Searching...
فارسی
EnglishEnglish
EspañolSpanish
简体中文Chinese
FrançaisFrench
DeutschGerman
日本語Japanese
PortuguêsPortuguese
ItalianoItalian
한국어Korean
РусскийRussian
NederlandsDutch
العربيةArabic
PolskiPolish
हिन्दीHindi
Tiếng ViệtVietnamese
SvenskaSwedish
ΕλληνικάGreek
TürkçeTurkish
ไทยThai
ČeštinaCzech
RomânăRomanian
MagyarHungarian
УкраїнськаUkrainian
Bahasa IndonesiaIndonesian
DanskDanish
SuomiFinnish
БългарскиBulgarian
עבריתHebrew
NorskNorwegian
HrvatskiCroatian
CatalàCatalan
SlovenčinaSlovak
LietuviųLithuanian
SlovenščinaSlovenian
СрпскиSerbian
EestiEstonian
LatviešuLatvian
فارسیPersian
മലയാളംMalayalam
தமிழ்Tamil
اردوUrdu
The New Rules of War

The New Rules of War

Victory in the Age of Durable Disorder
توسط Sean McFate 2019 336 صفحات
3.96
1.5K امتیازها
گوش دادن
Try Full Access for 7 Days
Unlock listening & more!
Continue

نکات کلیدی

۱. غرب به‌دلیل تحلیل راهبردی در حال باختن جنگ‌هاست

آخرین بار که ایالات متحده به‌طور قاطع در یک درگیری پیروز شد، جهان هنوز از لامپ خلأ در الکترونیک استفاده می‌کرد.

واقعیتی تلخ. از جنگ جهانی دوم تاکنون، ارتش آمریکا با وجود منابع و آموزش‌های بی‌نظیر، در رسیدن به اهداف خود در جنگ‌هایی مانند کره، ویتنام، عراق و افغانستان بارها ناکام مانده است. این مسئله نه یک اختلاف حزبی، بلکه یک مشکل آمریکایی است که ریشه در درک نادرست از پیروزی و نپذیرفتن شکست دارد. غرب، از جمله بریتانیا و ناتو، در باتلاق‌هایی گرفتار شده و به‌طور مکرر در برابر دشمنان ضعیف‌تر شکست می‌خورد.

ناتوانی راهبردی. مشکل اصلی کمبود نیروهای برتر، فناوری یا بودجه نیست؛ بلکه نقص بنیادین در تفکر راهبردی است. بسیاری از کارشناسان در انکار به سر می‌برند، به مفاهیم قدیمی جنگ چسبیده‌اند یا درک درستی از پیچیدگی‌های درگیری ندارند. این «تحلیل راهبردی» ناشی از تمایل به جنگیدن به شیوه‌ی سال ۱۹۴۵ است، در حالی که جنگ دگرگون شده است.

بی‌نظمی پایدار. قرن بیست و یکم با «بی‌نظمی پایدار» تعریف می‌شود؛ وضعیتی از آشوب مداوم که راه‌حل‌های سنتی در آن ناکارآمدند. درگیری‌های مسلحانه از جنگ جهانی دوم تاکنون دو برابر شده، توافقات صلح اغلب فرو می‌ریزند و اختلافات قدیمی دوباره شعله‌ور می‌شوند. این وضعیت هرج‌ومرج نیست، بلکه بازگشتی به نظم پیشا-وستفالی است که در آن درگیری‌ها بی‌پایان می‌سوزند. غرب به‌شدت آماده نیست، زیرا رقبایی مانند روسیه، چین و گروه‌های تروریستی از این بی‌نظمی بهره‌برداری می‌کنند و با قواعد جدید و ناشناخته بازی می‌کنند.

۲. جنگ متعارف مرده است؛ درگیری‌های آینده پساجنگی خواهند بود

جنگ متعارف مرده است. کسانی که در ذهنیت سنتی گیر کرده‌اند، احتمالاً درگیری‌های آینده را اصلاً به‌عنوان جنگ نخواهند شناخت، تا زمانی که خیلی دیر شده باشد.

