نکات کلیدی
1. تفاوتهای ژنتیکی باعث نابرابریهای اجتماعی میشوند، اما آنها را توجیه نمیکنند
تفاوتهای ژنتیکی بین افراد باعث تفاوتهایی در احتمال داشتن مشکلات گفتاری و زبانی میشود. تفاوتهای ژنتیکی بین افراد باعث تفاوتهایی در احتمال بیخانمانی میشود.
ژنها مهم هستند، اما ارزش را تعیین نمیکنند. تغییرات ژنتیکی بر نتایجی مانند دستیابی به تحصیلات، درآمد و سلامت تأثیر میگذارند. با این حال، این تأثیرات ژنتیکی به این معنا نیست که برخی افراد ذاتاً برتر یا شایستهتر هستند. بلکه، آنها نشان میدهند که چگونه تصادفات تولد - هم ژنتیکی و هم محیطی - مسیر زندگی را شکل میدهند.
تأثیرات ژنتیکی از طریق زنجیرههای علّی طولانی عمل میکنند. مسیر از ژنها به نتایج اجتماعی پیچیده شامل مراحل متعددی در سطوح زیستی، روانشناختی و اجتماعی است. به عنوان مثال، تغییرات ژنتیکی ممکن است بر توسعه مغز تأثیر بگذارند، که بر تواناییهای شناختی تأثیر میگذارد، که بر عملکرد تحصیلی تأثیر میگذارد، که بر فرصتهای شغلی و درآمد تأثیر میگذارد. این پیچیدگی به این معناست که تأثیرات ژنتیکی نه قطعی هستند و نه ساده برای درک یا تغییر.
شناخت تأثیرات ژنتیکی نابرابری را توجیه نمیکند. در حالی که ژنها به تفاوتها در ویژگیهای اجتماعی ارزشمند کمک میکنند، این به این معنا نیست که نابرابریهای حاصل طبیعی، اجتنابناپذیر یا عادلانه هستند. بلکه، این نشان میدهد که چگونه شانس ژنتیکی تصادفی نتایج زندگی را در سیستمهای اجتماعی کنونی ما شکل میدهد. این شناخت میتواند تلاشها برای ایجاد جوامع عادلانهتر را تحریک کند که اجازه نمیدهند تغییرات ژنتیکی به تفاوتهای گسترده در فرصت و رفاه تبدیل شوند.
2. لاتاری ژنتیکی نتایج زندگی را شکل میدهد، از تحصیلات تا ثروت
هر یک از ما یکی در یک میلیون هستیم - یا به طور دقیقتر، یکی در 70 تریلیون، که تعداد ترکیبهای ژنتیکی منحصربهفردی است که میتوانست از هر دو والدین حاصل شود.
وراثت ژنتیکی اساساً تصادفی است. هنگامی که تخمک و اسپرم ترکیب میشوند، فرآیند بازترکیب ژنتیکی یک ژنوم منحصربهفرد ایجاد میکند که قبلاً وجود نداشته و هرگز دوباره وجود نخواهد داشت. این لاتاری ژنتیکی به این معناست که خواهر و برادرها میتوانند به طور قابل توجهی در ویژگیهای به ارث برده شده خود متفاوت باشند، با وجود اینکه والدین مشترک دارند.
تفاوتهای ژنتیکی با نتایج زندگی همبستگی دارند. مطالعات نشان میدهند که:
- خواهر و برادرهایی که دارای تغییرات ژنتیکی مرتبط با تحصیلات بالاتر هستند، تحصیلات بیشتری را تکمیل میکنند
- آنها همچنین در بزرگسالی درآمدهای بالاتر و مشاغل معتبرتری دارند
- یک شاخص پلیژنتیک برای دستیابی به تحصیلات حدود 10-15٪ از واریانس در سالهای تحصیل را توضیح میدهد، مشابه درآمد خانواده
تأثیرات حتی با کنترل برای پیشینه خانوادگی باقی میمانند. تأثیر تغییرات ژنتیکی زمانی که خواهر و برادرهایی که در یک خانواده بزرگ شدهاند یا زمانی که کودکان به فرزندی پذیرفته شدهاند مقایسه میشوند، باقی میماند. این نشان میدهد که ژنها از طریق مسیرهایی فراتر از مزایای خانوادگی به ارث برده شده نتایج را شکل میدهند.
