نکات کلیدی
1. کار عشق یک فریب است: از ما انتظار میرود که بیشتر کار کنیم و کمتر دریافت کنیم
"مانند بسیاری از چیزهای دیگر در سرمایهداری نوین، توصیه هزاران پست الهامبخش در شبکههای اجتماعی به اینکه 'آنچه را که دوست دارید انجام دهید و هرگز یک روز در زندگیتان کار نخواهید کرد' به حکمت عام تبدیل شده است، و به نظر میرسد که حقیقت آن برای همیشه باقی خواهد ماند—که به دوران اجداد غارنشین ما برمیگردد، کسانی که به گمانم واقعاً از شکار ماموت یا هر چیز دیگری لذت میبردند."
عدم تعادل کار و زندگی: محیط کار مدرن از کارگران انتظار دارد که زمان و سرمایهگذاری عاطفی بیشتری را صرف کنند در حالی که در عوض کمتر دریافت میکنند. این تغییر از طریق ذهنیت "آنچه را که دوست دارید انجام دهید" نرمال شده است که مرزهای بین کار و زندگی شخصی را محو میکند.
زمینه تاریخی: تا حدود 30-40 سال پیش، ثروتمندان معمولاً بدون کار کردن از ثروت خود زندگی میکردند. تغییر اخیر انتظار دارد که همه، از جمله طبقه مالکیت، از طریق کار به رضایت برسند. این تغییر همزمان با کاهش دستمزدها و امنیت شغلی برای اکثر کارگران است.
عواقب:
- ساعات کار طولانیتر
- در دسترس بودن مداوم (حتی در زمانهای غیرکاری)
- افزایش استرس و اضطراب
- تنهایی و انزوا
- دشواری در حفظ تعادل کار و زندگی
2. خیریه و کارهای غیرانتفاعی نابرابری را تداوم میبخشند در حالی که ادعا میکنند آن را حل میکنند
"خیریه بهطور ضروری نامتقارن است و نابرابریها را بازتولید میکند."
دینامیکهای قدرت: اعطای خیریه و کارهای غیرانتفاعی اغلب ساختارهای قدرت موجود را تقویت میکند به جای اینکه به ریشههای نابرابری بپردازد. ثروتمندان از خیریه برای شکلدهی به سیاستهای عمومی و حفظ کنترل بر مسائل اجتماعی استفاده میکنند.
توسعه تاریخی:
- خیریههای اولیه: وظیفه مذهبی، متمرکز بر فقرا
- دوران صنعتی: افراد ثروتمند مؤسسات را تأمین مالی میکنند (مانند کتابخانههای کارنگی)
- دوران مدرن: بنیادهای بزرگ و خیریههای شرکتی
مسائل کلیدی:
- وضعیت معاف از مالیات به ثروتمندان اجازه میدهد تا از مالیات فرار کنند در حالی که نفوذ خود را حفظ میکنند
- سازمانهای غیرانتفاعی اغلب برای تأمین مالی رقابت میکنند که منجر به انحراف از مأموریت میشود
- کارگران در این بخش با دستمزدهای پایین و فرسودگی شغلی مواجه هستند با وجود تعهدشان
- "کار امید" کارگران را با وجود شرایط نامناسب متعهد نگه میدارد
3. "آخرین شغل خوب" دانشگاهی در حال ناپدید شدن است و به کارهای جانبی ناپایدار تبدیل میشود
"ما عادت کردهایم که بگوییم، 'خوب، هرچه شما بخواهید، انجام میدهم، زیرا همه ما به بهترین منافع کودکان اهمیت میدهیم،'" گفت کارن لوئیس، رئیس اتحادیه معلمان شیکاگو در طول اعتصاب 2012. "اما این نوع مراقبت به آنها در برابر جنبش 'اصلاح' آموزشی که از سوی شرکتها حمایت میشد و در شکافهای بین معلمان و جوامع آنها نفوذ کرده بود، کمک نکرد؛ هرچقدر هم که معلمان concessions میدادند، اصلاحطلبان همچنان اصرار داشتند که خودخواهی معلمان مشکل است."
کاهش استخدام دائمی: مسیر شغلی دانشگاهی سنتی، با امنیت شغلی و آزادی علمی، به طور فزایندهای نادر است. دانشگاهها بیشتر به اعضای هیئت علمی جانبی وابستهاند که با دستمزدهای پایین، بدون مزایا و امنیت شغلی کمی مواجهاند.