مدلی منسوخ. استراتژی «جنگ متعارف» غرب که بر اساس جنگ جهانی دوم شکل گرفته، فرض می‌کند که جنگ بین دولت‌هاست و قدرت آتش و پیروزی در میدان نبرد بر همه چیز ارجح است. این ذهنیت «جنگ بزرگ» که به‌شدت تحت تأثیر کارل فون کلاوزویتس است، اکنون منسوخ شده است. صلح وستفالی (۱۶۴۸) دولت‌ها را به‌عنوان بازیگران مشروع جنگ معرفی کرد، اما این نظم در حال فروپاشی است و دولت‌ها در سراسر جهان جای خود را به بازیگران دیگر می‌دهند.

توهمی خطرناک. با وجود درس‌های تلخ ویتنام، سومالی، عراق و افغانستان، غرب همچنان ارتش‌های خود را برای نوعی جنگ طراحی می‌کند که دیگر هیچ‌کس آن را نمی‌جنگد. تعداد جنگ‌های نامتعارف از سال ۱۹۴۵ به‌شدت افزایش یافته، در حالی که درگیری‌های متعارف بین دولت‌ها تقریباً منقرض شده‌اند. این تمرکز بر گذشته شکست را تضمین می‌کند، زیرا دشمنان در حال جنگیدن در زمان حال هستند، اغلب بدون یونیفرم‌های سنتی یا خطوط مشخص نبرد.

تحول ارتش. برای پیروزی، غرب باید رویکرد منسوخ خود را کنار بگذارد. این به معنای:

  • توقف خرید تسلیحات متعارف: میلیاردها دلار صرف اف-۳۵ و ناوهای هواپیمابر بی‌فایده در برابر تهدیدات مدرن است.
  • سرمایه‌گذاری در نیروهای عملیات ویژه: این نیروها مؤثر اما کم‌بودجه‌اند.
  • تعادل‌بخشی به نیروهای فعال و ذخیره: انتقال جنگجویان متعارف به ذخیره و تقویت نیروهای پشتیبانی در خدمت فعال.
  • پرورش دیپلمات‌های جنگجو: افرادی که به زبان، فرهنگ و سیاست محلی مسلط‌اند.
  • توانمندسازی نهادهای غیرنظامی: تسلط بر اطلاعات، تحریم‌های مالی و پیام‌رسانی راهبردی حیاتی است.

۳. فناوری جنگ‌ها را نمی‌برد؛ باید روی انسان و زیرکی سرمایه‌گذاری کرد

فناوری جذاب جنگ‌ها را نمی‌برد.

آرمان‌شهر فناوری. ایمان غرب به تسلیحات پیشرفته، مانند جنگنده اف-۳۵ (گران‌ترین سلاح تاریخ با هزینه ۱.۵ تریلیون دلار)، نوعی خودفریبی است. با وجود مشخصات چشمگیر، اف-۳۵ تاکنون هیچ مأموریت رزمی در جنگ‌های جاری انجام نداده و در برابر هواپیماهای قدیمی‌تر دچار مشکل است. این وسواس به «چیزهای خنک» به جای ابزارهای مؤثر، نوعی «آرمان‌شهر فناوری» است که غرب را از واقعیت‌های جنگ مدرن غافل می‌کند.

کاهش کارایی نیرو. از جنگ جهانی دوم به این سو، ارتش‌های پیشرفته بارها توسط دشمنان کم‌تکنولوژی ناکام مانده‌اند. بمب‌های کنار جاده‌ای ساده اغلب از «سلاح‌های هوشمند» پیشی می‌گیرند و کلاشینکف همچنان سلاح واقعی کشتار جمعی بر اساس شمار قربانیان است. «استراتژی آفست سوم» که وعده پیروزی از طریق رباتیک و هوش مصنوعی می‌دهد، بازسازی نظریات شکست‌خورده دهه ۱۹۹۰ است و نادیده می‌گیرد که فناوری دیگر در جنگ تعیین‌کننده نیست.

سرمایه‌گذاری در مغز خاکستری. برخورد کشتی یو‌اس‌اس فیتزجرالد که ناشی از کم‌تجربگی پرسنل با وجود سیستم‌های پیشرفته بود، خطر اتکای بیش از حد به فناوری و غفلت از مهارت‌های انسانی را نشان می‌دهد. جنگ‌های آینده کم‌تکنولوژی خواهند بود و دشمنان از ابزارهای ساده بهره‌برداری می‌کنند. راه‌حل، سرمایه‌گذاری در انسان‌هاست، با درک اینکه هوش و سازگاری انسانی بر سیلیکون برتری دارد.