3. ژنها ویژگیهای پیچیده را از طریق بیشمار اثرات کوچک تحت تأثیر قرار میدهند
هیچ ژن واحدی برای باهوش بودن یا برونگرا بودن یا افسرده بودن وجود ندارد. این نتایج تحت تأثیر بسیاری (بسیار، بسیار، بسیار) از تغییرات ژنتیکی قرار میگیرند، که هر یک تنها یک قطره کوچک آب به استخر ژنهایی که تفاوت ایجاد میکنند، اضافه میکند.
ویژگیهای پیچیده بسیار پلیژنتیک هستند. ویژگیهایی مانند هوش، شخصیت و دستیابی به تحصیلات تحت تأثیر هزاران تغییر ژنتیکی قرار میگیرند، که هر یک تأثیر بسیار کوچکی دارند. این در مقابل ویژگیهای ساده مندلی است که توسط یک ژن کنترل میشوند.
مطالعات بزرگ برای شناسایی این اثرات کوچک لازم است. مطالعات ارتباطی ژنوم-گسترده (GWAS) به اندازههای نمونه عظیمی نیاز دارند تا تغییرات ژنتیکی مرتبط با ویژگیهای پیچیده را شناسایی کنند:
- اولین GWAS دستیابی به تحصیلات (126,559 نفر): 3 تغییر مرتبط
- مطالعه دوم (293,723 نفر): 74 تغییر
- مطالعه سوم (1.1 میلیون نفر): 1,271 تغییر
شاخصهای پلیژنتیک بسیاری از اثرات کوچک را تجمیع میکنند. با ترکیب اطلاعات در سراسر هزاران تغییر، شاخصهای پلیژنتیک میتوانند مقادیر معناداری از واریانس در نتایج را به دست آورند. با این حال، آنها احتمالی هستند، نه قطعی - هنوز واریانس قابل توجهی در نتایج برای افرادی با مقادیر شاخص پلیژنتیک مشابه وجود دارد.
4. نژاد و ژنتیک متمایز هستند؛ تحقیقات ژنتیکی تفاوتهای نژادی را توضیح نمیدهد
هیچ مدرکی وجود ندارد که ژنتیک تفاوتهای نژادی در نتایجی مانند تحصیلات را توضیح دهد.
نژاد یک ساختار اجتماعی است، نه یک دستهبندی زیستی. در حالی که الگوهای تبار ژنتیکی منعکسکننده منشأ جغرافیایی هستند، دستهبندیهای نژادی گروهبندیهای اجتماعی و سیاسی سیال هستند که به طور دقیق بر روی تغییرات ژنتیکی منطبق نمیشوند. بیشتر تنوع ژنتیکی درون گروههای نژادی وجود دارد، نه بین آنها.
تحقیقات ژنتیکی کنونی بر تفاوتهای درونگروهی تمرکز دارد. اکثریت قریب به اتفاق GWAS در جمعیتهای با تبار اروپایی انجام شدهاند. نتایج لزوماً به گروههای تبار دیگر تعمیم نمییابند و نمیتوانند برای مقایسه بین گروهها استفاده شوند.
توضیحات ژنتیکی برای تفاوتهای نژادی پشتیبانی نمیشوند. تفاوتهای مشاهده شده در نتایج بین گروههای نژادی بهتر با عوامل تاریخی و جاری اجتماعی، اقتصادی و سیاسی توضیح داده میشوند. تحقیقات ژنتیکی در مورد تفاوتهای فردی هیچ مدرکی برای تفاوتهای نژادی ذاتی در ویژگیهایی مانند هوش یا پتانسیل تحصیلی ارائه نمیدهد.
5. علل ژنتیکی امکان تغییر اجتماعی را محدود نمیکنند
عینکها فقط به بخش محیطی مشکلات بینایی کمک نمیکنند. آنها به تمام بینایی شما کمک میکنند، صرف نظر از اینکه به صورت ژنتیکی یا محیطی ایجاد شده باشد.
تأثیر ژنتیکی به معنای تغییرناپذیری نیست. حتی ویژگیهای بسیار ارثی میتوانند با مداخلات محیطی تغییر یابند. همانطور که عینکها مشکلات بینایی تحت تأثیر ژنتیک را اصلاح میکنند، سیاستهای اجتماعی میتوانند به نابرابریهای آموزشی یا اقتصادی تحت تأثیر ژنتیک بپردازند.
