نکات کلیدی
۱. خودشیفتگان استادان ماهر دستکاری هستند که در آشوب و کنترل شکوفا میشوند
برای فردی که بهطور مرضی خسته از خودشیفتگی است، دنیای بیرون پر است از (آه) آدمهای احساسی نادانی که ناچار باید تحملشان کند… آدمهای «عاشق» خستهکنندهای که همیشه میخواهند کار درست را انجام دهند.
خودشیفتگان فاقد همدلی هستند. آنها دیگران را به چشم اشیایی میبینند که برای منافع خودشان باید استفاده شوند، نه بهعنوان انسانهایی با احساسات و نیازها. این فقدان بنیادین همدلی به آنها اجازه میدهد بدون هیچ پشیمانی دیگران را دستکاری و بهرهبرداری کنند.
آشوب را عمداً ایجاد میکنند. خودشیفتگان با نگه داشتن شریک زندگیشان در حالت بیثباتی و اضطراب رشد میکنند. آنها ممکن است:
- ناگهان بدون توضیح ناپدید شوند (رفتار سکوت)
- اظهارات متناقض بگویند یا برنامهها را در آخرین لحظه تغییر دهند
- در موقعیتهای آرام، درام و درگیری ایجاد کنند
- بین رفتارهای محبتآمیز و رفتارهای ظالمانه نوسان کنند
کنترل برایشان حیاتی است. خودشیفتگان باید همیشه احساس کنترل داشته باشند. آنها این کنترل را از طریق:
- گَسلایتینگ – وادار کردن شما به شک در ادراکات و خاطرات خود
- منزوی کردن شما از دوستان و خانواده
- کنترل امور مالی یا منابع دیگر
- استفاده از احساس گناه، شرم یا خشم برای نگه داشتن شما در حالت اطاعت
۲. هدف رابطهای خودشیفته حفظ بیثباتی و ناامنی شماست
چیزی که خودشیفته بهطور خاص و با دقت ثابت انجام میدهد، کاهش تدریجی انتظارات ماست تا ما کمتر و کمتر انتظار داشته باشیم و او بیشتر و بیشتر از این وضعیت بهره ببرد.
چرخه خودشیفتگی. خودشیفتگان در روابط الگویی قابل پیشبینی دارند:
۱. بمباران عشق – با توجه و محبت فراوان شما را تحت تأثیر قرار میدهند
۲. کمارزشسازی – بهتدریج عزت نفس شما را تخریب میکنند
۳. رها کردن – ناگهانی ترک میکنند یا خیانت میکنند و اغلب بعداً برای شروع مجدد چرخه بازمیگردند
نگه داشتن شما در حالت بیثباتی. هدف ایجاد اضطراب و ناامنی مداوم است. این باعث میشود کنترل شما آسانتر شود و احتمال ترک رابطه کاهش یابد.
تقویت متناوب. با نوسان بین محبت و خشونت، خودشیفته پیوندی قوی از آسیب روانی ایجاد میکند. شما به اوجهای محبت گاهبهگاه او معتاد میشوید و همیشه امیدوارید که اوضاع به مرحله بمباران عشق اولیه بازگردد.
۳. شناخت نشانههای سوءاستفاده خودشیفتگی برای رهایی ضروری است
دلیلی وجود دارد که زنان فوراً نشانهها را تشخیص نمیدهند – عمدتاً نشانهای وجود ندارد.