۴. جنگ و صلح هم‌زیست‌اند؛ از «منطقه خاکستری» بهره‌برداری کنید

دشمنان زیرک از فضای میان جنگ و صلح برای ضربه‌های ویرانگر استفاده می‌کنند.

خطوط مبهم. دوگانگی سنتی غربی «جنگ یا صلح» توهمی خطرناک است. دشمنانی مانند روسیه و چین از «منطقه خاکستری» — فضای میان جنگ اعلام‌شده و صلح رسمی — بهره می‌برند تا اهداف راهبردی خود را بدون واکنش نظامی متعارف محقق کنند. جنگ نسل جدید روسیه در اوکراین و استراتژی «سه جنگ» چین در دریای جنوبی چین نمونه‌های بارز این موضوع‌اند.

جنگ به شیوه‌های دیگر. استراتژی چین، به‌ویژه، هدفش کاهش اراده دشمن برای جنگیدن پیش از آغاز درگیری است، با استفاده از:

  • جنگ روانی: فریب راهبردی، شایعات، روایت‌های نادرست و فشار دیپلماتیک.
  • جنگ رسانه‌ای: دستکاری افکار عمومی از طریق رسانه‌های دولتی (مانند CCTV) و نفوذ در هالیوود.
  • حقوق‌جنگی: تغییر یا تحریف قوانین بین‌المللی برای تقویت ادعاهای ارضی و تضعیف مشروعیت مخالفان.

فلج راهبردی. دیدگاه ساده‌انگارانه غرب درباره جنگ (یا روشن یا خاموش) آن را در این جنگ‌های غیررسمی ناتوان کرده است. در حالی که آمریکا به ساخت تسلیحات متعارف ادامه می‌دهد، چین جزایر را تصاحب و اتحادها را تضعیف می‌کند. این وضعیت نیاز فوری به یک استراتژی کلان جدید را نشان می‌دهد که هم‌زیستی دائمی جنگ و صلح را بپذیرد و به جای انتظار برای اعلام رسمی خصومت، در منطقه خاکستری فعالانه عمل کند.

۵. «دل‌ها و ذهن‌ها» اهمیت ندارد؛ مقابله مؤثر با شورش بی‌رحمانه است

پیروزی بر دل‌ها و ذهن‌ها، که امروز غرب آن را مفهوم مقابله با شورش می‌داند، بی‌اهمیت است.

دکترین شکست‌خورده. استراتژی مقابله با شورش «متمرکز بر جمعیت» که توسط ژنرال دیوید پترائوس ترویج شد، وعده پیروزی با جلب حمایت مردم محلی از طریق ملت‌سازی و خدمات اجتماعی را می‌داد. اما این رویکرد در عراق و افغانستان به‌شدت شکست خورد، زیرا فرض می‌کرد مردم قابل رشوه دادن‌اند و مفاهیم مشروعیت غربی در همه جا کاربرد دارد.

بی‌رحمی تاریخی. استراتژی‌های موفق مقابله با شورش در طول تاریخ بسیار بی‌رحمانه‌تر بوده‌اند:

  • خشکاندن باتلاق: مجبور کردن یا حذف جمعیتی که از شورشیان حمایت می‌کند، مانند کاری که روم در یهودیه انجام داد.
  • صادر و جابجایی: پراکندن اجباری گروه‌های قومی برای خاموش کردن شورش، مانند استالین با چچن‌ها.
  • وارد کردن و رقیق‌سازی: سیل جمعیت خودی به منطقه برای سرکوب مقاومت بومی، مانند چین در تبت.

انتخاب دشوار. مقابله مؤثر با شورش بی‌رحم و بی‌احساس است و اغلب شبیه استعمار است. در حالی که غرب از این روش‌ها اجتناب می‌کند، رویکرد کنونی‌اش تنها درگیری‌ها را طولانی‌تر می‌کند و به تروریسم و شورش‌ها مجال رشد می‌دهد. راه‌حل پذیرش حضور بلندمدت و قوی است، اما بدون به خطر انداختن جان سربازان غربی.

