نکات کلیدی
1. فقر در آمریکا با وجود افزایش ثروت ادامه دارد
ایالات متحده سالانه 5.3 تریلیون دلار بیشتر از چین در تولید کالاها و خدمات دارد. تولید ناخالص داخلی ما بزرگتر از مجموع اقتصادهای ژاپن، آلمان، بریتانیا، هند، فرانسه و ایتالیا است که به ترتیب سومین، چهارمین، پنجمین، ششمین، هفتمین و هشتمین کشورهای ثروتمند جهان هستند.
نابرابری شگفتانگیز: با وجود اینکه ایالات متحده ثروتمندترین کشور روی زمین است، این کشور بیشترین میزان فقر را در میان دیگر دموکراسیهای پیشرفته دارد. تقریباً یک نفر از هر نه آمریکایی—از جمله یک نفر از هر هشت کودک—در فقر زندگی میکند و قادر به تأمین نیازهای اولیه نیست. بیش از 108 میلیون آمریکایی با درآمد سالانه 55,000 دلار یا کمتر زندگی میکنند.
رنج چندبعدی: فقر در آمریکا تنها به کمبود پول مربوط نمیشود. این موضوع شامل:
- مسائل بهداشتی و روانی
- قرارگیری در معرض خشونت و خطرات محیطی
- دسترسی محدود به آموزش و بهداشت با کیفیت
- استرس و تروماهای مزمن
- کاهش امید به زندگی
پیشرفت راکد: در طول 50 سال گذشته، نرخ فقر رسمی نسبتاً ثابت مانده و بین 10 تا 15 درصد نوسان داشته است. این رکود با وجود افزایشهای قابل توجه در ثروت کلی و پیشرفتهای تکنولوژیکی ادامه دارد و ماهیت سیستماتیک فقر در آمریکا را نشان میدهد.
2. استثمار فقر را در مسکن، کار و مالیات به وجود میآورد
فقر به معنای پول است، البته، اما همچنین انباشت بیپایان مشکلات است.
استثمار مسکن: مالکان در محلههای فقیر معمولاً سود بیشتری نسبت به مناطق ثروتمندتر کسب میکنند:
- اجارههای بالا برای مسکنهای نامناسب
- بیتوجهی به نگهداری و تعمیرات
- سوءاستفاده از گزینههای محدود مسکن مستأجران
استثمار کار: کارگران با دستمزد پایین با چالشهای متعددی مواجه هستند:
- دستمزدهای راکد با وجود افزایش بهرهوری
- قدرت چانهزنی محدود به دلیل تضعیف اتحادیهها
- برنامههای کاری غیرقابل پیشبینی و عدم وجود مزایا
- نظارت و کنترل بیشتر از طریق فناوری
استثمار مالی: فقرا معمولاً برای خدمات مالی پایه هزینه بیشتری پرداخت میکنند:
- هزینههای بالا برای نقد کردن چک و وامهای روز پرداخت
- هزینههای بالای اضافه برداشت از حسابهای بانکی
- دسترسی محدود به اعتبار مقرون به صرفه
- شیوههای وامدهی شکارچی که به جوامع آسیبپذیر هدفگیری میکند
این اشکال استثمار چرخهای از فقر ایجاد میکند که برای افراد دشوار است تا ثروت جمعآوری کنند یا وضعیت اقتصادی خود را بهبود بخشند.
3. دولت رفاه به طور نامتناسبی به ثروتمندان سود میرساند
ایالات متحده در سال 2021، 1.8 تریلیون دلار برای معافیتهای مالیاتی هزینه کرد. این مبلغ بیشتر از کل هزینههای مربوط به اجرای قانون، آموزش، مسکن، بهداشت، دیپلماسی و هر چیز دیگری است که بودجه اختیاری ما را تشکیل میدهد.
رفاه پنهان: در حالی که برداشت عمومی معمولاً بر کمک به فقرا متمرکز است، بزرگترین بهرهبرداران از کمکهای دولتی خانوادههای ثروتمند هستند. این موضوع از طریق مکانیزمهای مختلف اتفاق میافتد:
- معافیتهای مالیاتی برای بهره وام مسکن
- حسابهای بازنشستگی با مزایای مالیاتی
- یارانههای بیمه سلامت تحت حمایت کارفرما
- اعتبارهای مالیاتی آموزشی و طرحهای پسانداز کالج 529
تأثیر معکوس: 20 درصد بالای درآمدزایان حدود 50 درصد از مزایای عمده هزینههای مالیاتی را دریافت میکنند، در حالی که 20 درصد پایین تنها حدود 8 درصد دریافت میکنند. این سیستم به طور مؤثری یک دولت رفاه "پنهان" ایجاد میکند که نابرابری را تشدید میکند به جای اینکه آن را کاهش دهد.