شرکتزدگی آموزش:
- تمرکز بر معیارها و "پاسخگویی"
- کاهش بودجه عمومی
- افزایش شهریه و بدهی دانشجویی
- تأکید بر تحقیقاتی که میتوانند به پول تبدیل شوند
عواقب برای کارگران:
- مشاغل پارهوقت متعدد برای تأمین معیشت
- زمان کمتر برای تحقیق و توسعه حرفهای
- کاهش آزادی علمی
- فرسودگی و ناامیدی
4. محیط کار "سرگرمکننده" صنعت فناوری، استثمار و فرسودگی را پنهان میکند
"من دورههایی دارم که، مانند، دو یا سه ساعت میخوابم،" آگووازه گفت. "من فقط به خانه میروم، به رختخواب میروم و دوباره بیدار میشوم و برمیگردم. نمیدانم چه اتفاقی افتاده است. فقط یادم میآید که به رختخواب رفتهام و دوباره در دفتر هستم."
"کار بازی": صنعت فناوری مرز بین کار و بازی را محو میکند و از مزایا و جو سرگرمکننده برای استخراج بیشتر کار از کارگران استفاده میکند. این فرهنگ ساعات طولانی و در دسترس بودن مداوم را نرمال میکند.
شیوههای صنعتی:
- دورههای "فشرده" کار شدید قبل از مهلتها
- انتظارات از اشتیاق و تعهد به شغل
- مزایایی مانند غذا و بازیهای رایگان که کارگران را در دفتر نگه میدارد
عواقب:
- نرخ بالای ترک شغل
- فرسودگی و مشکلات سلامت روان
- exclusion کارگران با مسئولیتهای خانوادگی
- تقویت نابرابریهای جنسیتی و نژادی در این حوزه
5. کارآموزیها کار بدون دستمزد را نرمال میکنند و تقسیمات طبقاتی را تقویت میکنند
"کار امید و کارآموزی، یک مشکل قدرت است. کارآموز کمقدرتترین فرد در اتاق است؛ کارآموزان برای انجام آنچه از آنها خواسته میشود، به گونهای که هیچکس را ناراحت نکند، حضور دارند و توجه مثبت را جلب کنند که ممکن است به جایزه نهایی منجر شود: یک پیشنهاد شغلی واقعی."
استثمار به عنوان فرصت: کارآموزیها، که اغلب بدون پرداخت یا با پرداخت کم هستند، به عنوان مراحل ضروری برای ورود به حرفهها ارائه میشوند. این سیستم به نفع کسانی است که میتوانند بدون دریافت دستمزد کار کنند و ایده کار بدون جبران را نرمال میکند.
مسائل کلیدی:
- منطقه خاکستری قانونی: کارآموزان اغلب از حمایتهای کارگری محروم هستند
- جایگزینی مشاغل سطح ورودی با کارآموزیهای بدون پرداخت
- تقویت نابرابریهای طبقاتی و نژادی موجود
- ایجاد فرهنگی از "آزمون" مداوم برای مشاغل
تأثیر جهانی: مدل کارآموزی در سطح جهانی گسترش یافته و بر صنایع و سیستمهای آموزشی مختلف تأثیر گذاشته است.
6. کارگران خانگی و معلمان: کار "زنان" در یک سیستم سرمایهداری undervalued
"در طول تاریخ، هنرمندان و کارگران هنری، بیشتر از هر بازیگر دیگری، تولید هنر را یارانه دادهاند."
کار جنسیتی: کارهایی که بهطور تاریخی با زنان مرتبط بوده، مانند تدریس و کار خانگی، به طور مداوم undervalued و کمپرداخت میشود. این موضوع بازتابدهنده نگرشهای اجتماعی گستردهتر درباره نقشهای جنسیتی و ماهیت کار مراقبتی است.
مسائل کلیدی برای کارگران خانگی:
- عدم وجود حمایتهای قانونی
- انزوا و آسیبپذیری در برابر سوءاستفاده
- دستمزدهای پایین و عدم وجود مزایا
- تداخل با تبعیض نژادی و مهاجرت
چالشها برای معلمان:
- انتظار برای کار فراتر از ساعات قراردادی
- استفاده از منابع شخصی برای تأمین ملزومات کلاس
- سرزنش برای مسائل سیستماتیک آموزشی
- حملات به اتحادیهها و حمایتهای استخدام دائمی
مقاومت و سازماندهی: هر دو گروه تاریخچهای از اقدام جمعی برای بهبود شرایط کاری و چالش perceptions اجتماعی از کار خود دارند.
7. هنر و خلاقیت در جستجوی سود، کالا میشوند
"خواستن از سرمایهداری برای پرداخت هزینه مراقبت، به معنای درخواست برای پایان دادن به سرمایهداری است."