تشکیل لژیون خارجی. راه‌حل ایجاد لژیون‌های خارجی است، مشابه لژیون فرانسه، متشکل از نیروهای استخدامی جهانی تحت فرماندهی افسران غربی. این واحدها:

  • حضور بلندمدت در مناطق بی‌ثبات را فراهم می‌کنند.
  • تلفات غرب را کاهش داده و آزادی عمل سیاسی می‌دهند.
  • جایگزین شبه‌نظامیان غیرقابل اعتماد و پیمانکاران خصوصی بی‌حساب می‌شوند.
  • مسیر دریافت تابعیت را ارائه می‌دهند و نیروهای متعهد جذب می‌کنند.

۶. مزدوران بازگشته‌اند و جنگ‌ها را دگرگون می‌کنند

مزدوران بازگشته‌اند. می‌دانم، چون خودم یکی بودم.

دومین حرفه قدیمی جهان. مزدوران یا «شرکت‌های نظامی خصوصی» پدیده‌ای نو نیستند بلکه بازگشتی به هنجارهای تاریخی‌اند. در بیشتر تاریخ، اجاره نیرو ارزان‌تر از مالکیت آن بود و مزدوران ابزار اصلی جنگ بودند. نظم وستفالی آن‌ها را موقتا سرکوب کرد، اما پس از جنگ‌های آمریکا در عراق و افغانستان دوباره ظهور کردند.

بازار پررونق و بدون نظارت. بیش از نیمی از نیروهای نظامی در جنگ‌های اخیر آمریکا پیمانکار بوده‌اند و این نسبت همچنان رو به افزایش است. این بازار چند میلیارد دلاری جهانی، با شرکت‌هایی مانند گروه واگنر روسیه که با کارایی کشنده عمل می‌کنند، عمدتاً بدون نظارت است و هیچ دادگاه یا نیروی پلیس بین‌المللی برای اجرای قوانین ندارد که منجر به:

  • خطر اخلاقی: مشتریان وقتی نیروهای خودشان آسیب نمی‌بینند، بی‌پروا عمل می‌کنند.
  • طولانی شدن درگیری‌ها: مزدوران انگیزه دارند جنگ‌ها را برای سود طولانی کنند.
  • معضلات امنیتی: گسترش نیروهای خصوصی به مسابقه تسلیحاتی و تشدید تصادفی منجر می‌شود.
  • خیانت: اختلافات با نیرنگ حل می‌شوند، نه قانون.

بی‌فایده بودن قانون. تلاش‌ها برای ممنوعیت یا تنظیم مزدوران عمدتاً شکست خورده است. بسیاری از خریداران دولت‌ها هستند که اقدام قانونی را دشوار می‌کند و بازیگران غیردولتی به مناطق خارج از حوزه قضایی می‌روند. بازار نیرو اینجا باقی می‌ماند و منطق آن—کلاوزویتس در برابر آدام اسمیت—جنگ را به‌شدت دگرگون خواهد کرد و آن را کمتر سیاسی و بیشتر اقتصادی خواهد ساخت.

۷. قدرت‌های نوظهور غیردولتی حکومت خواهند کرد و بدون دولت‌ها جنگ خواهند کرد

وقتی ابرثروتمندان بتوانند ارتش اجاره کنند، به نوعی ابرقدرت تبدیل می‌شوند که قادر به به چالش کشیدن دولت‌ها و نظم مبتنی بر قوانین آن‌هاست.

پس‌روی دولت‌ها. بسیاری از ۱۹۴ دولت جهان شکننده یا در حال فروپاشی‌اند و خلأ قدرت ایجاد کرده‌اند. این تضعیف قدرت دولت‌ها باعث ظهور بازیگران جهانی جدید می‌شود که جای خالی را پر می‌کنند، از جمله:

  • شورشگران و خلافت‌ها: مانند داعش که حکومت واقعی برقرار می‌کنند.
  • شرکت‌سالاری‌ها: شرکت‌های چندملیتی که ارتش‌های خود را برای حفاظت از دارایی‌ها در مناطق خطرناک استخدام می‌کنند.
  • دولت‌های مواد مخدر: کارتل‌های مواد مخدر که عملاً حاکم شده‌اند، مانند آکاپولکوی مکزیک.
  • پادشاهی‌های جنگ‌سالار: افرادی که قدرت را به دست گرفته و قلمروها را اداره می‌کنند.
  • سرکردگان مزدور: فرماندهان مزدور که خود را حاکم می‌کنند و واسطه‌ها را حذف می‌کنند.

