت با تمرکز بر راه‌حل‌ها، نه سرزنش

"ما به کودکانمان کمک می‌کنیم با این چالش روبرو شوند وقتی که اتهامات را به حداقل می‌رسانیم، به آن‌ها می‌گوییم که احساسشان را درک می‌کنیم و به آن‌ها نشان می‌دهیم چگونه جبران کنند."

اجتناب از ایجاد جوی از ترس. اگر کودکان احساس کنند که برای گفتن حقیقت به شدت مجازات خواهند شد، احتمال بیشتری دارد که دروغ بگویند. جوی ایجاد کنید که در آن صداقت ارزشمند باشد و اشتباهات به عنوان فرصت‌هایی برای یادگیری دیده شوند.

تمرکز بر رفع مشکل. وقتی کودکی به اشتباه خود اعتراف می‌کند، گفتگو را از سرزنش به حل مسئله تغییر دهید. "شیر ریخته شده است. از چه چیزی باید برای تمیز کردن آن استفاده کنیم؟" این رویکرد تشویق به پذیرش مسئولیت بدون شرم می‌کند.

به وسوسه دروغ گفتن اذعان کنید. با تمایل به اجتناب از پیامدها همدلی کنید: "وسوسه‌انگیز بود که بگویی کوکی‌ها را نخوردی. مقاومت در برابر چنین خوراکی خوشمزه‌ای سخت است!" این تأیید باعث می‌شود که کودکان در آینده راحت‌تر صادق باشند.

مدل‌سازی صداقت. کودکان از طریق مثال یاد می‌گیرند. در تعاملات خود صادق باشید و وقتی اشتباه می‌کنید، آن را بپذیرید. این نشان می‌دهد که همه اشتباه می‌کنند و صداقت در خانواده شما ارزشمند است.

9. مدیریت مشکلات خواب با ثبات و خلاقیت

"حل مسئله همیشه نباید یک فعالیت پرزحمت، زمان‌بر و چند مرحله‌ای باشد. گاهی اوقات یک تغییر ساده در دیدگاه کافی است."

ایجاد یک روال ثابت. یک روال خواب قابل پیش‌بینی به کودکان کمک می‌کند تا بفهمند زمان آرامش فرا رسیده است. این ممکن است شامل زمان حمام، زمان داستان و فعالیت‌های آرام باشد.

پرداختن به ترس‌های زیرین. بسیاری از مشکلات خواب ناشی از اضطراب جدایی یا ترس از تاریکی است. این احساسات را به رسمیت بشناسید و با هم برای یافتن راه‌حل‌ها کار کنید، مانند یک چراغ شبانه ویژه یا یک "اسپری هیولا" برای دور کردن موجودات خیالی.

استفاده از تقویت مثبت. موفقیت‌های خواب را با یک نمودار برچسب یا فعالیت ویژه صبحگاهی جشن بگیرید. این کودکان را تشویق می‌کند تا به روال پایبند باشند.

انعطاف‌پذیر اما قاطع باشید. در حالی که حفظ مرزها مهم است، کمی انعطاف‌پذیری می‌تواند تنش‌ها را کاهش دهد. به عنوان مثال، اجازه دهید کودک بین دو داستان خواب انتخاب کند یا تصمیم بگیرد که با کدام حیوان عروسکی بخوابد.

10. بیان خشم والدین به صورت سازنده بدون آسیب به روابط

"واقعیت این است که والدین عادی و دوست‌داشتنی از دست بچه‌هایشان عصبانی می‌شوند—حتی به شدت خشمگین."

احساسات خود را به رسمیت بشناسید. طبیعی و انسانی است که والدین گاهی اوقات احساس خشم کنند. شناخت و پذیرش این احساسات اولین گام در مدیریت سازنده آن‌هاست.

بیان خشم بدون حمله. از جملات "من" برای بیان احساسات خود بدون سرزنش یا شرمساری کودک استفاده کنید. "من الان خیلی ناامید هستم" مؤثرتر از "تو داری من را دیوانه می‌کنی!" است.

