نکات کلیدی
1. طراحی یک تلاش همگانی انسانی است
از آنجا که بخش زیادی از آنچه ما انجام میدهیم شامل طراحی از نوعی یا نوع دیگر است، به طور غریزی میدانیم که طراحی چه چیزی را شامل میشود.
گستردگی طراحی. طراحی محدود به طراحان حرفهای نیست؛ بلکه در زندگی روزمره نفوذ دارد. از چیدمان مبلمان تا برنامهریزی یک شب، انسانها به طور مداوم انتخابهایی برای شکلدهی به محیط و تجربیات خود انجام میدهند. این درک ذاتی از اصول طراحی، هر فردی را به منتقدی تبدیل میکند که قادر به قدردانی یا نقد اشیاء و سیستمهای اطراف خود است.
نمونههای طراحی روزمره:
- چیدمان صندلیها قبل از تماشای تلویزیون
- انتخاب یک برنامه تلویزیونی
- انتخاب لباس برای پوشیدن
- تصمیمگیری درباره برندهای آبجو در یخچال
تفکر و طراحی. عمل تفکر به طور ذاتی شامل طراحی است. انسانها به طور غریزی محدودیتها، انتخابها و مصالحههای موجود در طراحی را درک میکنند زیرا به طور مداوم درگیر آن هستند. این درک، امکان نقد و قدردانی آگاهانه از طراحیهای موفق و معیوب را فراهم میآورد.
2. محدودیتها ویژگیهای تعریفکننده طراحی هستند
برخی مهندسان حتی جنبه خلاقانه مهندسی را به عنوان "طراحی تحت محدودیت" تعریف میکنند تا تأکید کنند که آنچه مهندسان انجام میدهند همیشه به واقعیت جهان و بودجه مرتبط است.
مرزهای طراحی. طراحی همیشه تحت تأثیر محدودیتها قرار دارد، چه به دلیل بودجه، خواستههای مشتری، قوانین فیزیکی یا مواد در دسترس. این محدودیتها، به دور از خفه کردن خلاقیت، اساس نوآوریهای جدید را تشکیل میدهند. فرآیند خلاقانه در این مرزها شکوفا میشود و طراحان را وادار میکند تا به طور استراتژیک و با منابع محدود فکر کنند.
انواع محدودیتها:
- محدودیتهای بودجهای
- قوانین فیزیکی (مانند جاذبه)
- خواص مواد
- الزامات مشتری
- استانداردهای قانونی
محدودیتها به عنوان فرصتها. محدودیتها تنها موانع نیستند، بلکه ویژگیهای تعریفکننده یک مشکل طراحی هستند. آنها راهحل را شکل میدهند و در محصول نهایی حل و جذب میشوند. شناسایی و درک این محدودیتها، اولین گام به سوی طراحی مؤثر است.
3. انتخاب و هزینه در طراحی به طور جداییناپذیری مرتبط هستند
هر طراحی شامل انتخاب است و این انتخابها اغلب باید برای برآورده کردن محدودیتهای متضاد انجام شوند.
تقاطع طراحی. هر تصمیم طراحی شامل یک انتخاب است و این انتخابها به ناچار هزینههایی را به همراه دارند، چه مالی و چه غیرمالی. این هزینهها میتوانند شامل هزینههای مستقیم برای مواد و کار، و همچنین هزینههای غیرمستقیم مرتبط با زیباییشناسی، راحتی، تأثیرات زیستمحیطی و ملاحظات اجتماعی باشند.
نمونههای ملاحظات هزینه:
- هزینه مالی مواد و کار
- هزینههای زیباییشناختی (مانند جذابیت بصری برای همسایگان)
- هزینههای زیستمحیطی (مانند پایداری مواد)
- هزینههای اجتماعی (مانند تأثیر بر روابط همسایگی)
عمل توازن. طراحان باید به طور مداوم هزینهها و مزایای انتخابهای مختلف را بسنجند و به دنبال حداکثر کردن ارزش در حالی که در چارچوب بودجه و محدودیتهای مختلف باقی میمانند، باشند. این عمل توازن در قلب فرآیند طراحی قرار دارد.
4. مصالحه در طراحی اجتنابناپذیر است
موارد نادری وجود دارد که هیچ مصالحهای در فرم یا عملکرد لازم نیست و این ماهیت مصالحههایی که از انتخابها در میان محدودیتها ناشی میشود، طراحی را کمتر از حد ایدهآل میکند.