نشانههای اولیه ظریفاند. خودشیفتگان اغلب در ابتدا جذاب و توجهمند هستند. پرچمهای قرمز ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- بمباران عشق یا پیشروی سریع در رابطه
- فقدان همدلی نسبت به دیگران
- احساس بزرگمنشی درباره خود
- نیاز مداوم به تحسین
- حس حقبهجانب بودن
سوءاستفاده با گذشت زمان تشدید میشود. با پیشرفت رابطه، نشانههای واضحتری ظاهر میشود:
- دروغگویی مکرر و گَسلایتینگ
- دستکاری عاطفی و ایجاد احساس گناه
- نقض مرزهای شما
- خیانت یا تهدید به خیانت
- حسادت و مالکیت شدید
- سوءاستفاده کلامی یا انفجارهای خشم
به حس درونی خود اعتماد کنید. اگر چیزی غیرطبیعی به نظر میرسد، احتمالاً همینطور است. خودشیفتگان در ایجاد شک در شما مهارت دارند، اما احساسات درونی شما اغلب درست است.
۴. خودشیفتگان بهطور عمدی انتظارات شما را به مرور کاهش میدهند
صرف تلاش بیشتر از حد لازم نشاندهنده نوعی پیشبینیپذیری و حسن نیت از جانب اوست و ممکن است انتظارات شما را از او افزایش دهد. بنابراین، این اتفاق هرگز نمیافتد و شما بهنوعی برای اصرار بر آن تنبیه میشوید.
فرسایش تدریجی استانداردها. خودشیفته بهتدریج شما را شرطی میکند که در رابطه کمتر و کمتر انتظار داشته باشید. این از طریق:
- مکرراً عدم پایبندی به وعدهها یا برنامهها
- گَسلایتینگ هنگام ابراز ناامیدی شما
- متهم کردن شما به «نیازمندی بیش از حد» یا داشتن انتظارات غیرواقعی
- تنبیه شما (مثلاً رفتار سکوت) هنگام درخواست بیشتر
پدیده «خردهها». به مرور زمان، حتی کوچکترین توجه یا محبت برای شما ارزشمند میشود. این شما را به رابطهای که بهطور مزمن بدرفتاری میکند، وابسته نگه میدارد.
جلوگیری از ترک رابطه. با کاهش انتظارات شما، خودشیفته اطمینان میدهد که احساس نمیکنید شایسته رفتار بهتر از یک شریک سالم هستید. این ترک رابطه سمی را برای شما دشوارتر میکند.
۵. تعیین و اجرای مرزها در مواجهه با خودشیفتگان ضروری است
بدانید که همه اینها – هر آنچه در این صفحات خواندهاید – ممکن است برای شما اتفاق بیفتد، صرفنظر از اینکه چقدر باهوش، جذاب، زیبا، ثروتمند، موفق، تحصیلکرده یا شهودی هستید.
خودشیفتگان به مرزها احترام نمیگذارند. آنها احساس میکنند حق دارند هر کاری که میخواهند انجام دهند، بدون توجه به تأثیر آن بر دیگران. بنابراین تعیین و اجرای مرزها حیاتی است.
مرزهای غیرقابل مذاکره خود را مشخص کنید. رفتارهایی که هرگز تحمل نخواهید کرد را تعیین کنید، مانند:
- سوءاستفاده کلامی یا توهین
- رفتار سکوت یا سنگاندازی
- خیانت یا معاشقه با دیگران
- نقض حریم خصوصی شما
- کنترل امور مالی یا زندگی اجتماعی شما
اجرای مداوم پیامدها. هر بار که مرزی نقض شد، پیامد از پیش تعیینشده را اجرا کنید. این ممکن است شامل:
- ترک فوری موقعیت
- محدود کردن تماس برای مدت مشخص
- پایان دادن به رابطه در صورت ادامه رفتار
انتظار مقاومت داشته باشید. خودشیفتگان اغلب هنگام تعیین مرزها با خشم، ایجاد احساس گناه یا بمباران عشق واکنش نشان میدهند. محکم بایستید و به یاد داشته باشید که سلامت روان شما اولویت دارد.
۶. قطع ارتباط تنها راه مؤثر برای رهایی از سوءاستفاده خودشیفتگی است
قطع ارتباط در واقع به شما آخرین کلمه را میدهد!