عواقب سیاسی: بهرهبرداران ثروتمند از این برنامهها معمولاً آنها را به عنوان کمکهای دولتی شناسایی نمیکنند که منجر به:
- تصورات نادرست درباره اینکه چه کسی از کمکهای دولتی بهرهمند میشود
- مقاومت در برابر گسترش برنامههایی که به فقرا سود میرساند
- حمایت سیاسی از سیاستهایی که نابرابری را حفظ یا افزایش میدهند
این توزیع ناعادلانه مزایا به تداوم فقر کمک میکند و منابع را در میان کسانی که قبلاً بیشترین را دارند متمرکز میکند.
4. جداسازی و انباشت فرصت نابرابری را تداوم میبخشد
تلههای ثروت، تلههای فقر را به وجود میآورند.
نابرابری فضایی: جداسازی بر اساس نژاد و طبقه، مناطق متمرکز از مزایا و معایب را ایجاد میکند:
- محلههای ثروتمند با مدارس و خدمات با کیفیت بالا
- محلههای فقیر با منابع و فرصتهای محدود
- قرارگیری نابرابر در معرض خطرات محیطی و جرم
انباشت فرصت: خانوادههای ثروتمند به طور فعال برای حفظ مزایای خود تلاش میکنند:
- قوانین زونینگ انحصاری که مسکن مقرون به صرفه را محدود میکند
- مرزهای ناحیههای مدرسه که منابع را متمرکز میکند
- شبکههای اجتماعی که دسترسی به شغلها و فرصتهای بهتر را فراهم میکند
تأثیرات بیننسلی: تمرکز منابع در برخی مناطق تأثیرات بلندمدتی دارد:
- کودکان در محلههای با فرصت بالا، نتایج بهتری در زندگی دارند
- فقر در یک نسل احتمال فقر در نسل بعدی را افزایش میدهد
- تحرک اجتماعی محدود نابرابریهای موجود را تقویت میکند
این جداسازی فضایی و اجتماعی موانعی ایجاد میکند که فرار از فقر را برای افراد دشوار میسازد، حتی با تلاش و اراده.
5. توانمندسازی کارگران و گسترش دسترسی به مسکن ضروری است
حامیان حذف فقر کارهای دشواری انجام میدهند. آنها به سازمانهای شایسته کمک میکنند، بله، اما باید بیشتر از این کار کنند.
توانمندسازی کار: تقویت حقوق کارگران و قدرت چانهزنی آنها ضروری است:
- حمایت از اتحادیهسازی و چانهزنی جمعی
- چانهزنی بخشی برای تعیین استانداردهای صنعتی
- افزایش حداقل دستمزد و بهبود شرایط کاری
- حفاظت در برابر سرقت دستمزد و شیوههای ناعادلانه کاری
راهحلهای مسکن: گسترش دسترسی به مسکن با کیفیت و مقرون به صرفه حیاتی است:
- افزایش سرمایهگذاری در مسکن عمومی و اجتماعی
- سیاستهای زونینگ شامل برای ترویج جوامع با درآمد مختلط
- حمایت از اعتمادهای زمین اجتماعی و تعاونیهای مسکن
- گسترش کمکهای اجاره و برنامههای مالکیت خانه
شمول مالی: بهبود دسترسی به خدمات مالی عادلانه میتواند به شکستن چرخه فقر کمک کند:
- بانکداری پستی یا گزینههای بانکداری عمومی
- تنظیم شیوههای وامدهی شکارچی
- گسترش دسترسی به اعتبار و محصولات پسانداز با هزینه کم
- خدمات آموزش مالی و مشاوره
این مداخلات به هدف رسیدگی به علل ریشهای فقر با دادن قدرت بیشتر به افراد در زندگی اقتصادیشان و کاهش استثمار میپردازد.
6. متعادلسازی شبکه ایمنی اجتماعی میتواند فقر را از بین ببرد
ما نمیتوانیم فقط با هزینه کردن از این وضعیت خارج شویم. در طول پنجاه سال گذشته، ما این کار را کردهایم—هزینههای ضد فقر را به ازای هر نفر دو برابر کردهایم—و خط فقر به طور معناداری تغییر نکرده است.
جهتگیری جهانی: طراحی مجدد برنامههای اجتماعی برای اینکه شاملتر و مؤثرتر باشند:
- درآمد پایه جهانی یا اعتبار مالیاتی کودک گسترشیافته
- مراقبتهای بهداشتی برای همه یا گزینههای دیگر مراقبتهای بهداشتی جهانی
- آموزش عالی رایگان یا با هزینه کم و آموزشهای حرفهای
- آموزش و مراقبت جامع در دوران کودکی
اصلاح مالیاتی: رسیدگی به نابرابری از طریق سیستم مالیاتی:
- افزایش مالیات بر ثروت و درآمدهای بالا
- بستن راههای فرار مالیاتی که به ثروتمندان سود میرساند
- گسترش و بهبود اعتبار مالیاتی درآمد کسبشده
- هدایت هزینههای مالیاتی به برنامههای پیشرفتهتر
بهبود مدیریت: دسترسی و کارایی برنامههای موجود را افزایش دهید:
- سادهسازی فرآیندهای درخواست برای مزایا
- خودکارسازی ثبتنام در برنامههای واجد شرایط
- کاهش بارهای اداری و موانع دسترسی
- بهبود هماهنگی بین برنامههای مختلف کمک
با متعادلسازی شبکه ایمنی اجتماعی برای تمرکز بیشتر بر روی نیازمندان و رسیدگی به نابرابریهای ساختاری، میتوان پیشرفتهای قابل توجهی در کاهش فقر ایجاد کرد.