واقعیت طراحی. از آنجا که هر طراحی باید به اهداف متضاد پاسخ دهد، مصالحه جنبهای اجتنابناپذیر از این فرآیند است. توازن بین زیباییشناسی، عملکرد، کاربرپسندی و هزینه اغلب نیاز به تبادل دارد و منجر به راهحلهایی میشود که "کافی خوب" هستند نه کاملاً ایدهآل.
نمونههای مصالحههای طراحی:
- یک صندلی زیبا که نشستن بر روی آن ناراحتکننده است
- یک پل محکم که زیبایی طبیعی یک بزرگراه را تحت تأثیر قرار میدهد
- یک رابط کاربری که مفید است اما زشت به نظر میرسد
کافیسازی. مفهوم "کافیسازی"، یافتن راهحلهایی که رضایتبخش و کافی هستند نه بهینه، در طراحی مرکزی است. طراحان باید تصمیماتی بگیرند که برای دنیای پیچیده واقعی "کافی خوب" باشد، نه اینکه به دنبال کمال غیرقابل دستیابی در دنیای سادهسازی شده خیالی باشند.
5. کمال در طراحی یک ایده غیرقابل دستیابی است
حتی در طبیعت، کمال مطلق، به معنای چیزی که کاملاً بینقص باشد، نادر است، اگر نه کاملاً غایب.
محدودیتهای طراحی. کمال مطلق، به عنوان چیزی که کاملاً بینقص است، هدفی غیرواقعی در طراحی است. هر طراحی، چه در طبیعت و چه ساخته دست انسان، به ناچار دارای نقصها و کمبودهایی است. جستجوی کمال یک نیروی محرکه است، اما پذیرش نقص یک واقعیت ضروری است.
نمونههای نقص:
- ناهنجاریها در نمونههای گیاهی یا جانوری
- ناخالصیها در مواد معدنی
- نقصها در جواهرات
بهبود مقایسهای. طراحیها در مقایسه با یکدیگر ارزیابی میشوند، نه در برابر یک استاندارد مطلق از کمال. یک "موشگیر بهتر" به خاطر بهتر بودنش ستایش میشود، نه به خاطر کمالش. جستجوی بهبود بیپایان است و هر طراحی بر اساس نسخههای قبلی خود ساخته میشود.
6. زمینه به طور عمیق طراحی را شکل میدهد
طراحی همیشه باید در یک زمینه انجام شود، که برخی چیزها را دشوار و برخی دیگر را غیرممکن میسازد—صرفنظر از زمان در تاریخ.
تنظیم طراحی. زمینهای که طراحی در آن انجام میشود—شامل دوره زمانی، فناوریهای در دسترس، هنجارهای فرهنگی و استفاده مورد نظر—به طور قابل توجهی بر فرآیند طراحی و نتایج آن تأثیر میگذارد. آنچه در یک زمینه ممکن یا مطلوب است، ممکن است در زمینهای دیگر غیرممکن یا نامطلوب باشد.
نمونههای تأثیر زمینه:
- طراحی یک لیوان نوشیدنی باید به گونهای باشد که بتواند آب را نگه دارد و ایستاده بماند
- طراحی یک گاراژ باید با قوانین زونینگ و خطوط ملک مطابقت داشته باشد
- طراحی یک چراغ جلو باید به درخشش آن برای سایر رانندگان توجه کند
تطبیق و تکامل. طراحیها با گذشت زمان و با تغییر زمینهها تکامل مییابند. آبسردکنهای عمومی، که زمانی ویژگیای رایج بودند، اکنون به دلیل محبوبیت آبهای بطریدار در حال از بین رفتن هستند. طراحی قوری آب بریتا برای رفع نارضایتیهای کاربران و بهبود عملکرد تکامل یافته است.
7. طراحی یک فرآیند مداوم بهبود است
بخش زیادی از اختراع و طراحی در واقع، بهبود بر روی یک بهبود قبلی است، تصفیه "هنر قبلی"، همانطور که در ادبیات پتنت به فناوریهای بدون بهبود اشاره میشود.