زمینههای اجتماعی شکل میدهند که چگونه ژنها مهم هستند. مطالعات نشان میدهند که تأثیرات ژنتیکی بر تحصیلات در طول:
- دورههای تاریخی (مثلاً قویتر برای زنان پس از دسترسی بیشتر به تحصیلات)
- سیستمهای سیاسی (مثلاً ضعیفتر تحت سیاستهای آموزشی شوروی)
- سطوح تحرک اجتماعی (مثلاً ضعیفتر در جوامع کمتر متحرک)
مداخلات مؤثر میتوانند نابرابریهای ژنتیکی را کاهش دهند. برخی تغییرات محیطی نشان داده شدهاند که مزایای بیشتری برای کسانی که در معرض خطر ژنتیکی بالاتری هستند، دارند و بنابراین نابرابری را کاهش میدهند. مثالها شامل:
- اصلاحات آموزشی که سلامت را برای کسانی که در معرض خطر ژنتیکی چاقی هستند، بیشتر بهبود میبخشند
- مداخلات خانوادگی که مشکلات الکل را برای کسانی که در معرض خطر ژنتیکی هستند، بیشتر کاهش میدهند
6. گنجاندن ژنتیک علوم اجتماعی و اثربخشی مداخله را بهبود میبخشد
اگر دانشمندان اجتماعی میخواهند به چالش بهبود واقعی زندگی مردم بپردازند، نمیتوانند به "همدستی ضمنی" برای نادیده گرفتن یک منبع کلیدی از اینکه چرا زندگی مردم متفاوت میشود - DNA آنها - ادامه دهند.
نادیده گرفتن ژنتیک به تحقیقات ناقص منجر میشود. بسیاری از مطالعات علوم اجتماعی که تأثیرات محیطی را بررسی میکنند، از در نظر گرفتن تداخل ژنتیکی غافل میشوند، که ممکن است به نتیجهگیریهای نادرست درباره اثرات علّی منجر شود.
دادههای ژنتیکی استنباط علّی را بهبود میبخشند. روشهایی مانند:
- مطالعات دوقلو
- مطالعات فرزندخواندگی
- مقایسه خواهر و برادرها
- بررسی اثرات ژنهای والدین غیرمنتقلشده
به محققان اجازه میدهند تا اثرات محیطی را بهتر از تداخل ژنتیکی جدا کنند.
درک خطر ژنتیکی مداخلات را بهبود میبخشد. گنجاندن اطلاعات ژنتیکی میتواند کمک کند:
- شناسایی اینکه چه کسی بیشترین بهره را از مداخلات خاص میبرد
- آشکار کردن اینکه کدام محیطها در ارتقاء برابری موفقتر هستند
- ارائه تصویری واضحتر از اثرات واقعی محیطی
7. شناخت شانس ژنتیکی شایستهسالاری را تضعیف میکند و از توزیع مجدد حمایت میکند
هیچیک از ما ژنتیک خود را شایسته نیستیم. به میزانی که از چیزهای خوب در زندگی لذت میبریم - موفقیت تحصیلی، درآمدهای خوب، مشاغل پایدار، سلامت جسمی خوب، شادی و رفاه ذهنی - این به طور عمده به این دلیل است که ما به شدت خوششانس بودهایم.
لاتاری ژنتیکی چالشهایی برای مفاهیم شایستگی ایجاد میکند. شناخت نقش شانس ژنتیکی در شکلدهی ویژگیهای اجتماعی ارزشمند و نتایج زندگی ایدهای را که مردم به طور کامل موفقیتهای خود را به دست میآورند یا شایسته آنها هستند، تضعیف میکند.
دیدگاه مبتنی بر شانس حمایت از توزیع مجدد را افزایش میدهد. تحقیقات نشان میدهند که مردم بیشتر مایل به توزیع مجدد منابع هستند زمانی که نابرابریها از شانس ناشی میشوند نه انتخاب. چارچوببندی ژنتیک به عنوان شکلی از شانس میتواند بنابراین موردی برای سیاستهایی که نابرابری را کاهش میدهند، تقویت کند.
تعریف مجدد شایستگی. به جای دیدن ویژگیهایی مانند هوش یا خودکنترلی به عنوان ذاتاً قابل تحسین، میتوانیم آنها را به عنوان ویژگیهای به طور تصادفی توزیع شده ببینیم که در سیستمهای اجتماعی کنونی به صورت ابزاری مفید هستند. این تمرکز را به چگونگی ساختاردهی جامعه برای بهرهمندی همه، صرف نظر از استعداد ژنتیکی، تغییر میدهد.