چرا قطع ارتباط ضروری است. خودشیفتگان دستکاریگر ماهری هستند که هر تماسی را برای بازپسگیری کنترل استفاده میکنند. جدایی کامل تنها راه رهایی از نفوذ آنهاست.
اجرای قطع ارتباط:
- شماره تلفن، ایمیل و حسابهای شبکههای اجتماعی آنها را مسدود کنید
- به دوستان و خانواده اطلاع دهید که پیام یا اطلاعاتی منتقل نکنند
- از مکانهایی که ممکن است با آنها برخورد کنید، اجتناب کنید
- برنامهای برای مواجهات تصادفی داشته باشید
مقابله با تلاشهای بازگرداندن رابطه. خودشیفتگان اغلب پس از دورهای سکوت تلاش میکنند تماس را دوباره برقرار کنند. روشهای رایج شامل:
- ادعای تغییر یا دریافت کمک
- ساختن بحرانهای ساختگی
- تماس در تاریخهای مهم (تولد، تعطیلات)
- استفاده از دوستان یا خانواده مشترک برای انتقال پیام
قوی بمانید. به یاد داشته باشید هر تماسی، هرچند کوچک، میتواند پیوند آسیب روانی را بازنشانی کرده و شما را دوباره به چرخه سوءاستفاده بازگرداند.
۷. بهبود از سوءاستفاده خودشیفتگی نیازمند شناخت آسیبپذیریهای خود است
وابستگان عاطفی آنقدر عمیق دوست دارند که اجازه میدهند مرزهایشان بارها و بارها نقض شود. آنها رفتاری را تحمل میکنند که پیش از این رابطه هرگز تصور نمیکردند تحمل کنند.
الگوهای خود را بررسی کنید. درباره اینکه چرا جذب رابطه خودشیفتگی شدید و در آن ماندید، تأمل کنید. عوامل رایج شامل:
- عزت نفس پایین یا احساس بیارزشی
- وابستگی عاطفی یا تمایل به راضی کردن دیگران
- آسیبهای حلنشده دوران کودکی
- ترس از تنهایی یا ترک شدن
خودآگاهی بسازید. روی درک احساسات، نیازها و انگیزههای خود کار کنید. این میتواند به شما کمک کند از افتادن در الگوهای مشابه در آینده جلوگیری کنید.
کمک حرفهای بگیرید. درمان، بهویژه روشهایی مانند درمان شناختی رفتاری (CBT) یا درمان حساسسازی و پردازش مجدد با حرکت چشم (EMDR)، میتواند در پردازش آسیبها و توسعه مهارتهای رابطهای سالم بسیار مفید باشد.
خود را با مهربانی درمان کنید. به یاد داشته باشید که دستکاری شدن توسط یک خودشیفته شما را ضعیف یا احمق نمیکند. در مسیر بهبودی و یادگیری از این تجربه با خود مهربان باشید.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب «وقتی عشق دروغ است» با نظرات متفاوتی روبهرو شده اما در مجموع بازخورد مثبتی دریافت کرده است. بسیاری از خوانندگان این اثر را در درک روابط مبتنی بر خودشیفتگی مفید میدانند و دیدگاه شخصی نویسنده و توصیههای کاربردی او را ستایش میکنند. برخی نیز به تکراری بودن مطالب و سبک نوشتاری ساده آن انتقاد دارند. این کتاب به خاطر ارائهی بینشهای عمیق درباره الگوهای رفتاری خودشیفتگان و راهکارهای بهبودی مورد تحسین قرار گرفته است. خوانندگان صداقت نویسنده و تجربیات قابللمس او را میپسندند. در حالی که برخی آن را آگاهیبخش و توانمندساز میدانند، عدهای دیگر معتقدند از عمق کافی یا تخصص حرفهای برخوردار نیست. به طور کلی، این کتاب منبع ارزشمندی برای کسانی است که با روابط خودشیفتهگرایانه دست و پنجه نرم میکنند.
Similar Books