تکرار طراحی. طراحی به ندرت یک رویداد یکباره است، بلکه یک فرآیند مداوم از تصفیه و بهبود است. طراحیهای جدید بر اساس طراحیهای موجود ساخته میشوند و به کمبودها پاسخ میدهند و فناوریها یا بینشهای جدید را در بر میگیرند. ادبیات پتنت این طبیعت تکراری را منعکس میکند، با بسیاری از پتنتها که عنوان "بهبود در..." دارند.
نمونههای طراحی تکراری:
- تکامل فنجان کاغذی از کیسههای تا شده به فنجانهای چیندار تا فنجانهای مخروطی
- توسعه سقف خودرو از سقفهای پارچهای به پنلهای شفاف تا سقفهای سخت قابل جمع شدن تا سقفهای آفتابی
- تکامل بالای قوری بریتا
موشگیر بهتر. مفهوم "موشگیر بهتر" الگوی اختراع را تجسم میکند و بر بهبود مقایسهای به جای کمال مطلق تأکید میکند. هیچ طراح احتمالی ادعا نمیکند که "بهترین موشگیر" را ساخته است، زیرا این امر نوآوریهای بیشتر را منتفی میکند.
8. طراحی توازنی بین فرم و عملکرد است
نه فرم و نه عملکرد نباید بر دیگری در طراحی غلبه کند، اما در دنیای واقعی، یکی اغلب به قیمت دیگری به دست میآید.
دوگانگی طراحی. طراحی ایدهآل به دنبال هماهنگی زیباییشناسی، قابلیت استفاده و اثربخشی است. با این حال، در عمل، دستیابی به توازن کامل بین فرم و عملکرد چالشبرانگیز است و یکی اغلب به قیمت دیگری به دست میآید.
نمونههای عدم توازن:
- معماران ممکن است فرم را بر عملکرد اولویت دهند و ساختمانهای زیبا اما غیرعملی بسازند
- مهندسان ممکن است عملکرد را بر زیباییشناسی اولویت دهند و سازههای محکم اما زشت بسازند
- رابطهای کاربری ممکن است به خاطر فرم و عملکرد قربانی شوند
رابط کاربری. رابط کاربری، هرچند که ایدهآل باید شفاف باشد، اغلب در مقایسه با ملاحظات فرم و عملکرد نادیده گرفته میشود. دونالد نورمن، روانشناس و دانشمند کامپیوتر، اشاره کرده است که رعایت دقیق اصول رابط کاربری میتواند منجر به طراحیهای "مفید اما زشت" شود.
9. طراحی تحت تأثیر هنجارها و انتظارات فرهنگی است
در فرانسه، که سنت قانون ناپلئونی دارد، برای قانونی بودن، چیزی باید به عنوان مجاز مشخص شود.
زمینه طراحی. هنجارها، سنتها و انتظارات فرهنگی نقش مهمی در شکلدهی به طراحی ایفا میکنند. آنچه در یک فرهنگ قابل قبول یا مطلوب است، ممکن است در فرهنگ دیگری به گونهای متفاوت دیده شود. این تأثیرات فرهنگی میتوانند بر همه چیز از استانداردهای قانونی تا ترجیحات زیباییشناختی تأثیر بگذارند.
نمونههای تأثیر فرهنگی:
- استانداردهای قانونی متفاوت برای درخشش چراغهای جلو در اروپا و ایالات متحده
- معرفی جنجالی جا لیوانیها در خودروهای ولوو که منعکسکننده انتظارات آمریکایی است
- استمرار شیرهای جداگانه آب گرم و سرد در حمامهای بریتانیایی
طراحی اجتماعی. طراحی همچنین میتواند یک عمل اجتماعی باشد که هنجارهای اجتماعی را منعکس و شکل میدهد. ادب در خاموش کردن چراغهای جلو در یک جاده دوطرفه نمونهای از طراحی اجتماعی است که در آن فناوری برای تسهیل ارتباط و همکاری بین غریبهها استفاده میشود.
10. طراحی میتواند از تصادف به وجود آید
این عامل مزاحم در صدف است که مروارید را تولید میکند.
کشفهای تصادفی در طراحی. برخی از مهمترین نوآوریهای طراحی از کشفهای تصادفی یا رویدادهای غیرمنتظره به وجود آمدهاند. این لحظات تصادفی میتوانند منجر به پیشرفتهایی شوند که صنایع را متحول میکنند.