تنش بین هنر و تجارت: سیستم سرمایهداری در ارزیابی و جبران کار خلاقانه به درستی دچار مشکل است و منجر به استثمار و ناپایداری برای بسیاری از هنرمندان میشود.
مسائل کلیدی:
- انتظار از "اشتیاق" برای توجیه دستمزدهای پایین
- درآمد ناپایدار و عدم وجود مزایا برای بسیاری از هنرمندان
- تمرکز ثروت در میان تعداد کمی از هنرمندان موفق
- شرکتزدگی نهادهای فرهنگی
تأثیر بر خروجی خلاق:
- فشار برای تولید کارهای قابل فروش
- زمان کمتر برای آزمایش و توسعه
- exclusion صداهای متنوع به دلیل موانع مالی
مقاومت: هنرمندان برای بهبود شرایط کاری و چالش ایدهای که کارشان باید صرفاً برای عشق انجام شود، سازماندهی میکنند.
8. کار در خردهفروشی نیاز به کار عاطفی بدون جبران عادلانه دارد
"خدمات با لبخند" تنها یک روش دیگر است که کارمندان خردهفروشی تعهد خود را به شغلشان نشان میدهند. "گاهی احساس میکنم تمام پولی که به دست میآورم به شرکت برمیگردد،" یکی از کارگران جوان گفت.
کار عاطفی: از کارگران خردهفروشی انتظار میرود که رفتار مثبت خود را حفظ کنند و احساسات مشتریان را مدیریت کنند، اغلب بدون شناسایی یا جبران برای این مهارت.
چالشهای کلیدی:
- دستمزدهای پایین و برنامههای غیرقابل پیشبینی
- نظارت مداوم و فشار برای رسیدن به معیارها
- بار جسمی و عاطفی تعاملات با مشتری
- عدم احترام و شناسایی برای مهارتها
روندهای صنعتی:
- افزایش استفاده از کارگران پارهوقت و موقت
- استفاده از فناوری برای نظارت و کنترل کارگران
- کاهش مزایا و امنیت شغلی
پاسخهای کارگران: تلاشها برای سازماندهی و درخواست شرایط بهتر، از جمله کمپینهایی برای برنامهریزی عادلانه و دستمزدهای بالاتر.
9. اتحادیهها و اقدام جمعی امیدی برای بهبود شرایط کاری ارائه میدهند
"ما اعتصاب میکنیم زیرا به آن اهمیت میدهیم."
قدرت همبستگی: در صنایع مختلف، کارگران متوجه شدهاند که اقدام جمعی از طریق اتحادیهها و سایر اشکال سازماندهی میتواند منجر به بهبود شرایط کاری و شناسایی ارزش آنها شود.
موفقیتهای اخیر:
- اعتصابات معلمان که شرایط کلاس را بهبود میبخشند
- کارگران فناوری که علیه شیوههای غیراخلاقی شرکتها سازماندهی میکنند
- کارگران خانگی که حمایتهای قانونی را به دست میآورند
- دانشجویان تحصیلات تکمیلی و اعضای هیئت علمی جانبی که اتحادیه تشکیل میدهند
چالشها:
- تلاشهای ضد اتحادیه از سوی کارفرمایان
- موانع قانونی برای سازماندهی در برخی بخشها
- دشواری در سازماندهی کارگران ناپایدار و گیگ
جهتگیریهای آینده: گسترش تعریف اینکه چه کسانی میتوانند اتحادیه تشکیل دهند و چه مسائلی میتوانند توسط اتحادیهها مورد توجه قرار گیرند، از جمله مسائل اجتماعی و زیستمحیطی گستردهتر.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب کار شما را دوست نخواهد داشت به بررسی چگونگی بهرهبرداری فرهنگ کار مدرن از ایدهی اشتیاق و تعهد به شغلها میپردازد. خوانندگان این کتاب را روشنگر، با تحقیقاتی دقیق و اندیشهبرانگیز یافتند، بهویژه در زمینهی تاریخ کار و اتحادیهها. بسیاری تحلیل جافه از صنایع مختلف و تأثیر افسانهی "کار از روی عشق" بر کارگران را تحسین کردند. برخی احساس کردند که کتاب ناهماهنگ است و نیمهی اول آن قویتر است. بهطور کلی، این کتاب خوانندگان را به بازنگری در رابطهشان با کار ترغیب میکند و اهمیت همبستگی در مبارزه برای شرایط کاری منصفانه را برجسته میسازد.