نخبه جدید. یک درصد ثروتمند جهان و شرکت‌های بزرگ که از نظر اقتصادی از بسیاری دولت‌ها قدرتمندترند، اکنون می‌توانند قدرت آتش صنعتی اجاره کنند. این بازارسازی جنگ به معنای آن است که میلیاردرها، کلیساهای بزرگ و سازمان‌های غیردولتی می‌توانند «جنگ‌های صلیبی» یا مداخلات بشردوستانه خود را بدون دخالت دولت‌ها راه‌اندازی کنند. شرکت هند شرقی بریتانیا نمونه تاریخی قدرت نظامی شرکت‌هاست.

دولت‌های عمیق. فراتر از این بازیگران بیرونی، «دولت‌های عمیق»—اتحادیه‌های نهادی درون دولت (نظامی، اطلاعات، قضایی) که فراتر از کنترل دموکراتیک عمل می‌کنند—نیز به ابرقدرت‌های جدید تبدیل می‌شوند. این‌ها توطئه نیستند بلکه ساختارهای تثبیت‌شده‌ای‌اند که منافع خود را در اولویت قرار می‌دهند، همان‌طور که در ترکیه، ایران و حتی مجتمع نظامی-صنعتی آمریکا دیده می‌شود. افشای آن‌ها بی‌نظمی پایدار را تسریع خواهد کرد.

۸. جنگ‌های سایه‌ای غالب خواهند شد، با محوریت فریب و اطلاعات

انکار معقول در عصر اطلاعات از قدرت آتش قاطع‌تر است.

جنگ زیرزمینی. درگیری‌های آینده بیشتر در سایه‌ها رخ خواهند داد، جایی که انکار معقول مرکز ثقل است. نبردهای بزرگ زرهی منسوخ شده‌اند؛ جنگجویان نقاب‌دار، نیروهای ویژه، مزدوران و شبه‌نظامیان نیابتی جایگزین شده‌اند. این جنگ «اپیستمولوژیک» است—توانایی تشخیص حقیقت از دروغ برنده و بازنده را تعیین می‌کند.

اطلاعات نادرست به‌عنوان سلاح. استراتژی «ماسکیروفکا» روسیه در اوکراین، با استفاده از «مردان سبز کوچک» و انکار حضور آن‌ها، نمونه بارز است. روسیه به «ابرقدرت اطلاعات نادرست» تبدیل شده و با اقدامات فعال مانند شبکه خبری RT و «کارخانه‌های ترول» افکار عمومی را دستکاری و دموکراسی‌ها را دچار تفرقه می‌کند. هدف ایجاد «مه جنگ» چنان غلیظ است که جامعه بین‌المللی نتواند حقایق پایه را تشخیص دهد و مداخله را متوقف کند.

هنرهای تاریک. حکمت باستانی سون‌تزو، «تمام جنگ بر پایه فریب است»، بیش از همیشه مرتبط است. «رویکرد غیرمستقیم» هدفش فریب دشمن و وادار کردن او به اشتباهات راهبردی است. این نیازمند تسلط بر اطلاعات و ذهن زیرک است، نه صرفاً قدرت نظامی. غرب که از «دستکاری دانش» گریزان است، در این زمینه ضعف دارد اما باید بیاموزد چگونه در سایه‌ها بجنگد بدون اینکه ارزش‌های دموکراتیک خود را فدا کند.

جنگ سایه‌ای غربی. دموکراسی‌ها باید نسخه خود از جنگ سایه‌ای را توسعه دهند که برای تضعیف خودکامگان طراحی شده است. این شامل:

  • ابزارهای کینتیک: نیروهای غیرقابل انتساب برای عملیات «بدون ردپا» یا پرچم دروغین.
  • ابزارهای غیرکینتیک: اطلاعات مسلح (ترول‌ها، ربات‌ها، حمایت مخفی از مخالفان، کمپین‌های تخریب علیه خودکامگان).