8. سیاستهای ضدیوژنیک باید برابری را ترویج کنند، نه استفاده از ژنتیک برای حذف
ایدئولوژی یوژنیک یک قرن پیش در بیان چگونگی استفاده از ژنتیک برای تغذیه ایدئولوژی سلسلهمراتبی و سیاستهای سرکوبگرانه پیشتاز بوده است، بنابراین ما ضدیوژنیستها کار سختی پیش رو داریم.
تعیینگرایی ژنتیکی و سلسلهمراتب را رد کنید. رویکردهای ضدیوژنیک تأثیرات ژنتیکی را به رسمیت میشناسند بدون اینکه ادعا کنند آنها ارزش فرد را تعیین میکنند یا سلسلهمراتب اجتماعی را توجیه میکنند. آنها مخالف استفاده از اطلاعات ژنتیکی برای طبقهبندی افراد به نقشهای اجتماعی ثابت هستند.
از ژنتیک برای افزایش فرصتها استفاده کنید، نه محدود کردن آنها. به جای استفاده از اطلاعات ژنتیکی برای حذف افراد از فرصتهای آموزشی یا شغلی، باید تلاشها را برای به حداکثر رساندن قابلیتهای همه اطلاعرسانی کند. به عنوان مثال، درک عوامل خطر ژنتیکی میتواند به تنظیم حمایتها در مدارس کمک کند.
سیستمهای فراگیر ایجاد کنید، صرف نظر از استعداد ژنتیکی. سیاستهای ضدیوژنیک هدف دارند تا جامعه را به گونهای ساختار دهند که آزادیها، منابع و رفاه به شانس ژنتیکی فرد وابسته نباشد. این ممکن است شامل مراقبتهای بهداشتی همگانی، حمایتهای آموزشی برای نیازهای یادگیری متنوع و سیاستهای بازار کار باشد که مهارتهای متنوع را ارزشگذاری میکنند.
9. جامعه باید قابلیتهای کسانی را که توسط لاتاری ژنتیکی محروم شدهاند، به حداکثر برساند
پاسخ به تهدید بیماری همهگیر شامل تعریف مسئولیتهای ما نسبت به یکدیگر برای محافظت از آسیبپذیرترین افراد است.
تفکر همهگیر را به آسیبپذیری ژنتیکی اعمال کنید. همانطور که ما جامعه را برای محافظت از کسانی که از نظر زیستی در برابر بیماری آسیبپذیرتر هستند، بازسازی میکنیم، باید در نظر بگیریم که چگونه از کسانی که تغییرات ژنتیکی را به ارث میبرند که خطر مشکلات در تحصیل، سلامت روان یا ثبات اقتصادی را افزایش میدهد، حمایت کنیم.
تمرکز بر بهبود نتایج برای افراد ژنتیکی محروم. سیاستها و مداخلات باید هدف داشته باشند که به طور نامتناسبی به نفع کسانی باشند که به دلیل شانس ژنتیکی در معرض خطر بالاتری از نتایج ضعیف هستند. این رویکرد هم برابری و هم رفاه کلی جامعه را ترویج میکند.
تعاریف ارزشمند از ویژگیها و مشارکتها را گسترش دهید. به جای پاداش دادن به مجموعه خاصی از تواناییهای تحت تأثیر ژنتیک، جامعه میتواند مسیرهای متنوعی برای افراد با نقاط قوت مختلف ایجاد کند تا مشارکت کنند و پیشرفت کنند. این ممکن است شامل بازاندیشی سیستمهای آموزشی، محیطهای کاری و تعاریف موفقیت باشد.
آخرین بهروزرسانی::
نقد و بررسی
کتاب لاتاری ژنتیک نقدهای متفاوتی دریافت کرد و به خاطر توضیح قابل فهم آن دربارهی ژنتیک رفتاری و رویکرد پیشرو آن در پرداختن به نابرابری ژنتیکی مورد تحسین قرار گرفت. منتقدان به بحث دقیق هاردن دربارهی نقش ژنتیک در نتایج اجتماعی و استدلالهای او برای در نظر گرفتن تفاوتهای ژنتیکی در سیاستگذاریها ارزش قائل شدند. با این حال، برخی موضع سیاسی کتاب را جانبدارانه و پیامدهای آن را نگرانکننده یافتند. خوانندگان دربارهی کاربردهای عملی ایدههای هاردن و تأثیر احتمالی آنها بر جامعه به بحث پرداختند. به طور کلی، این کتاب بحثهای اندیشمندانهای دربارهی ژنتیک، شایستهسالاری و برابری اجتماعی برانگیخت.