7. ادغام جوامع، رفاه مشترک را ترویج میکند
ادغام به این معناست که همه ما در این بازی سهم داریم. این نه تنها فقر را مختل میکند؛ بلکه در سطح روحی، در طول زمان میتواند همدلی و همبستگی را پرورش دهد.
مزایای ادغام: جوامع با درآمد مختلط و نژادهای مختلف مزایایی برای همه ساکنان ارائه میدهند:
- مدارس و خدمات عمومی بهبود یافته
- کاهش جرم و افزایش ایمنی
- فرصتهای اقتصادی بیشتر و تحرک اجتماعی
- همبستگی اجتماعی و درک بهتر
موانع ادغام: غلبه بر مقاومت در برابر ادغام نیاز به رسیدگی به:
- نایمبیسم و شیوههای زونینگ انحصاری
- کلیشهها و تعصبات درباره ساکنان کمدرآمد
- ترس از کاهش ارزش ملک (با وجود شواهدی بر خلاف آن)
- مخالفت سیاسی از سوی کسانی که از جداسازی سود میبرند
استراتژیهای ادغام: ترویج جوامع شاملتر نیازمند:
- مشوقهایی برای مسکن مقرون به صرفه در مناطق با فرصت بالا
- تلاشهای ادغام مدرسه فراتر از حمل و نقل
- سرمایهگذاری در فضاهای عمومی و ابتکارات ساخت جامعه
- اجرای قوانین مسکن عادلانه و سیاستهای ضد تبعیض
ادغام نه تنها به کسانی که در فقر هستند کمک میکند بلکه جامعهای قویتر و مقاومتر برای همه ایجاد میکند.
8. حذف فقر نیازمند اقدام جمعی و تغییر سیاست است
فقر تنها زمانی در آمریکا از بین خواهد رفت که یک حرکت جمعی خواستار آن شود.
ساختن یک حرکت: حذف موفق فقر نیازمند حمایت گسترده است:
- ایجاد ائتلافها در میان طبقات، نژادها و خطوط جغرافیایی
- سازماندهی از پایین و توانمندسازی جامعه
- ارتقاء صداها و تجربیات کسانی که در فقر زندگی میکنند
- ارتباط دادن مبارزات محلی به تغییرات سیاست ملی
اولویتهای سیاستی: زمینههای کلیدی برای تغییرات تحولآفرین شامل:
- اصلاح قوانین کار برای تقویت حقوق کارگران
- اصلاح جامع سیاستهای مسکن
- مراقبتهای بهداشتی و آموزشی جهانی
- اصلاح مالیاتی پیشرفته و توزیع ثروت
مسئولیت شخصی: افراد میتوانند به حذف فقر کمک کنند با:
- بررسی نقش خود در تداوم نابرابری
- حمایت از کسبوکارها و سیاستهایی که دستمزدها و شرایط کاری عادلانه را ترویج میکنند
- حمایت از زونینگ شامل و مسکن مقرون به صرفه در جوامع خود
- به چالش کشیدن روایتهایی که فقرا را به خاطر شرایطشان سرزنش میکنند
حذف فقر نیازمند تغییرات سیستماتیک و تعهد فردی برای ایجاد جامعهای عادلانهتر و برابرتر است.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب فقر، بهدست آمریکا نظرات متفاوتی را به خود جلب کرده است و بسیاری از خوانندگان به محتوای آموزنده و تفکر برانگیز آن در مورد فقر در ایالات متحده تقدیر میکنند. خوانندگان از تحلیل دزموند در مورد مسائل سیستمی و راهحلهای پیشنهادی او قدردانی میکنند. برخی به اختصار کتاب و تعصب ادراک شده آن انتقاد میکنند، در حالی که دیگران آن را کمتر جذابتر از اثر قبلیاش، "اخراجیها" میدانند. با وجود اختلاف نظرها در مورد استدلالهای خاص، بیشتر منتقدان این کتاب را خواندنی مهم میدانند که خوانندگان را به چالش میکشد تا نقش خود را در تداوم فقر مورد بررسی قرار دهند و به اقدام در جهت ریشهکنی آن ترغیب میکند.