آخرین به‌روزرسانی::

Want to read the full book?

نقد و بررسی

3.96 از 5
میانگین از 1.5K امتیازات از Goodreads و Amazon.

کتاب «قوانین نوین جنگ» تحلیلی چالش‌برانگیز از جنگ‌های مدرن ارائه می‌دهد و معتقد است که تاکتیک‌های نظامی سنتی دیگر کارآمد نیستند. مک‌فیت بر این باور است که درگیری‌های آینده تحت سلطه‌ی مزدوران، جنگ‌های سایه‌ای و بازیگران غیردولتی خواهد بود. در حالی که برخی خوانندگان دیدگاه نوآورانه و ایده‌های تأمل‌برانگیز کتاب را ستایش می‌کنند، عده‌ای دیگر به ناسازگاری‌ها و نوعی تکبر در آن انتقاد دارند. تأکید نویسنده بر ضرورت سازگاری با اشکال نوین جنگ و سرمایه‌گذاری در استراتژی‌های غیرمتعارف، با بسیاری از مخاطبان هم‌صدا شده است، هرچند برخی صحت کنار گذاشتن کامل رویکردهای نظامی سنتی را زیر سؤال می‌برند.

Your rating:
4.61
9 امتیازها

درباره نویسنده

شان مک‌فیت، چترباز سابق ارتش ایالات متحده و پیمانکار نظامی خصوصی با تجربه‌ای گسترده در مناطق درگیری جهانی است. او با جنگ‌سالاران آفریقایی همکاری کرده، مأموریت‌های شناسایی راهبردی برای شرکت‌های نفتی انجام داده و در معاملات تسلیحاتی مشارکت داشته است. مک‌فیت دارای مدارکی از مؤسسات معتبر است که از جمله آن‌ها دکترای مدرسه اقتصاد لندن می‌باشد. به‌عنوان نویسنده، او در هر دو حوزه‌ی غیر داستانی و داستانی قلم می‌زند و از تجربیات واقعی خود برای غنای آثارش بهره می‌برد. سبک نوشتاری او به‌عنوان «تام کلنسی دوران ۲۰۲۰» توصیف شده است؛ ترکیبی از تحلیل‌های جدی و روایت‌های داستانی که به او امکان می‌دهد موضوعاتی را بررسی کند که در آثار غیر داستانی نمی‌تواند به‌طور علنی مطرح سازد.

Listen
Now playing
The New Rules of War
0:00
-0:00
Now playing
The New Rules of War
0:00
-0:00
1x
Voice
Speed
Dan
Andrew
Michelle
Lauren
1.0×
+
200 words per minute
Queue
Home
Swipe
Library
Get App
Create a free account to unlock:
Recommendations: Personalized for you
Requests: Request new book summaries
Bookmarks: Save your favorite books
History: Revisit books later
Ratings: Rate books & see your ratings
200,000+ readers
Try Full Access for 7 Days
Listen, bookmark, and more
Compare Features Free Pro
📖 Read Summaries
Read unlimited summaries. Free users get 3 per month
🎧 Listen to Summaries
Listen to unlimited summaries in 40 languages
❤️ Unlimited Bookmarks
Free users are limited to 4
📜 Unlimited History
Free users are limited to 4
📥 Unlimited Downloads
Free users are limited to 1
Risk-Free Timeline
Today: Get Instant Access
Listen to full summaries of 73,530 books. That's 12,000+ hours of audio!
Day 4: Trial Reminder
We'll send you a notification that your trial is ending soon.
Day 7: Your subscription begins
You'll be charged on Aug 11,
cancel anytime before.
Consume 2.8x More Books
2.8x more books Listening Reading
Our users love us
200,000+ readers
"...I can 10x the number of books I can read..."
"...exceptionally accurate, engaging, and beautifully presented..."
"...better than any amazon review when I'm making a book-buying decision..."
Save 62%
Yearly
$119.88 $44.99/year
$3.75/mo
Monthly
$9.99/mo
Start a 7-Day Free Trial
7 days free, then $44.99/year. Cancel anytime.
Scanner
Find a barcode to scan

Settings
General
Widget
Loading...