اگر لازم است، یک وقفه بگیرید. اگر احساس می‌کنید ممکن است کنترل خود را از دست بدهید، اشکالی ندارد که به طور موقت دور شوید. "من به چند دقیقه نیاز دارم تا آرام شوم. وقتی برگشتم درباره این صحبت خواهیم کرد."

ترمیم رابطه پس از درگیری‌ها. پس از یک انفجار خشم، زمانی را برای ارتباط مجدد با کودک خود اختصاص دهید. در صورت لزوم عذرخواهی کنید و به آن‌ها اطمینان دهید که دوستشان دارید. این مدل‌سازی حل تعارض سالم و تنظیم هیجانی است.

آخرین به‌روزرسانی::

نقد و بررسی

4.39 از 5
میانگین از 21k+ امتیازات از Goodreads و Amazon.

کتاب چگونه با کودکان خردسال صحبت کنیم تا گوش دهند عمدتاً نقدهای مثبتی برای ارائه‌ی راهکارهای عملی در ارتباط با کودکان خردسال دریافت می‌کند. خوانندگان از مثال‌های ملموس، ابزارهای شناخت احساسات و تأکید بر بازیگوشی قدردانی می‌کنند. بسیاری آن را روشنگر و مؤثر در بهبود تعاملات والدین و کودکان می‌دانند. برخی آن را بیش از حد آسان‌گیر یا تکراری می‌دانند، اما اکثر افراد از نگارش قابل‌فهم و سناریوهای واقعی آن تمجید می‌کنند. رویکرد کتاب به همدلی و حل مسئله با بسیاری از والدینی که به دنبال جایگزین‌هایی برای روش‌های سنتی انضباطی هستند، همخوانی دارد.

درباره نویسنده

جوآنا فابر و جولی کینگ از متخصصان تربیت فرزند و آموزش هستند که کتاب «چگونه با کودکان خردسال صحبت کنیم تا گوش دهند» را به‌طور مشترک تألیف کرده‌اند. فابر دختر آدل فابر، نویسنده‌ی مشترک کتاب پرفروش «چگونه با کودکان صحبت کنیم تا گوش دهند و گوش دهند تا صحبت کنند» است. او به کتاب مادرش «چگونه با کودکان صحبت کنیم تا یاد بگیرند» کمک کرده و برای نسخه‌ی سی‌امین سالگرد آن یک پس‌گفتار نوشته است. کینگ از سال 1374 به آموزش و حمایت از والدین و متخصصان مشغول بوده و کارگاه‌هایی را برگزار کرده و با والدین و زوج‌ها به‌صورت فردی کار کرده است. همکاری آن‌ها بر اساس تجربه‌ی گسترده‌شان در زمینه‌ی رشد کودک و استراتژی‌های ارتباطی است.

Other books by Joanna Faber

0:00
-0:00
1x
Dan
Andrew
Michelle
Lauren
Select Speed
1.0×
+
200 words per minute
Create a free account to unlock:
Requests: Request new book summaries
Bookmarks: Save your favorite books
History: Revisit books later
Ratings: Rate books & see your ratings
Try Full Access for 7 Days
Listen, bookmark, and more
Compare Features Free Pro
📖 Read Summaries
All summaries are free to read in 40 languages
🎧 Listen to Summaries
Listen to unlimited summaries in 40 languages
❤️ Unlimited Bookmarks
Free users are limited to 10
📜 Unlimited History
Free users are limited to 10
Risk-Free Timeline
Today: Get Instant Access
Listen to full summaries of 73,530 books. That's 12,000+ hours of audio!
Day 4: Trial Reminder
We'll send you a notification that your trial is ending soon.
Day 7: Your subscription begins
You'll be charged on Mar 1,
cancel anytime before.
Consume 2.8x More Books
2.8x more books Listening Reading
Our users love us
50,000+ readers
"...I can 10x the number of books I can read..."
"...exceptionally accurate, engaging, and beautifully presented..."
"...better than any amazon review when I'm making a book-buying decision..."
Save 62%
Yearly
$119.88 $44.99/year
$3.75/mo
Monthly
$9.99/mo
Try Free & Unlock
7 days free, then $44.99/year. Cancel anytime.
Settings
Appearance
Black Friday Sale 🎉
$20 off Lifetime Access
$79.99 $59.99
Upgrade Now →