نمونههای طراحی تصادفی:
- کشف مایکروویو زمانی که شکلات پرسی اسپنسر در نزدیکی یک مگنتون ذوب شد
- اختراع چاپگر جت حبابی زمانی که ایچیرو اندو به طور تصادفی یک لحیمکاری را به یک سرنگ پر از جوهر زد
- کشف تفلون زمانی که پلیمر TFE روی پلنکت به طور غیرمنتظرهای پلیمریزه شد
پذیرش غیرمنتظره. تصادف بر اهمیت باز بودن به نتایج غیرمنتظره و تمایل به کاوش در امکانات پیشبینینشده تأکید میکند. توانایی شناسایی و بهرهبرداری از این کشفهای تصادفی، نشانهای از طراحان موفق است.
11. طراحی یک عمل اجتماعی است
ما فکر میکنیم، بنابراین طراحی میکنیم.
طبیعت جمعی طراحی. طراحی تنها حوزه اختراعات یا مهندسان فردی نیست، بلکه یک تلاش جمعی است که شامل کاربران، تولیدکنندگان، خردهفروشان و جامعه به طور کلی میشود. موفقیت یک طراحی به توانایی آن در برآورده کردن نیازها و انتظارات گروههای مختلف ذینفع بستگی دارد.
نمونههای تأثیر اجتماعی:
- ترویج ماشینهای آب توسط لیگ ضد میخانه به عنوان جایگزینی برای میخانهها
- تأثیر مقاله دکتر آلوین دیویسون درباره خطرات لیوانهای مشترک
- نقش فیبی اسنو در تبلیغ لیوانهای نوشیدنی فردی در قطارهای لاکوانا
بازخورد کاربران. بازخورد کاربران نقش حیاتی در فرآیند طراحی تکراری ایفا میکند. با مشاهده نحوه تعامل مردم با یک طراحی در محیطهای واقعی، طراحان میتوانند نقصها را شناسایی و بهبودهایی ایجاد کنند.
12. طراحی بازتابی از ریشههای انسانی است
اینکه هیچ چیزی کامل نیست، نه یک انتقاد از طراحی، بلکه یک پذیرش از ریشههای انسانی آن است.
نقصهای طراحی. از آنجا که طراحی یک تلاش انسانی است، به طور ذاتی ناقص است. محدودیتهای ادراک، قضاوت و مهارت انسانی به ناچار منجر به نقصها و کمبودهایی در حتی بهترین طراحیها میشود.
نمونههای محدودیتهای انسانی:
- دشواری پیشبینی تمام استفادههای ممکن از یک طراحی
- تمایل به نادیده گرفتن جزئیات خاص در طول فرآیند طراحی
- تأثیر تعصبات و ترجیحات شخصی بر انتخابهای طراحی
پذیرش نقص. شناسایی ریشههای انسانی طراحی به ما این امکان را میدهد که دستاوردهای آن را قدردانی کنیم در حالی که به محدودیتهای آن نیز اذعان میکنیم. جستجوی طراحی خوب نه در مورد دستیابی به یک ایده غیرقابل دستیابی، بلکه در مورد تلاش برای ایجاد چیزهایی است که در چارچوبهای دنیای واقعی تا حد ممکن جذاب، قابل استفاده و مؤثر باشند.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب چیزهای کوچک مورد توجه به بررسی طراحیهای روزمره میپردازد و اشیایی مانند مسواک و لیوانهای کاغذی را مورد تحلیل قرار میدهد. در حالی که برخی از خوانندگان این کتاب را بینشزا و تفکر برانگیز یافتند، دیگران به تکراری بودن و سبک نوشتاری پرحرف آن انتقاد کردند. فرضیه مرکزی کتاب—که همه طراحیها شامل مصالحه هستند—برای برخی از خوانندگان قابل درک بود، اما برای دیگران احساس تکرار و خستگی میکرد. توانایی پتروسکی در جذاب کردن اشیای عادی ستوده شد، هرچند که سرعت و سازماندهی کتاب نظرات متفاوتی را به همراه داشت. بهطور کلی، خوانندگان از مفهوم کتاب قدردانی کردند، اما نظرات متفاوتی در مورد نحوه اجرای آن داشتند و امتیازها از ۱ تا ۵ ستاره متغیر بود.